قطار «ما نمی توانیم» به ایستگاه آخر رسید

قطار فعالان اقتصادی گرگان از ایستگاه های پرورش اردک، پرورش شتر، پرورش شترمرغ و ... گذشته و قطار ما نمی توانیم را در ایستگاه آخر متوقف کرده است، این فعالان اقتصادی که نان را از بازو می خورند و پشت میز نشینی را رها کردند آتش در هیبت پوشالی خرمن تحریم انداختند.

مشعل فعالان اقتصادی گرگان در خرمن تحریم

به گزارش گلستان24، قدمی باید برداشت، کاری باید کرد، درست از همینجاست که یک فعالیت اقتصادی شکل می گیرد، «اقدام و عمل» در شعار سال نیز اشاره به همین منظور دارد.

حدیث «من لا معاش له، لا معاد له» از پیامبر اکرم(ص)، این نظریه را پررنگ می کند که رشد اقتصادی در جامعه اسلامی و دینی یکی از ضروریات غیرقابل چشم پوشی است، برای رشد اقتصادی دو رویکرد وجود دارد، رویکرد اول ارتزاق از غیر(حال به هر بهایی، چه درخور و چه غیر درخور) است و دیگری اتکای به خویش و اتکال به خداوند است.

حال که کشور در پیچ و خم دشمنی و خصم دیگران نسبت به خود قرار دارد و راه مواصلاتی دریافت اقلام مورد نیاز خارجی به رویش بسته شده و به تعبیر ملموس این روزها در تحریم بسر می برد و به نوعی راه ارتزاق از غیر بسته شده، فرمان از بالا رسیده و البته منطقی و درست هم رسیده که باید راه اتکای به خویش را در پیش گرفت، راه اقتصاد مقاومتی با اقدام و عمل.

رکن دیگر این اقتصاد لقمه های حلال آن است، راهی که خیلی از جوانان نخبه گلستانی به آن رو آورده و الحمدلله کار و بارشان هم سکه است.

TA2

 وحید شاهینی 28 ساله است و لیسانس عمران دارد، دوست همکارش هم برق خوانده است، جالب است بدانید این دو الان یک مرکز پرورش اردک در سرخنکلاته گرگان دارند که در آن به تلاش شبانه روزی مشغولند، شاهینی می گوید با 5میلیون تومان شروع کردند که آن را نیز از کار بر روی یک ماشین مسافرکشی پس انداز کرده بودند.

شاهینی معتقد است این حرفه خیلی بیشتر از استخدام در یک ارگان دولتی سودآوری دارد، می گوید پیشنهاد زیادی برای کار و استخدام داشت اما به دنبال سود بیشتر و حلال تر بوده و امروز 10 میلیون درآمد ماهیانه از محل این کار عاید خودش و دوستش می شود.

این جوان فعال اقتصادی از پیشامدهای بد این کار اقتصادی نیز سخنانی برای گفتن دارد، می گوید که یک سال اول ضرر کردند و بعد سودآوری کارشان شروع شده است، هیچگاه این ضرر مانع از ادامه کار او نشد و امروز پاداش صبوری و همت روزهای نخستش را می گیرد.

TA3

فعال اقتصادی دیگر آقای شهرآئینی بود که از پرورش مرغ و جوجه در یک محل استیجاری به همراه همسرش درآمد حلال کسب می کند، می گوید با هفت میلیون تومان شروع کرده و تقریبا طی یک سال سه برابر هزینه اولیه عایدی داشته است.

شهرآئینی که پیش از این کار دیگری نداشت خوشحال است که نه تنها مایحتاج یک زندگی آرام و بدون نیاز به غیر را برای خانواده فراهم کرده بلکه موجب اشتغالزایی و بکار گیری  یک فرد عیال وار دیگر نیز شده است.

