در شرایط فعلی گلستان، دوره تمرکز در یک بخش برای توسعه سپری شده و برنامه ریزی ها باید با تحولات انجام شده در همه اجزا همراه باشد و نسخه ترکیبی برای آن در نظر گرفت.

الگوی توسعه تلفیقی راهبردی ثمربخش برای رونق گلستان

به گزارش گلستان ۲۴؛ به نقل از مهر، توسعه جوامع در ساختارها و مناطق مختلف، فرایندی فراگیر و متأثر از عوامل متکثر مشهود و نامشهود بوده و کسب توفیق در این مسیر، مستلزم درک و برنامه ریزی صحیح از ظرفیت‌ها و فرصت‌های محیطی موجود است.

در یک قرن گذشته، مجادلات علمی و نظری زیادی پیرامون مفهوم توسعه انجام شده و نظریه پردازان تلاش کرده‌اند در یک فرایند دو مرحله‌ای، علاوه بر شناخت دلایل عقب ماندگی جوامع، در مرحله دوم به طراحی الگوی رهایی بخش اقدام کنند.

تعارضات نظری و علمی جاری در فضای گفتمانی مفهوم توسعه، در حیطه عمل هم باعث ظهور و بروز مدل‌های مختلف توسعه در جوامع شده است.

در این چارچوب، در حالی که برخی از صاحب نظران در مجادلات علمی خود، در موضوع اولویت بندی حوزه‌های توسعه (اقتصاد، سیاست و فرهنگ) درگیر شده‌اند، برخی دیگر در اولویت بندی‌های بخشی توسعه (کشاورزی یا صنعت) محدود مانده‌اند.

تعیین خط مشی توسعه گلستان هم بر اساس یک راهبرد کلان در دهه‌های گذشته تحت تأثیر تعیین اولویت بندی بخشی توسعه قرار داشته است.

اقتصاد روستایی، ظرفیت‌ها و افق‌های پیش رو گلستان

در حالی که برخی از صاحب نظران با تکیه بر جایگاه اقتصاد روستایی در گلستان، بر این نکته تاکید می‌کنند که پایه و اساس همه برنامه ریزی های توسعه گلستان، باید بر این محور، بنیان گذاشته شود، برخی از محققان هم با اشاره به تراکم بالای جمعیت در استان، بر این اعتقاد هستند که توسعه صنعتی تنها راهکار جهش استان در مسیر رشد و توسعه است.

بر اساس آخرین آمارگیری رسمی انجام شده کشور (در سال ۱۳۹۵) حدود ۴۷ درصد از جمعیت استان گلستان در روستاها زندگی می‌کنند. در هفت شهرستان از مجموع ۱۴ شهرستان گلستان، جمعیت روستایی از جمعیت شهری بیشتر استو. این آمار در شرایطی است که میانگین روستا نشینی در کشور ۲۶ درصد است.

بر اساس اعلام مسئولان، بالغ بر هزار روستا و آبادی در گلستان وجود دارد که در ۹۵۰ مورد آن، طرح هادی اجرایی شده و اجرای این طرح‌ها باعث افزایش سطح زندگی و بهبود امکانات رفاهی شده و پدیده مهاجرت معکوس به روستاها را تقویت کرده است.

جایگاه برتر استان در تولید دانه‌های روغنی و رتبه دوم تولید گندم و جو در کشور، در کنار ظرفیت بالای استان در تأمین گوشت مرغ و تولید انواع میوه‌ها، از جمله مهم‌ترین مولفه‌هایی است که جایگاه اقتصاد روستایی را در استان ما، غیر قابل اغماض کرده است. برخی از فعالان اقتصادی استان، با تاکید بر این شرایط، اقتصاد روستایی را پیشران توسعه استان قلمداد کرده‌اند.

بخش صنعت و شاخه نوظهور گردشگری

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توسعه بخش صنایع در گلستان و سایر استان‌های شمالی کشور برای دو دهه، تحت تأثیر قانون محدودیت استقرار صنایع در این مناطق بوده است. بعد از اصلاحات انجام شده در این زمینه، علی رغم گشایش‌های صورت گرفته، ایجاد برخی از صنایع خاص در این منطقه محدود شده است.

