کودکان روستای خواجه نفس گمیشان از شهدا می گویند و به شهدا قول می دهند

به گزارش گلستان24، حلیمه کم مسئول کتابخانه شهدای خواجه نفس گمیشان گفت:«چند روز پیش از بچه ها خواستم برای گرامیداشت ایام دفاع مقدس  در مورد شهیدان روستا تحقیق کنند و نتایج تحقیقاتشان را در کتابخانه برای دیگر اعضا بازگو کنند امروز اعضای کتابخانه تحقیقاتی  از اهالی محل و والدین و خانواده شهدا کرده  ودر کتابخانه از بیوگرافی و سوابق تحصیلی و خاطرات این عزیزان گفتند.

این برنامه ما یک مهمان داشت مهمانی که روزگاری با شهدا همکلام و همنشین  بود 

عبدالقادر علاقی از دوستان و همرزمان شهدای روستا بود و هم اکنون در سالن ورزشی روستا به عنوان مسئول باشگاه فعالیت می کند.

 علاقی برای بچه ها از دوستان شهیدش می گفت :اگه این بزرگواران جان فشانی و استقامت نمی کردندالان وضعیت ما نیز مثل کشور های مسلمان  بحرین و یمن و...بودباید قدردان این امنیت باشیم...

در ادامه بقیه سخنان ایشان به صورت مختصر آمده است.

روستای خواجه نفس 5 تاشهید دارد.

شهید احمد مختوم:در خانواده متدین به دنیا آمد پدرش موذن و خود فردی ورزشکار بود بعد از گذراندن تحصیلات متوسطه یه خدمت سربازی رفت و در جبهه سومار به شهادت رسید.

شهید عبدالجلال مبصر:پدرش کارمند بود تا دیپلم درس خواند بعد به خدمت سربازی رفت ورزشکار بود سالم زندگی کرد و به درجه رفیع شهادت نائل شد.

شهید عبدالحکیم فلاح نژاد:پدرش در رشته دامداری و کشاورزی فعالیت می کرد وی تحصیلاتش را تا راهنمایی ادامه داد سپس یه علت علاقه ای که داشت به یادگیری برق خودرو پرداخت به سن سربازی که رسید به جبهه اعزام شد و شهید شد.

شهید جمال الدین کر:پدرش بنا و در دریا نیز کار می کرد و یه سختی خرج خانه را در می اورد وی در کارها به پدرش کمک می کرد و کمک خرج خانواده بود بعد از تحصیلات متوسطه به سربازی اعزام شدوبه درجه شهادت رسید.

شهید شاه محمد اونق:وی شاگرد ممتاز کلاس بود در کنار تحصیل به پدرش که در دریا کار می کرد کمک می کرد وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستا خواند ومقطع دبیرستان را در بندر ترکمن گذراند سپس برای خدمت به کشور به جبهه اعزام شو ودر سومار شهید شد.

همه این عزیزان افرادی نمازخوان و مذهبی و کارگر وبا محبت بودندبا وجود سختی های بسیار هم درس خواندندو هم به خانواده کمک  کردند و هم از میهن خویش دفاع کردند.

                       " راهشان مستدام و رو حشان شاد باد"

                                   آمین یا رب العالمین

سخنان علاقی که تمام شد ما به برادرزاده شهید شاه محمد اونق که عضو فعال کتابخانه هست به خاطر اینکه در مورد عمویش به ما خاطره گفته  بود هدیه بسیار ناقابلی دادیم .

اعضای کودک و نوجوان  کتابخانه حالا دیگه خیلی چیزها در مورد شهیدان روستا می دانستند و به ما قول دادند این سال تحصیلی با جدیت تمام درس بخوانند.