شیعه انگلیسی شاه کلید«پروژه چرچیل» (3)

نهضت اسلامی امام خمینی(ره) به اعتبار نوع و ابعاد مبارزه آن تک ساحتی و تک بُعدی نیست. نهضت امام دارای ابعاد تفکیک ناپذیر تولی و تبری،جاذبه و دافعه و نیز ایجاب و سلب است

نهضت اسلامی امام خمینی علیه نغمه های شیعه انگلیسی

حسن بیارجمندی، دانشجو دکتری دانشگاه روابط بین الملل مسکو و کارشناس مسائل بین الملل، در مصاحبه اختصاصی با گلستان24، طی چند یادداشت، موضوع شیعه انگلیسی را بررسی می کند که قسمت سوم آن را در زیر می خوانید:

 

حسن بیارجمندی شیعه انگلیسی1

 

ما در قسمت پیشین با بیان مقدمه  کوتاه و با استناد به  مقدمه کتاب ولایت فقیه - که مجموعه سیزده سخنرانى ایشان در فاصله سیزده ذیقعده 1389 تا دوم ذیحجه 1389 (مطابق با 1/ 11/ 1348 تا 20/ 11/ 1348 ش.) در نجف اشرف است و در پاییز 1349 ش. پس از ویرایش و تأیید حضرت امام براى چاپ آماده گردید – اصلی ترین مولفه های اسلام استعمار زده و  حداقلی و یا شیعه انگلیسی  را بر شمردیم. مولفه هایی چون:

الف:طرفدار خارج کردن احکام اسلام از میدان عمل و اجرا

ب: عدول از اسلام با خودباختگی در برابر پیشرفتهاى مادى غرب‏

ج: عدم اعتقاد و التزام عملی به حکومت اسلامی و ولایت فقیه

د: عدم اعتقاد و التزام عملی به مبارزه با مستکبرین و سیاستهاى ضد ملى – اسلامى

ه: عدم حمایت از انقلاب سیاسی در کشورهای اسلامی برای اجرای احکام اسلامی

و: عدم اعتقاد به وحدت اسلامی

ز: عدم پشتیبانی از مظلومین و عدم دشمنی با ظالمین

ح: عدم اعتقاد و التزام عملی به مبارزه با فساد و اشرافی گری و...

 

حسن بیارجمندی شیعه انگلیسی2

 

امام در طول نهضت اسلامی براساس مستندات منقول از ایشان در صحیفه نور ، بیشترین اهتمام در مبارزه نرم و غیرمسلحانه خود را در زدودن مولفه های انحرافی اسلام استعمار زده یا شیعه انگلیسی  از جامعه ایرانی و همچنین تبیین و بسط گفتمانی مولفه های اسلام ناب محمدی(ص) بخرج داده است. بنابراین بنیادی ترین مولفه های نهضت اسلامی امام خمینی(ره) چه در جریان نهضت و چه پس از پیروزی و تا پایان حیات مبارک ایشان عبارت بوده است از اعتقاد و التزام عملی به: اجرا احکام اسلام در جامعه مسلمان ایران ،اسلام و ظرفیت های تمدن ساز آن توام با پیشرفت و عدالت، حکومت اسلامی و ولایت مطلقه فقیه،مبارزه با مستکبرین و سیاستهاى ضد ملى – اسلامى،حمایت از انقلاب سیاسی در کشورهای اسلامی برای اجرای احکام اسلامی،وحدت اسلامی ،پشتیبانی از مظلومین(بطور خاص مردم فلسطین) و  دشمنی با ظالمین، مبارزه با فساد و اشرافی گری و...

ازاین رو بیش از آنکه همراهی فردی و گروهی با شخص امام(ره) بعنوان میزان در دوره های یاد شده مبنایی برای قضاوت و ارزیابی قرار بگیرد می بایست میزان برائت از مولفه های اسلام استعمار زده یا شیعه انگلیسی   و اعتقاد و التزام عملی به  مولفه های اسلام ناب محمدی(ص) مورد اهتمام و توجه لازم قرار بگیرد.این همان« درستی راه» ی است که امام آنرا ملاک دوستی خود و در وصیت نامه الهی سیاسی خود «ملاک حال» به اعتبار ضرورت استمراری بودن آن می دانند.