TA5

اقتصاد مقاومتی و مقاومت اقتصادی این روزها به کوچه پس کوچه های شهر سرایت کرده، هر کسی که همت بلندی دارد آستینی بالا زده و درآمد حلالی کسب می کند، نمونه بارز این مدعا محمد طهماسبی جوان است که مخارج دانشگاهش را از محل پرورش بلدرچین در انباری گوشه حیاطشان تامین می کند.

طهماسبی روزهای اول که شروع کرده بود به امید درآمد کافی برای یک زندگی آرام بود اما امروز که شهد شیرین موفقیت در کار و تلاش را چشیده می گوید قصد گسترش کارش را دارد، گویا وی که دانشجوی کاردانی نقشه برداری است نیز قصد پشت میزنشینی از محل مدرک دانشگاهیش را ندارد، نانش را در بازویش یافته و بر لبان مادرش که با چادر گلی کنارمان ایستاده است لبخند رضایت می نشاند.

این جوان فعال اقتصادی که محل کارش انباری چند متری کوچک خانه است می گوید فعلا درآمد چند صدهزارتومنی کفاف مخارج شخصی اش را می دهد اما قرار است با وام بسیج سازندگی شغل آینده اش را با درآمد بالاتر از همین محل تامین کند و برای دیگران نیز اشتغالزایی داشته باشد.

TA4

حسین علیمحمدی جوان دیگری بود که «ما می توانیم» را به شیوه ای حیرت انگیز برای جوانان هم سن و سال خودش معنا کرده بود، او می گوید با 10 میلیون تومان یک محل 50متر مربعی در اوزینه گرگان اجاره کرده و به عنوان اولین نفر در مرکز گلستان پرورش شتر زده است، یک سال از این تصمیم او می گذرد و 10 میلیونش به 60 میلیون سرمایه کنونی تبدیل شده، مضاف بر اینکه ماهانه تنها از یک شتر شیرده بالای یک میلیون تومن درآمد خالص دارد.

علیمحمدی فوق دیپلم حسابداری دارد اما به دنبال کارمند شدن در یک بانک و شرکت اتو کشیده نبود، او با تحقیق و جسارتی که به خرج داد یک شغل کم هزینه و پرسود برای خود دست و پا کرد و می گوید خیلی از این تصمیم راضی است کما اینکه سود کارش نیز واقعا راضی کننده بنظر می رسد.

TA1

محمد گل محمدی جوان دیگری بود که دست به شغلی پرهزینه و اما ریسک پذیر زده بود، او کارشناس حسابداری است اما یک مرکز پرورش شترمرغ دارد، محلی را اجاره کرده و برای آن نگهبان گرفته است و شترمرغ هایش که حالا برای خود مرد و زن بزرگی شده اند با آهنگ های ملایم به این طرف و آن طرف رفته و رشد می کنند و به این جوان جسور سود حلال می رسانند.

گل محمدی می گوید این حرفه سود قابل توجهی دارد به خصوص در حال حاضر که کشور از نظر اقتصادی زیر فشار است، وی به جوانان توصیه می کند که ریسک پذیر باشند، می گوید هر که همت کند هر کاری بخواهد یاد می گیرد، طبق گفته گل محمدی با 15 میلیون تومان می توان وارد این حرفه شد و در طول مدت هفت ماه دو برابر آورده ی خود درآمد کسب کرد.

قطار گزارش ما از فعالان اقتصادی دیگری نظیر مریم حق دوست و طیبه رضایی به عنوان تولید کنندگان ترشیجات و شوریجات خانگی با درآمد ماهیان 4میلیون تومان و خانم پرورش دهنده قارچ با درآمد ماهیانه یک میلیون و 200هزار تومان هم گذشت، به موازات آن هم قطار «ما نمی توانیم» به ایستگاه آخر رسید.

خرمن تحریم گرچه بزرگ بنظر می رسید اما مشعل همت این جوانان شعله در هیبت پوشالیش انداخت و اقتصاد کشور را مقاوم کرده و می کند، ان شاءالله.

گزارش از ماریه البرزی

انتهای پیام/

منبع: پاسرو

ارسال نظر

آخرین اخبار