گزارشی از حضور گلستانی هادر تشییع میلیونی امام (ره)؛

گلستانی‌ ها پس از شنیدن رحلت جانسوز امام راحل به هر نحوی خود را برای تشییع ایشان به تهران رساندند،حضور میلیونی که برای وداع با رهبر خویش تا اکنون درجایی از دنیا دیده نشدو مختص بنیانگذار کبیر انقلاب و اکنون سرباز ولایت حاج قاسم سلیمانی شد.

دلهای ما در کنار فرمانده بود/ خاک قبرامام(ره) را برای تبرک میبردند/برگزاری دهها مراسم عزاداری در گلستان

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از گلستان ما؛ رحلت امام خمینی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی شاید یکی ناگوارترین خبر تاریخ ایران بود که ساعت هفت صبح روز 14خرداد 1368از رادیو و تلویزیون اعلام شد.

از زمان اطلاع تا تشییع هرکس با هر وسیله ای و حتی پای پیاده به سمت تهران حرکت میکرد. جای جای کشور سیاه پوش شده بود .شاید  تشییع 12 میلیونی برای دهه 70 به بعد در تصور نبود اما بعد از تشیعع حاج قاسم سلیمانی که خود را سرباز ولایت می نامید قدری لمس آن را بیشتر کرد.

از همان ساعات اولیه  بازارها و کسب و کارها تعطیل و آیین سوگواری در جای جای کشور از ازشهرها گرفته تا روستاها برپا شد.
همه جای گرگان و شهرها و روستاهای اطرف سیاه پوش شدند؛ آری «عزا عزا است امروز، روز عزاست امروز، خمینی بت شکن پیش خداست امروز» ، «عزا عزا است امروز روز عزاست امروز، مهدی صاحب زمان صاحب عزاست امروز».

به همراه جانبازان به بیمارستان رفتیم اما اجازه ملاقات نمی دادند

محمد مهدی مسلمی  جانباز جنگ تحمیلی از حال و هوای روزهای ارتحال امام گفت که در آن زمان به علت جراحت در بیمارستان تهران حضور داشت .

از روزهای قبل، از خبر شدت گرفتن بیماری امام با خبردار شده بودند. دو روز قبل  ازرحلت ایشان همگی خود را به بیمارستان رساندند اما اجازه دیدار داده نشد، پس  برای بهبودی رهبرعزیزمان در بیمارستان دعا می کردند.
اما ناگهان صبح 14 خرداد اعلام می کنند بنیانگذار کبیر انقلاب از دنیا رفته اند. خبر رحلت امام جانبازان را به اندوهی عمیق فروبرد، همه عزاداری میکردند و تصمیم می گیرند که برای تشییع به مصلی بروند . نماز صبح را خواندیم، برای ما که خودمان را سرباز امام (ره) می دانستیم دقایق حتی خیلی سختر تر می گذشت ،دیگر نفهمدیم وراه افتادیم اما مگر می شد راه رفت از همه خیابان ها سیل جمعیت سرایز شده بود. از همه جا ناله و شیون بلندشده بود . جمعیت سر زنان  و سینه زنان حتی کودکان خود را در بغل داشتند پیر و جوان و مرد و زن به سمت  مصلی در حرکت بودند نفس ها در سینه حبس شده بود.

نماز میت را آیت الله گلپایگانی بر پیکر مطهر ایشان اقامه کردند اما باز هم جمعیت بود که  حرکت می کرد تا چشم کار می کرد جمعیت عزادار و سیاهپوش بود.پیکر به سمت بهشت زهرا برده می‌شد واقعا کسی چیزی نمی‌فهمید پاها بود که با جمعیت به جلو میرفت .
اما مسئولین بنیادشهید می گفتند که جانبازان  دیگر نمیتوانند در ادامه مراسم حاضر باشند چون دیده بودند که بخاطر ازدحام چندین تن از دنیا رفته بودند و حال همرزمانمان هم به خاطرجراحت ها مساعد نبود ، دیگر حضور در جمعیت ممکن نبود . مارا به سمت بیمارستان بردند اما دلهای همه ما سربازان در کنار فرمانده و اولی الامر ما بود. انگار از غافله جامانده بودیم اما چاره ای نداشتیم تشییع باشکوه امام را از تلویزیون مشاهده کردیم و اشک ماتم ریختیم.

