مشابهت سرنوشت صادق خرازی و چارلز شومر؛

جمعیت‌های مزدور و گروه‌های فشارِ باراک اوباما در حالی می‌روند تا «مصداق اتمّ استکبار» را از درون استحاله کنند(!) و یال و کوپالِ استکبار را بچینند که از تمام تکاپوی‌شان فقط یک هدف دارند: کاری کنند تا جناب پرزیدنت بالأخره هنر کنند و «میراثی» بر جای بگذارند!

آمریکا گرفتار گروه‌های فشارِ اوباما / اکثر مردم آمریکا مخالف توافق با ایران هستند!

به گزارش گلستان24، دسته‌هایی با منافع مشترک و بدون انسجام سازمانیِ جدی که قصدشان نه در اختیار گرفتنِ قدرت، بلکه امتیاز طلبی یا دفاع از اندیشه‌ای خاص است... تعریف یک‌خطیِ «گروه‌های فشار!»

سناتور چارلز شومر[1] را بانفوذترین قانون‌گذار یهودیِ سنا - و اساساً کنگره آمریکا - می‌دانند. کسی که تا پیش از ابراز مخالفت با توافق هسته‌ای، نامزد بی‌رقیبِ «ریاست بر دموکرات‌های سنا» بود و قرار بود پس از بازنشست شدنِ سناتور هری رید[2] جانشین او شود. که حالا البته به نظر می‌رسد قضایا فرق کرده است. هری رید عمیقاً مشغول کمپین کردن «به سود توافق هسته‌ای» است؛ و نامزد جانشینیِ او یعنی چارلز شومرِ بداقبال - که اتفاقاً سرنوشتش بی‌شباهت به صادق خرازیِ خودمان نیست(!) - فقط به خاطر یک ابراز مخالفتِ کاملاً ملایم با توافق هسته‌ای - که بدون راه انداختنِ کمپین بود - مجبور است با گروه‌های فشار باراک اوباما دست و پنجه نرم کند!

گروه‌ها و جریان‌های وابسته به کاخ سفید علیه او دادنامه‌های آنلاین[3] راه انداخته‌اند، در میان دموکرات‌ها «عامل تفرقه» معرفی می‌شود، او را بدون در نظر گرفتنِ عمقِ دموکرات بودنش «جنگ‌افروز» می‌نامند، و اعلام می‌کنند که هم‌قسم شده‌اند تا هیچ‌گونه کمک انتخاباتی به «شومر و دیگر سناتورهایی که علیه توافق رأی می‌دهند» نرسد!

دقیقاً همان‌طور که تجدیدنظر‌طلب‌های تمامیت‌خواهِ ایرانی صادق خرازی‌شان را به خاطر گفتنِ «بخش کوچکی از واقعیت» مضروب و مجروح کردند(!)، لیبرالیست‌های تا بُن دندان مسلّحِ آمریکایی نیز چارلز شومرِ خودشان را در کمپین‌ها به صراحت تهدید می‌کنند که: برنامه‌ی او برای نشستن بر کرسیِ هری رید قطعاً بر هم خواهد خورد!

گروه موسوم به «جنبشِ عقیده!»[4] 26 مرداد اعلام می‌کند که ظرف مدت 4 روز، بیش از 160 هزار امضاء(!) در مخالفت با برنامه‌های آتیِ سناتور شومر جمع‌آوری کرده است و در بیانیه‌اش می‌نویسد «کوبیدن بر طبل جنگ(!) برای سناتور شومر جدید نیست!... زمانی که او بابت تبدیل شدن به ابزارِ بانک‌های وال‌استریت به‌شدت موردانتقاد بود، کمتر کسی به یاد داشت که رأی سال 2002 او به جرج بوش، چک سفید امضایی برای ادامه جنگ عراق بود!» [5]

پوستر سازی Credo Action علیه شومر: «هشتگ؛ چارلز (چاک) شومرِ جنگ‌افروز!»

و باب فرتیک[6] سخنگوی جنبش عقیده در ایمیلی به همراهان خود این‌گونه انگیزه می‌دهد: «همه باهم به سناتور شومر بگوییم: دموکرات‌های سنا را به سمت جنگ با ایران رهبری نکن!»

در سوی دیگر تارنمای MoveOn.org ارگان جمعیت «پیشروی» اعلام می‌کند که بیش از 23000 کنشگر متعهد شده‌اند که به سهمِ خود تمام تلاششان را بکنند تا جلوی رسیدنِ بیش از 11 میلیون دلار[7] کمک انتخاباتی به «کاندیداهای دموکراتی که در کار دیپلماسی کارشکنی می‌کنند!» را بگیرند. آن‌ها همچنین به صراحت گفته‌اند هر «کمیته حزبی» را هم که از این کاندیداها حمایت کند مشمول تحریم خود خواهند کرد!

جمعیت پیشروی؛ از گروه‌های فشار پرکارِ اوباما درباره توافق هسته‌ای!

