وبلاگ "رهروان ولایت" نوشت:

گذرگاه‌های سخت برای «مقاوم و آب‌دیده‌شدن» نه «تسلیم و شکست» و امروز در هر عرصه‌ی دیگری هم اگر اتکال ما به خدا و اعتماد ما به متخصصان داخلی باشد بدون‌ هیچ تردیدی، موفقیت‌های پیاپی در انتظارمان خواهد بود

دوران «ما نمی‌توانیم» گذشته است!

دورانی بر این ملت گذشت که عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، در یک جمع عمومی می‌گفت: «ایرانی جماعت، حتی نمی تواند یک آفتابه بسازد!»[1] و با این حرف، خودکم‌بینی و ناتوانی را در وجود مردم، تزریق می‌کرد و در عمل هم کشور ما در عرصه‌های مختلف، وابسته و ضعیف بود. اما آن دوران گذشت.

از زمانی که دم مسیحایی حضرت روح‌الله بر کالبد خسته و نیمه جان ملت ایران دمیده شد، نگاه و گفتمان ایرانیان تغییر کرد و احساس حقارت و ضعف، جای خود را به عزت و قدرت داد. ایرانیان به حدی از خودباوری رسیدند که توانستند با دست خالی، سلطنت ۲۵۰۰ ساله‌ی شاهنشاهی را سرنگون و حکومت دلخواه خود را بر سر کار آورند.

همین اقدام ملت ایران، کافی بود تا کینه‌توزی‌ها و دشمنی‌های مستکبران جهانی، به سوی او حمله‌ور شود. در آبان ۱۳۵۸ -یعنی فقط ده ماه پس از پیروزی انقلاب- تحریم ایران توسط «جیمی کارتر» -رییس‌جمهور وقت آمریکا- کلید خورد که تا همین امروز هم ادامه دارد و حتی شدیدتر هم شده است.

در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ -نوزده ماه پس از پیروزی انقلاب-، صدام دیوانه با حمایت ابرقدرت‌های آن روز دنیا یعنی آمریکا و شوروی به کشورمان حمله کرد که هشت سال ادامه یافت.

همین جنگ و تحریم برای به زانو درآوردن هر انقلابی کافی بود چه برسد به اینکه انواع توطئه‌های دیگر مثل ترور کور مردم، کشتن مسئولین، سازماندهی کودتاهای مختلف و انواع دسیسه‌ها و شیطنت‌ها هم به آن ضمیمه شود.

اما هیچ‌کدام از این ترفندها نتوانست مانع از رشد ملت ایران شود. ایران اسلامی، راه خود را پیدا کرده بود و عبارت «ما می‌توانیم» که از دهان مردی ملکوتی بیرون آمده بود اثرش را در عمق وجود ملت، گذاشته بود. جنگ و خرابی‌های آن به دست همین مردم، سر و سامان گرفت و تحریم‌های دشمنان هم فرصتی برای شکوفایی استعدادها شد.

کشور ضعیف و ناتوانی که حتی توان تولید ساده‌ترین چیزها مثل سیم‌خاردار را هم نداشت و دشمنان هم از واردات آن جلوگیری می‌کردند[2] تبدیل به قدرت برتر جهانی در عرصه‌هایی مثل نانو تکنولوژی، انرژی هسته‌ای، فناوری هوافضا، سلول‌های بنیادی، سدسازی، داروسازی و پزشکی شد تا «ما می‌توانیم» در عمل، متبلور شود.

همه باید بدانند که گذرگاه‌های سخت برای «مقاوم و آب‌دیده‌شدن» است نه «تسلیم و شکست.» امروز در هر عرصه‌ی دیگری هم اگر اتکال ما به خدا و اعتماد ما به متخصصان داخلی و ایمان مردم باشد بدون‌ هیچ تردیدی، موفقیت‌های پیاپی در انتظارمان خواهد بود و دیگر لازم نیست با قبول مذاکرات حقارت‌آمیز «زیر شبح تهدید» و یا با «مرتبط کردن آب‌خوردنِ مردم با تحریم»، آبروی یک ملت را به بازی بگیریم و فرصت را برای انتقام‌جویی دشمنان زخم‌خورده فراهم کنیم.

 یادمان باشد که دوران «ما نمی‌توانیم» گذشته است

پی‌نوشت: 

[1] این سخنان توسط «رزم‌آرا» نخست‌وزیر حکومت پهلوی در سال 1329 و در مجلس شورای ملی بیان شد. 

[2] امام خامنه‌ای: «ما می‌خواستیم از خارج از کشور، سیم خاردار تهیه کنیم. کشوری که این سیم خاردار باید از آنجا عبور می‌کرد -شوروی سابق- اجازه نمی‌داد که این کالا از داخل خاک او عبور کند بیاید ایران! حالا کالا نه کالای نظامی است نه سلاح تهاجمی است؛ سیم خاردار است! اینقدر محدودیت علیه کشور ما به وجود آوردند.

در همه‌ی زمینه‌های اقتصادی به دنبال ایجاد تحریم بودند؛ غرضشان هم این بود که ملت ایران را به زانو در بیاورند، نظام را به زانو در بیاورند؛ اما نظام جمهوری اسلامی به کمک صبر و بصیرت شما مردم، همه‌ی آن سیاستها و  سیاستگذاران را به زانو درآورد.» (20مهر1390)

 

 

ارسال نظر

آخرین اخبار