اگر محتوای رقابت بین کاندیداها یارانه شد، به صورت طبیعی «مزایده یارانه» شکل خواهد گرفت و ممکن است طرفین عددهای نجومی پرداخت یارانه را طرح کنند و برای کم کردن سبد دیگری عدد برتری را ارائه کنند.

رقابت یارانه‌ای نامزدهای انتخابات

به گزارش گلستان24،  عبدالله گنجی در یادداشت امروز روزنامه جوان نوشت:

وقتی پرداخت یارانه بی‌دردسر محور رقابت انتخاباتی می‌شود پیروزی نیاز به زحمت ندارد، فقط کافی است به رقیب بگویید: «97 درصد مردم چیزی را می‌خواهند شما چه‌کاره‌ای؟» و دیگری که وارد گود کاندیداتوری شده است، بگوید: «علت اینکه مردم سوئیس در رفراندوم به یارانه «نه» گفتند این بود که به حکومت خود اعتماد داشتند که مال آنان را نمی‌خورد» نتیجه اینکه در ایران دولتی موجه و سالم است که یارانه بدهد وگرنه فاسد است. لذا شعار یارانه‌ای می‌تواند دوگانه «دزدی- یارانه» را نیز به همراه آورد و این فرض را حاکم کند که هر دولتی که با یارانه مخالف است دنبال دزدی است و در نتیجه نباید به آن اعتماد کرد.  یارانه یا سوبسید در همه جای جهان وجود دارد و به صورت هدفمند و تخصصی به اقشار خاص تعلق می‌گیرد. یارانه در جهان امروز بخشی از پروسه توسعه محسوب می‌شود که معمولاً به دانشجویان، بیماران، بیکاران، بی‌سرپرست‌ها و پژوهشگران، مزدوجین و... داده می‌شود. یارانه به اقلام استراتژیک که به صورت عام مصرف می‌شود(مثل نان) نیز عادلانه محسوب می‌شود. غیر از یارانه بیکاری (بیمه بیکاری) معمولاً یارانه به صورت نقدی به افراد پرداخت نمی‌شود چراکه به عواملی مانند رشد نقدینگی، تورم و همچنین افزایش بیکاری منجر خواهد شد.

مهدی کروبی در سال 1384 با طرح یارانه نقدی هر نفر 50 هزارتومان وارد میدان شد و بیش از 4 میلیون رأی کسب کرد. همین فرد در سال 1388 که آن شعار را طرح نکرد، کمتر از آرای باطله را به خود اختصاص داد و متعجب شد، چراکه در توهم رأی 1384 بسر می‌برد.

به همین دلیل کم‌کم روشن شد که یارانه نقدی 80 میلیونی می‌تواند سنگر قدرت را مستحکم‌تر کند و به ثبات نخبگان در قدرت عینیت بخشد. با شروع آمادگی کاندیداها در انتخابات 96 به نظر می‌رسد رقابت و گفتمان‌های رقیب حول و حوش یارانه متمرکز باشند. «رقابت یارانه‌ای» ممکن است محور اصلی رقابت‌ها شود و این مسئله بسیار خطرناک است.

اول اینکه یارانه نقدی به جهت منفعت‌طلبی نوع انسان وسوسه‌برانگیز است و همه به نوعی خود را مستحق آن می‌دانند. عده‌ای نیازمند هستند، عده‌ای آن را آورده مفت می‌دانند که مهم نیست چه کسی می‌دهد، مهم این است که بدهند. عده‌ای آن را از بودجه عمومی کشور می‌دانند و خود را واجد دریافت آن می‌دانند.  بنابراین یارانه می‌تواند جامعه را از مشکلات اصلی کشور دور کند و صرفاً رأی‌ها به سمت کسی بروند که شعار یارانه‌ای داده است.