کسی باور نمیکرد امام(ره)دیگر در بین ما نیست

اما محمود خطیر گلستانی دیگری است که خود را به تشییع میلیونی بنیانگذار کبیر انقلاب رسانده بود.

او گفت: از رحلت امام (ره) در مسیر رفتن به سمت کردکوی مطلع شدم، تاثر ما آنچنان بود که می خواستیم زودتر خود را به تهران برسانیم و راهی شدیم صبح فردا در مصلی حاضر بودیم. اوضاع مردم بسیار حزن انگیز بود .

آن شورو احساسات، مردو زن و پیر و جوان نمیشاخت همه از خود بی خود بودند انگار کسی باور نمیکرد امام دیگر در بین ما نیست.
نماز میت نهایتا اقامه شد. همه به سمت بهشت زهرا حرکت کردیم پیاده سوار میرفتیم اما کسی از محل دقیق دفن حضرت امام قرار خبرنداشت.

پیاده روی اربعین نزدیکترین توصیف تشییع امام برای نسل جدید

تنها توصیفی که میتوان از تشییع باشکوه حضرت امام (ره)  داشت پیاده روی اربعین است. چرا که مردم تهران درهای خانه های خودرا میگشودند و برای مردم عزادار که از شهرستانها آمده بودند غذا و جای خواب آماده می کردند.اینجا همه فرزندان خمینی کبیر بودند.
ظهر شده بود همه جا خاک بود و مردمی که از شدت ناراحتی یکی پس دیگری می افتادند نمی دانم چند نفر زیر دست و پا ماندند.
در ابتدا همه به سمت شهدای هفت تیر میرفتند اما هلی کوپترحامل پیکر مطهر دور میزد اما نمیتوانست  فرود بیاید مردم هم فقط می خواستند جای دفن را پیدا کنند .

من خودم چند نفررا  که زیر دست و پا ماندند ، بیهوش شدند و .. کمک کردم و آنها را به عقب بردم، برگشتیم اصلا جای سوزن انداختن نبود و نمی توانستی حتی سرجایت تکان بخوری، با موج جمعیت خودمان را به مکان دفن امام خمینی(ره) رساندیم .
بالاخره در همین جای فعلی کانکس هایی را گذاشته بودند و نیروهای سپاهی و غیره دست هم را گرفته بودند ، جمعیت اضافه می شد  و شدت جمعیت طوری بود که کانکس هم داشت از جا کنده می شد با حرکت اول نتواستند پیکر مطهر را پایین بیاورند  اما با تمهیداتی بالاخره بعد از چند ساعت آن را پیاده کردند ما همچنان در همانجا بودیم .

شاید اولین نفرات بودیم، سنگهای لحد را که گذاشتند خیلی ها داخل قبر می افتادند، خیلی ها از خاک قبر هم تبرک برمی داشتند. وقتی دیدند که از شدت فشار جمعیت هیچ راه دیگری نیست، با جرثقیل، کانکسی را بلند می کنند و به هر طریقی روی قبرمی گذارند و آغاز طواف حرم مطهر امام (ره)  از ثانیه های ابتدایی خاکسپاری آغاز می شود؛ رهبری که ملت را ار یوغ استعمارخارج کرد و ندای آزادی خواهی سرداده بود.

به گواه تاریخ تابیش از 50 روزبیش از 200 مراسم در روز در شهرها و روستاها و محلات استان مازندران آن زمان (گلستان) مراسم سوگواری و عزاداری امام (ره) برپا بود.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار