سردار بندرگزی که اطاعت از رهبر را اطاعت از امام زمان عج می دانست

 شهید صلبی اعتقاد راسخی در اطاعت از مقام ولایت فقیه و رهبری داشت و می گفت: مواضع سیاسی و عقیدتی ما (ملت) در جماران است، باید اطاعت کنیم زیرا امام خمینی (ره) جانشین بر حق امام زمان (عج) است.

به گزارش گلستان 24، شهید محمد نقی صلبی کسی نبود که فقط شعار بدهد بلکه درمیدان عمل بارها اطاعت از ولی امر را به اثبات رسانده بود، وی به همکاران و همرزمانش توصیه می کرد اگر می خواهید منحرف نشوید از خط ولایت جدا نشوید و نظرات خود را با ولایت منطبق کنید.

وقتی سخن از صلح نیز به میان می آمد، می گفت: جنگ (دفاع مقدس) و صلح را جماران مشخص می کند.

*زندگی شهید صلبی

سردار رشید سپاه اسلام ‘محمد نقی صلبی’ فرزند ‘زکریا’، متولد 24 دی 1327 روستای سرطاق بندرگز است و فرماندهی گردان علی بن ابیطالب (ع) لشکر 25 کربلا ازجمله مسوولیت های او در دوران جبهه و جنگ بود.

شهید صلبی درجریان عملیات کربلای 4 در دی سال 65 هنگامی که فرمانده گردان ‘یا رسول’ بود درمنطقه ‘ام الرصاص’ عراق به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پیکر مطهرش بعد از 11 سال در سوم مهر سال 76 پس از در جریان تفحص شهدا به دست آمد و به گرگان منتقل و در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد.

این شهید والامقام هنگام شهادت دارای یک پسر و 6 دختر بود.

* دوران کودکی شهید صلبی

سردار شهید محمد نقی صلبی دی 1327 در روستای سرطاق در شهرستان بندرگز و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد، پدرش کشاورز بود و معاش خانواده اش را به سختی تامین می کرد.

او که در کودکی پسری آرام بود و علاقه شدیدی به درس خواندن داشت، دوران تحصیل ابتدایی را در دبستان روستای زادگاهش گذراند؛ به مادر و پدر بزرگش علاقه زیادی داشت، فرائض دینی را از دوران کودکی انجام می داد و در کار کشاورزی نیز به پدرش کمک می کرد.

*دوران جوانی شهید صلبی

‘یدالله’ برادر شهید صلبی می گوید: چون از نظر سنی از ما بزرگتر بود در درس به ما کمک می کرد، فردی زرنگ و خونگرم بود، پس از پایان تحصیلات ابتدایی نظام قدیم، در کار کشاورزی به پدر کمک می کرد تا اینکه در 18 سالگی به خدمت سربازی فرا خوانده شد.

شهید صلبی دوره آموزش سربازی را در بیرجند (خراسان جنوبی) گذراند و ادامه خدمت را بعنوان بی سیم چی در اهواز سپری کرد، بعد از خدمت سربازی نیز به استخدام اداره مخابرات تهران درآمد و درسن 21 سالگی درمراسمی ساده با دختر عمه خود (طاهره) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج 7 فرزند بود.

سردار شهید صلبی پس از ازدواج و در کنار کار به تحصیل در دبیرستان شبانه دارالفنون تهران پرداخت و موفق شد در رشته ریاضی فیزیک دانش آموخته شود.

وی به ورزش کشتی علاقه مند بود و بیشتر اوقات فراغت خود را به این ورزش اختصاص می داد.

*آغاز فعالیت های انقلابی و سیاسی

سردار شهید صلبی درسال 54 هنگامی که حاج مصطفی فرزند بزرگ امام خمینی (ره) به شهادت رسید فعالیت های سیاسی خود را با تکثیر و پخش اعلامیه های امام راحل آغاز و روز به روز نیز بر فعالیت اش می افزود.

شهید صلبی دراین دوران با مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر دوران دفاع مقدس و دیگر نیروهای انقلابی آشنا شد و گاهی نوارها و اعلامیه های امام را به شهرستان گرگان می برد و در بین دوستان و آشنایان پخش می کرد.