با این اوصاف صدرالاشاره امام(ره) به اعتبار اصل تبری و تولی  از دو روش سلبی و ایجابی در نهضت اسلامی خویش بهره می برد؛ اول: امام(ره) با اصل و مظاهر اسلام استعمار زده و شیعه انگلیسی یعنی استعمار انگلیسی-آمریکایی،اصل رژیم پهلوی ،برآیند توطئه اعلامیه بالفور(وزیر خارجه انگلیس) در قلب جهان اسلام و بطور خاص ایادی و پیاده نظام آن یعنی بهاییت مبارزه می نماید[1]؛ بهاییتی که در دوره‌ی قاجار به سبب حمایت دولت‌های استعمارگر خاصه انگلیس  شکل گرفته و رشد و نفوذ[2] یافته بود، و در دوره پهلوی اول و دوم با توجه به ماهیت سکولار این رژیم ها و سیاست ها و برنامه های آنان در فرآیند مدرنیزاسیون استعماری- غربی! برای استقرار«جامعه مدنی»! و تقابل با مذهب تشیع و علمای شیعه بعنوان موانع اصلی آن به خدمت گرفته شدند.بنحوی که در فضای دوره پهلوی اول اولین تشکیلات رسمی بهاییان یعنی «محفل ملی روحانی» و «انجمن شور روحانی»به ترتیب در زمان نخست‌وزیری «سیدضیاءالدین طباطبایی» از عوامل تشکیلاتی انگلیس و دومی در زمان سلطنت رضا شاه تاسیس و  فضای باز بی سابقه ای برای آنان مهیا نمود[3]و زمینه ورود بهاییان به صحنه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در این دوره فراهم و در دوره پهلوی دوم بالاخص پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی 28 مرداد 1332 (Operation Ajax) به اوج خود رسید(دوره زمانی سال های 1332 تا 1357 بعنوان دوره نقش آفرینی و فعالیت بهاییان بسیار قابل تامل است) و به عالی ترین سطوح مهم و حساس یاد شده و نظامی و امنیتی گسترش یافت. از نزدیکترین اشخاص به پهلوی اول(از جمله عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص)  تا نخست وزیر(امیر عباس هویدا)، وزرا، روسای سازمان ها، معاونین آنان، فرماندهای و معاونین نظامی و امنیتی و...[4]

 

حسن بیارجمندی شیعه انگلیسی4

 

 و دوم: با حساسیت خاص اقدامات و برنامه های ایجابی، مبنایی و فرهنگی را برای احیای اصول و مولفه های اسلام ناب محمدی(ص) بطور خاص در دوره زمانی  سال 1348 تا پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی و تصویب این اصول در قانون اساسی آن یعنی  1358دنبال می کند. درچنین فضای ایجابی نسبتا طولانی و براساس آموزه های دین مبین اسلام و سیره پیامبر اعظم(ص) و ائمه علیهم السلام؛ امام در حرکت جوهری و تکاملی این نهضت با نگاه رحمت و مودت اقدامات خویش را دنبال و پیش می برد.

اما همین رویکرد اصولی امام مانع از آن نیست که در دفاع از اسلام ناب محمدی(ص) مرزبندی خود را با جریانات التقاطی شرقی و غربی- که مدعی همراهی و همسویی! با نهضت اسلامی امام خمینی هستند- اعلام و تعیین نکند؛ چراکه به هر تقدیر در این به هم پیوستن جوهری قطرات آب و نهرها و تشکیل رودهای خروشان و پیوستن به اقیانوس ملت مسلمان ایران، رسوب گل و لای و ...- که بعضا هم مهندسی شده یا از سوی جریانات شرقی (التقاط شرقی) و یا جریانات غربی(التقاط غربی) هدایت می شده اند- ناگزیر و طبیعی بوده است (به دلیل تظاهر و توسل به اقدامات فریبکارانه) و تا زمانی که آنان تحت استتار تشکیلاتی بودند و بظاهر خود را  مشمول و مستحقق هدایت و ارشاد نشان می داده اند؛ امام براساس مبانی یاد شده رسالت الهی خود را به سیره پیامبر اعظم(ص) و ائمه علیهم السلام از آنان دریغ نکرده است.

اما از زمانی که آنان  پرده از چهره واقعی خود گشودند و حقیقت اهداف و برنامه های خود را بر ملا کردند؛ طبیعتا اولا بجهت بازی در پازل اسلام استعمار زده و بالاخص شیعه انگلیسی ثانیا مخالفت و تقابل با مولفه های اسلام ناب محمدی(ص)، در دایره سلب قرار گرفتند ؛ نمونه بارز چنین جریانی نهضت آزادی ایران است.

 

حسن بیارجمندی شیعه انگلیسی5

 

نهضت آزادی ایران با جدایی تعدادی از اعضای جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۰ تأسیس شد. این گروه با محوریت مهدی بازرگان -اولین دبیرکل آن که تا هنگام مرگش در سال ۱۳۷۳ رهبری آن را بر عهده داشت - پایه‌گذاری شد. حسن نزیه  سخنگوی نهضت آزادی  در آغازین نطق خود به مناسبت اعلام موجودیت این حزب می گوید: « در رژیم سلطنت مشروطه ، شاه باید بماند و خاندانش نسلاً بعد نسل سلطنت کنند ... به نظر من ، نهضت آزادی ایران ضامن حفظ رژیم حاضر مملکت و اجرای صحیح و کامل اصول مشروطیت می‌باشد » موضوعی که گزارش 10 خرداد 1340 ساواک آنرا تایید نموده بود: « مهندس بازرگان می‌گفت که ما هرگز برنامه‌ای برای تضعیف مقام سلطنت نداریم و با توده‌ای ‌ها هم همکاری نخواهیم نمود و می‌خواهیم فقط از آزادی در ایران دفاع کنیم »

یکی از اعضای سابق نهضت آزادی در ارتباط با خط و مشی سیاسی این حزب و دبیرکل آن می گوید:«بازرگان اعتقاد به دموکراسی غربی و پارلمان و اصلاحات در داخل رژیم پادشاهی و موافقت شخص شاه داشت » وی در ادامه اینگونه موضع حزب از دید برخی سران نهضت آزادی را نسبت به نهضت اسلامی امام اعلام می کند که مردمی که در 15 خرداد به حمایت از امام خمینی و علیه شاه تظاهرات کردند ، «یک عده نادان و چاله میدانی» بوده‌اند! وی می‌گوید :« بعد از قیام 15 خرداد نیز جبهه ملی و بعضی از اعضای نهضت آزادی صریحاً مخالف بودند که از آن اعلام حمایت بکنیم. ما آن را یک قیام مردمی می‌دانستیم ولی آن‌ها می‌گفتند که یک عده نادان و چاله میدانی علیه اصلاحات شاه و آمریکا، شورش کرده‌اند » موضوعی که بازرگان در سال 1342 در جریان دادگاه خود ضمن حمایت از سلطنت مشروطه و در خصوص اتهام اقدام علیه سلطنت صریحا اقرار می کند و حتی در بخش دیگری از دفاعیاتش پرده از نسبت خود با امام خمینی بر می دارد:« اگر ما را از بین ببرید ، آخرین سنگر دفاع از سلطنت را از بین برده اید و آن وقت با مخالفین واقعی رژیم پهلوی مواجه خواهید شد»

ضمن اینکه به اعتراف مهندس بازرگان در بهمن سال 1358 ، وی و دوستانش از سال 1332 با دولت‌های گوناگون رژیم شاه ، دولت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی ارتباط‌های پنهانی داشته اند:« پایه گذاران و اعضاء و علاقه‌مندان به نهضت آزادی ایران و نهضت مقاومت ملی، نه تنها با آمریکا، بلکه با بعضی از کشورهای اروپا و نیز دولت وقت [رژیم شاه] ارتباط‌ های کم و بیش پنهانی داشته‌اند ؛ نه تنها از چند ماه مانده به پیروزی درخشان انقلاب، بلکه از 26 سال پیش».همچنین بر اساس دیگر مستندات موجود  از جمله  نامه مشهور بازرگان به امام(ره) در نجف و در خواست اینکه قانون اساسی ـ و در حقیقت رژیم شاهنشاهی ـ را به رسمیت بشناسد و آن را نفی نکند ! هم چنین این که حملات ایشان فقط علیه استبداد باشد و فعلاً علیه استعمار یعنی آمریکا و اروپا ، چیزی نگوید ! دلیلی متقن بر مدعای ماست.حضرت امام خمینی(ره) پیش از آن در بهمن ماه سال 56 در مورد این جریانات چنین هشدار داده بود: «به آنها که دم از چهارچوب قانون اساسی می‌زنند تذکر اکید دهند که با این کلمه صحه بر رژیم سلطنتی فاسد موجود نگذارند»[5]

 

حسن بیارجمندی شیعه انگلیسی3

 

امام خمینی(ره) درپیام مورخه57/7/16 و همزمان با شدت گرفتن یک جریان و گفتمان کاذب برای انحراف انقلاب اسلامی از اهداف و مقاصد اصلی خود؛از این سخنان به نغمه های شیطانی یاد می نمایند:«فرقی نیست بین موافقین دولت و آنان که با فرصت‌طلبی و فریب کاری، خود را به صورت مخالف درآورده‌اند و به فریاد برخاسته‌اند و آنان که دم از انتخابات آزاد و عمل به قانون اساسی می‌زنند، زیرا تمام اینها کوشش دارند با این نغمه‌های شیطانی شاه را حفظ کنند.»[6] نغمه هایی که حتی با شکست رژیم پهلوی خاموش نشد و خود فرصتی شد تا دموکراسی حداقلی که تحت طاغوت رژیم پهلوی بدنبال آن بودند؛با نغمه های شیطانی خود به یک دموکراسی غربی حداکثری مبدل کنند و...

نتیجه این قسمت از یادداشت ما اینکه نهضت اسلامی امام خمینی(ره) به اعتبار نوع و ابعاد مبارزه آن تک ساحتی و تک بُعدی نیست و ارائه بُعد صرفا ایجایی از مبارزه امام(ره) برای احیای اسلام ناب محمدی(ره) آنهم با ملاحظات اخیر- که منجر به داخل شدن بعض جریانات متظاهر به دایره سلبی گردید- و حذف بُعد سلبی آن فقط با این ادعا که چهره رحمانی امام(ره) به تصویر کشیده شود؛نه تنها اجحاف در حق امام بلکه  در حق نهضت اسلامی او بجهت تصویر کشیدن نهضتی ناقض و حداقلی است که حتی در بیشتر موارد دارای وجوه اشتراکی با اسلام استعمار زده و یا شیعه انگلیسی می گردد.حال آنکه اگر کسی کمترین آشنایی آنهم در سطح  واژه گان کلیدی گفتمان امام(ره) همچون حق و باطل، ولایت خدا و ولایت شیطان ،مستضعفین و مستکبرین،کوخ نشینان و کاخ نشینان و... داشته باشد بر این حقیقت اذعان خواهد نمود که نهضت امام دارای ابعاد تفکیک ناپذیر تولی و تبری،جاذبه و دافعه و نیز ایجاب و سلب است؛لذا کسانی که به هر دلیل بدنبال حذف ابعاد تبری،دافعه و سلبی از چهره مبارزاتی امام(ره) و نهضت اسلامی او دارند خواسته یا ناخواسته،طرح ریزی شده یا طرح ریزی نشده و...بدنبال استعماریزه کردن اسلامیت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی هستند و باید از آنان به شیعه نوین انگلیسی در عصر معاصر یاد کرد.

 

1- جلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، تهران: دفتر انتشارات اسلامی، 1361، ص 40

2-در این زمان تعداد قابل توجهی از بهایی‌ها به عنوان کارگزاران سفارتخانه‌های اروپایی و بانک شاهی انگلیس و بانک استقراضی روسیه و کمپانی تلگراف و برخی دیگر از نهادهای غربی فعال در ایران نفوذ یافتند.»ثریا شهسواری، اسناد فعالیت بهاییان در دوره‌ی محمدرضاشاه پهلوی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 43

3- نگاه کنید به عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، ج3، (آریستوکراسی و غرب جدید)، تهران: مؤسسه‌ی مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1379

4-  نگاه کنید به همایون کشتگر، ماه عسل رژیم پهلوی و بهاییان(بهاییت و رژیم پهلوی پس از کودتای 28 مرداد)، تاریخ معاصر ایران، سال سیزدهم، شماره‌ی 50، تابستان 1388، ص 350

5- پیام امام خمینی در رابطه با کشتار رژیم در ماه محرم 56/11/2 صحیفه نور جلد 2، ص 13 و بیانات امام خمینی به مناسبت سالروز 15 خرداد. 57/3/10 صحیفه نور، جلد 2، ص 74

6-  صحیفه نور، جلد 2، ص 113

ارسال نظر

آخرین اخبار