براساس اعلام مسئولان بخش صنعت گلستان، در شرایط کنونی هزار و ۲۰۰ واحد صنعتی و صنایع تبدیلی کشاورزی و ۲۴ شهرک و ناحیه صنعتی و یک منطقه ویژه اقتصادی به مساحت دو هزار و ۴۱ هکتار در استان در حال فعالیت هستند. در هفت سال گذشته بالغ بر ۳۲ هزار میلیارد ریال در بخش صنایع استان سرمایه گذاری شده است. این سرمایه گذاری در کنار بخش نوظهور گردشگری سهم و جایگاه این بخش در روند توسعه استان گلستان را ارتقا داده است.

جاذبه‌های تاریخی، طبیعت زیبا، تنوع اقلیمی، تنوع قومی و فرهنگی ساکنان استان و در نهایت قرار داشتن استان در مسیر تردد مسافرانی که عازم شمال شرق کشور و به ویژه مشهد مقدس هستند، باعث شده است که در دو دهه گذشته تقویت زیرساختارهای گردشگری استان در دستور کار مسئولان استانی قرار گیرد. ثمره این تغییر نگرش، افزایش چشمگیر حضور مسافران در استان در فصول مختلف سال بوده است. این روند در دو سال اخیر تحت تأثیر شیوع کرونا قرار داشته است اما به نظر می سد با عبور از شرایط محدودیت‌های کرونایی بار دیگر گلستان به یکی از سه قطب سفر در شمال کشور تبدیل شود.

گلستان و اولویت بندی توسعه

بعد از جدا شدن گلستان از استان مازندران در سال ۱۳۷۶ یکی از مباحث مستمر در محافل علمی و دانشگاهی استان، ضرورت اولویت گذاری مبانی توسعه استان بوده است.

در این چارچوب، در حالی که برخی از محققان با تکیه بر جایگاه سنتی اقتصاد روستایی در گلستان، توسعه این بخش را کلید رهایی استان از مشکلات موجود قلمداد می‌کردند، برخی از صاحب نظران در نقطه مقابل، بر این اعتقاد بودند که افزایش سرمایه گذاری در بخش صنعت و توسعه بخش نوظهور گردشگری، راهکار حرکت پرشتاب استان در مسیر تعالی و رشد است.

مجادلات علمی و نظری موجود در این زمینه، در پاره‌ای از اوقات، به عرصه مدیران استانی هم تسری پیدا کرده و در دوره‌های مختلف شاهد تغییر خط و مشی سرمایه گذاری منابع در اختیار استان در این دو بخش بوده‌ایم.

اکنون و در برهه کنونی به نظر می‌رسد مدیریت استانی برای استفاده بهینه و هدفمند از منابع مالی و اعتباری نیازمند راهبردی هوشمند است. در این راهبرد بهتر است به این مساله توجه داشته باشیم که دوره توجه و تمرکز بر توسعه یک بخش، در تنظیم اولویت‌های توسعه سپری شده است.

در عصر کنونی، غالب صاحب نظران توسعه بر این مساله تاکید دارند که توسعه جوامع باید با تحولات صورت گرفته در همه اجزای آنها همراه باشد.

در این چارچوب، مدیران می‌توانند با عنایت به فرصت‌ها و ظرفیت‌های بیشتر موجود در یک بخش، سرمایه گذاری بیشتر در آن قسمت را به عنوان مبنای برنامه ریزی های خود قرار دهند، اما بدون حرکت همزمان همه اجزای یک جامعه، رسیدن به قله‌های رشد و تعالی محقق نخواهد شد.

در استان گلستان هم با توجه به جایگاه سنتی اقتصاد روستایی، این بخش می‌تواند زیربنای جهش استان قرار گیرد اما این بیان به این مفهوم نیست که از ضرورت‌های توسعه صنعتی و ظرفیت‌های بالای استان در این بخش غفلت کنیم. قرار داشتن استان گلستان در جوار مرزهای بین المللی و تصویب ایجاد منطقه آزاد اینچه برون ما را مجاب می‌کند که به مساله توسعه صنایع در استان اهتمام ورزیم.

در نهایت نسخه ترکیبی برای استفاده بهینه از ظرفیت‌های هر دو بخش اقتصاد روستایی و صنعتی، اولویت توسعه صنعتی استان بر مبنای ظرفیت‌های کشاورزی است. در این چارچوب، ایجاد و توسعه صنابع تبدیلی کشاورزی و جلوگیری از خام فروشی محصولات تولیدشده در استان یک راهبرد پرثمر خواهد بود.‌

 

ارسال نظر

آخرین اخبار