این شهید والامقام پس از مدتی به همراه خانواده اش به گرگان نقل مکان کرد و همزمان با اوج گیری نهضت امام خمینی (ره) با برپایی جلسات محرمانه درمنزل خود برنامه های راهپیمایی را تنظیم می کرد به همین دلیل بارها از سوی ماموران ساواک گرگان تحت تعقیب قرار گرفت.

وی بعد از پیروزی انقلاب به عضویت انجمن اسلامی مازندران درآمد و به عنوان دبیر اتحادیه انجمن های اسلامی فعالیت های گسترده ای داشت.

عشق به نیروهای طرفدار نظام جمهوری اسلامی و کمک به آنان، مداحی، قرائت ادعیه و بویژه دعای توسل، حضور فعال درمراسم مذهبی و عبادی، حضور فعال درسرکوب عناصر شورشی و خرابکار و حساسیت و تنفر نسبت به منافقین از جمله برخی ویژگی های سردار شهید محمدنقی صلبی در اوائل انقلاب اسلامی بود.

* پشتکار در انجام مسوولیت و خدمت به مردم

شهید صلبی در دوره تصدی رییس اداره مخابرات گرگان بسیار متواضع بود و با کمک های مردمی توانست 23 روستای این شهرستان را از امکانات تلفن برخوردار نماید، او حتی یک دستگاه بالا بر اداره مخابرات را در اختیار یکی از شرکت های کشت و صنعت منطقه قرار داده بود تا درجهت گسترش شبکه مخابرات به کار گیرد.

*جنگ تحمیلی و اعزام به جبهه

شهید صلبی قبل از اعزام به جبهه های جنگ، در پشت جبهه به جمع آوری کمک های مردمی برای رزمندگان اقدام می کرد و درایام جنگ تحمیلی نیز بارها به جبهه رفت و در عملیات های مختلف در غرب و جنوب کشور شرکت داشت و در یکی از اعزام ها در جریان درگیرهای کردستان مجروح شد.

* شرکت درنماز جمعه و اقامه نماز شب

همسر شهید صلبی می گوید: ‘ وی اعتقاد عجیبی به نماز جمعه داشت، نماز شب او ترک نمی شد، اگر ساعت 4 صبح بیرون می رفت و سرشب بر می گشت، باز نماز شبش را به جا می آورد، برای تشویق فرزندان خود می گفت: اگر نماز و قرآن بخوانید، برای برای شما جایزه می گیرم، بچه ها نیز از کودکی نماز می خواندند و روزه می گرفتند’.

وی می گوید: محمدنقی همواره به بنده سفارش می کرد تا در تعطیلات تابستان بچه ها را به کلاس های قرآن بفرستم و به بچه ها نیز سفارش می کرد که خوب باشند و در کارها به مادرشان کمک کنند.

وجیهه دختر شهید صلبی نیز می گوید: اگر کار اشتباهی می کردیم اول تذکر می داد و اگر ترتیب اثر نمی دادیم قهر می کرد، اگر با مادرمان بد رفتاری و یا او را اذیت می کردیم یا نماز ما دیر می شد و یا درمورد حجاب کوتاهی می کردیم ناراحت می شد، همیشه توصیه می کرد که لباس های ساده بپوشیم و در انتخاب دوست خوب دقت کنیم و از راه اسلام منحرف نشویم.

*حضور مستمر در جبهه

سردار شهید محمد نقی صلبی به سبب حضور مستمر در جبهه و تجربیات و توان مدیریتی که کسب کرده بود به عنوان فرمانده گردان علی بن ابیطالب (ع) لشکر 25 کربلا برگزیده شد او فرماندهی قاطع و شجاع با اعتماد به نفس بالا درمیدان مبارزه و جنگ بود و همواره در انجام امور پیشگام بود و با همرزمانش مهربان بود.

شهید صلبی با اینکه دارای زن و فرزند بود اما سفارش کرده بود مقداری از حقوق ماهیانه او را به کمیته امداد و مقداری دیگر را برای بازسازی به مناطق جنگی اختصاص دهند.

این سردار رشید سپاه اسلام در علمیات والفجر 8 شرکت داشت و از ناحیه چشم مجروح و یکی از چشم هایش را از دست داد؛ او در اعزام کاروان خانواده های شهدا به مناطق جنگی نیز فعالیت می کرد، حتی یک بار همسر و بچه های خود را نیز به مناطق جنگی برد تا آنها با حال و هوای معنوی جبهه آشنا شوند.