آسیب دوم این است که صلاحیت‌های مدیریتی و برنامه‌های کاندیداها از دید عمومی مغفول واقع می‌شود. تمرکز بر «تک شعار یارانه» مردم را از اینکه کاندیدا برای توسعه کشور برنامه داشته باشد دور می‌کند و در نتیجه دریافت‌کنندگان یارانه چند سال بعد متوجه عقب‌ماندگی کشور می‌شوند و آن روز عامل این امر اصل نظام جمهوری اسلامی معرفی خواهد شد. آسیب سوم این است که یارانه 80 میلیونی راحت‌ترین و سهل‌الوصول‌ترین روش رسیدن به قدرت است.در این صورت لازم نیست رئیس‌جمهور از خصایص آنچنانی مدیریتی و تجربه برخوردار باشد، یک انسان معمولی هم می‌تواند در قدرت قرار گیرد و این کار کم‌زحمت و ساده را انجام دهد و همه نیز برای وی کف و سوت بزنند.

چهارم اینکه اگر محتوای رقابت بین کاندیداها یارانه شد، به صورت طبیعی «مزایده یارانه» شکل خواهد گرفت و ممکن است طرفین عددهای نجومی پرداخت یارانه را طرح کنند و برای کم کردن سبد دیگری عدد برتری را ارائه کنند که نتیجه آن عقب‌ماندگی کشور در حوزه زیرساخت‌ها و دست کشیدن بخشی از مردم از کار خواهد شد.

عبدالله گنجی

پنجم اینکه شعار یارانه‌ای و تصاعدی نشان دادن آن توسط کاندیداهای تأیید صلاحیت نشده حربه‌ای برای تقابل یارانه‌طلبان و حاکمیت خواهد شد و تحریک اجتماعی علیه نظام ممکن است در این نقطه اتفاق بیفتد. از طرفی فرد طراح این شعار ممکن است بخواهد عدم صلاحیت خود را با «رفراندوم یارانه» وارونه‌نمایی کند و پشت این شعار پرمطالبه مخفی شود. سخن به ظاهر قشنگی هم در اینجا طرح می‌شود که «چه اشکالی دارد مال مردم را به خودشان بدهیم به جای اینکه عده‌ای بدزدند» و این شعار عوام‌فریب و به ظاهر منطقی می‌تواند مشکلاتی را در اصل انتخابات ایجاد کند.

پرداخت یارانه مستقیم به همه مردم با هدف انتخاباتی اگر به فرهنگ تبدیل شد همه صلاحیت‌های دیگر را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد و کارآمدی مفهومی جز پرداخت یارانه نخواهد داشت.

چون شعار یارانه‌ای در حوزه منفعت عمومی- فردی طرح می‌شود کاندیداها نیز بر این باورند که مخالفت با آن سخت خواهد بود و  نوعی مخالفت با کمک به مردم تلقی می‌شود و در نتیجه مخالفان را زمینگیر خواهند کرد. اما نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی و نخبگان جامعه وظیفه دارند این حربه را که صرفاً رأی را به سان «هلوی انتخابات» جهت‌دهی می‌کند برای مردم تبیین کنند و عوارض عقب‌ماندگی کشور را توضیح دهند.

اگرچه یارانه موجود نیز نسبتی با رشد قیمت کالاهایی که قبلاً به صورت یارانه پرداخت می‌شد، ندارد، اما دولت مستقر نیز مرعوب آن شد و بر آن ایستاد و ممکن است دیگرانی بیایند و آن را شعله‌ور کنند و مساوات کمونیستی جای عدالت اسلامی را بگیرد. مگر می‌شود در نظام دینی دوگانه کاخ‌نشینان و کوخ‌نشینان هر دو یارانه بگیرند؟ در سیره امیرالمؤمنین نیز کاملاً خلاف آن مشاهده می‌شود. این مقوله رهاورد دموکراسی است نه مردم‌سالاری دینی. این یارانه رأی‌ساز است نه زندگی‌ساز. تأثیر پرداخت شش، هفت ساله گذشته در زندگی مردم چیست آیا نارضایتی معیشتی امروز بیشتر است یا شش سال پیش؟ یارانه معیشتی باید حداکثر به 16 میلیون تعلق گیرد که وزارت کار و کمیته امداد تأیید می‌کنند. نه اینکه تبدیل به سلاح انتخاباتی شود. باید یارانه «عمومی» را جزو سیاست‌های کلی نظام شمرد و این سلاح توهم‌ساز انتخاباتی را غلاف کرد.

منبع : مشرق

ارسال نظر

آخرین اخبار