همسر شهید صلبی درخصوص این سفر می گوید: وقتی که با او و بچه ها به جبهه رفتیم من مایل به برگشت نبودم ولی با اجبار او به شهر گرگان برگشتیم، آخرین باری که برای دیدن ما آمد، گفت: بهترین جا برای زندگی کردن جبهه است، شما آماده شوید و اسباب و اثاث را جمع کنید تا برای زندگی به اهواز برویم.

وی می افزاید: من وسایلی را آماده کرده بودم که گفت، بهتر است بعداز عملیات آینده شما را به اهواز ببرم؛ محمدنقی ادامه داد: من شهید بهشتی را در خواب دیدم که برایم خانه ساخته است، این بار که بروم دیگر بر نخواهم گشت و خدا با ماست.

*شهادت شهید صلبی

سردار رشید سپاه اسلام، محمدنقی صلبی که باعنوان فرمانده گردان به اتفاق دو برادرش در عملیات کربلای 4 شرکت کرده بود در همین عملیات به درجه رفیع شهادت نایل آمد، یکی از همرزمانش به نام عباسعلی هزار جریبی می گوید: آخرین کلام شهید صلبی به همرزمانش این بود که درعملیات از هم دور نباشند و به صورت گروهی عمل کنید تا مفقود الاثر نشوید.

وی می گوید: شهید صلبی به گونه ای صحبت می کرد که برداشت من این بود که ما در این عملیات مفقود الاثر زیاد خواهیم داشت و چنین نیز شد و پیکر شهید صلبی مفقود و پس از 11 سال به میهن باز گشت.

در عملیات کربلای 4 ابتدا یکی از برادران شهید صلبی به نام اسماعیل به شهادت رسید و برادر دیگر ایشان به نام شهباز نیز مجروح شد ضمن اینکه پیکر مطهر خود شهید صلبی که کسی از نحوه شهادت او اطلاع دقیقی ندارد، بعد از 11 سال به میهن بازگشت و در گلزار شهدای امامزاده عبدالله گرگان به خاک سپرده شد.

*وصیت نامه شهید صلبی

سردار رشید سپاه اسلام در وصیت نامه خود ابتدا از پدر و مادر خویش که برای بزرگ کردن و تربیت او زحمات زیادی کشیدند، قدردانی کرده و ابراز می دارد که دست هر دوی آنان را از راه دور می بوسم، سپس از آنها می خواهد در عزای او هرگز گریه نکنند بلکه افتخار کنند که فرزندی تربیت کرده اند که در راه خدا شهید شده است.

شهید صلبی در ادامه از پدر بزرگوار خویش و دیگر برادران و خواهران دینی خود می خواهد، نگذارد از خون او و دیگر شهدا توسط منافقین سودجویی شود زیرا با قطره قطره خون شهیدان خاک ایران اسلامی از دست اجانب پاک شده است.

*توصیه به اطاعت از رهبری

شهید صلبی هم چنین به مردم ایران اسلامی توصیه می کند: تا آنجا که می توانید از خط امام دفاع و حمایت کنید، خط امام ویژگی های قرآن و پیامبر اکرم (ص) است، دنباله رو خط امام باشید و هر چه امام فرمود اطاعت کنید تا خدای نکرده از راه دین منحرف نشوید، خداوند فردای قیامت از همه بازخواست می کند که درمقابل خون شهدا چه کرده اید.

*توصیه به مسوولان برای سرکشی به خانواده شهدا

شهید صلبی درپایان وصیت نامه خویش ضمن دعوت مسوولان به تلاش در راه آبادانی کشور و اینکه درمقابل دین اسلام و حقوقی که ازبیت المال می گیرند، مسوول هستند، از همه آنان می خواهد تا خدای ناکرده به خاطر ریاست چند روزه و عشق به میز ریاست، حیثیت و وجدان خود را زیر پا نگذارند، حق را بگویند هرچند تلخ باشد، خانواده های شهدا را تنها نگذارند و برای دلجویی، سری به آنها بزنند.

سردار رشید سپاه اسلام محمدنقی صلبی وصیت نامه خود را با این دعا به پایان می برد که خدایا تو می دانی بنده فقط برای رضای تو کار می کنم و آن را وظیفه شرعی خود می دانم تا تداوم بخش خون شهدا باشم، بار خدایا به خانواده های شهدا صبر جمیل و اجر جزیل عطا فرما./ایرنا