لیا شِیمَن[8] مدیر اجراییِ MoveOn.org خطاب به اعضای گروه می‌گوید «بدانید که به خطر انداختنِ جان آمریکایی‌ها در جنگ‌های خودخواسته، رهبری محسوب نمی‌شود!... تصمیم سناتور شومر غیرمنتظره بود؛ باید گفت که کاملاً غیرقابل‌قبول است که یک دموکرات – مخصوصاً کسی که می‌خواهد رهبر حزب خود باشد (شومر!) – در کنار جمهوری‌خواهان، تاجران جنگ (شاید هم شکارچیان جنگ!) و در کنار نظریه‌پردازانِ نومحافظه‌کاری بایستد که می‌خواهند ماشینِ این توافق را اوراق کرده و ما را به جاده درگیری نظامی بکشانند!»[9]

اما نظر مردم آمریکا به کدام نزدیک‌تر است؟ «گروه‌های فشارِ اوباما» یا امثال شومر؟!

به گزارش واشنگتن‌تایمز، نظرسنجی مرکز تحقیقاتی پِو[10] یک هفته پس از توافق (30 ام تیر 94) نشان داد 45 درصد شرکت‌کنندگان مخالف توافق، 33 درصد موافق آن و 22 درصد هنوز مردد هستند. [11]

تنها یک روز بعد، نظرسنجی سی.ان.ان[12] آغاز شد. بررسی نظرات ارائه‌شده از 31 تیر تا 3 مرداد نشان داد 52 درصد معتقدند کنگره باید توافق را رد کند و 44 درصد بر این باورند که توافق باید تأیید شود.

چهار روز بعد از سی.ان.ان، شبکه سی.بی.اس[13] دست به کار شد و از هفتم تا یازدهم مرداد نظرسنجی برگزار کرد. نتیجه این بود که 33 درصد رأی‌دهندگان مخالف توافق، 20 درصد موافق آن و 47 درصد هنوز اطلاع کافی درباره آن ندارند.

دو هفته بعد در دوشنبه 26 مردادماه نظرسنجی موسسه سنجش افکارِ دانشگاه مونموث[14] برگزار گردید. این نظرسنجیِ مهم مشخص کرد تنها 14 درصد از پرسش شوندگان معتقدند آمریکا برنده مذاکرات هسته‌ای با ایران شده است!! (و 41 درصد یعنی نزدیک به سه برابر! معتقدند ایران برنده شده است) و در پاسخ به این پرسش که کنگره چه باید بکند، 41 درصد مردد بودند، 32 درصد گمان می‌کردند باید آن را رد کند و تنها 27 درصد بر این باور بودند که کنگره باید این توافق را بپذیرد.پاتریک مورای[15] مدیر این نظرسنجی تأکید میکند که گرچه نتیجه نشان می‌دهد عامه هنوز قانع نشده‌اند که کنگره باید توافق را رد کند؛ اما دیگر در این نمیتوان تردید کرد که از نظر مردم، ایران دست بالایِ توافق را داشته است!

و نهایتاً نظرسنجیِ دانشگاه کویینیپیاک[16] یک روز بعد (در 27 مرداد) در شهر نیویورک برگزار شد و نتیجه این نظرسنجی هم جالب بود: 43 درصد از رأی‌دهندگانِ ساکن این شهرِ لیبرال[17] «مخالفِ» توافق بودند و 36 درصد موافق. البته این شهر جمعیت یهودیِ قابل‌توجهی دارد، ضمناً اگر از نظر میلیشیای باراک اوباما اشکالی نداشته باشد زادگاهِ سناتور شومر نیز هست! در میان یهودیانِ این شهر هم 53 درصد مخالف توافق بوده‌اند.  ماریس کارول[18] معاون نظرسنجیِ دانشگاه کویینیپیاک می‌گوید اغلب نیویورکی‌ها با شومر موافق و با توافق هسته‌ای مخالف‌اند!

چارلز شومر دقیقاً درزمانی که به همه چیز ازجمله «تلاش برای مهندسی آراء در سنا» متهم شده بود در برابر خبرنگاران می‌ایستد و می‌گوید: «البته که تلاش خواهم کرد همکارانم را قانع کنم که نظر من درست است؛ اما کسانی که فکر می‌کنند شما می‌توانید کسی را مجبور کنید مثل شما رأی دهد؛ اصلاً سنای آمریکا را نمی‌شناسند!... این رأی، رأی وجدان من است!؛ و همان‌طور که برای من رأی وجدان بوده است؛ برای همکارانم هم رأی وجدانشان خواهد بود!»

البته از گروه‌های فشارِ اوباما که از کاخ سفید دستور گرفته‌اند احتمالاً حتی همین لفظِ فریبایِ «وجدان» هم شنیده نخواهد شد! آن‌ها مصمم‌اند و مزد گرفته‌اند تا «به زور» توافق هسته‌ای را به آمریکایی‌ها تحمیل کنند؛ لذا نه به نظر اکثریت مردم کشورشان و نتیجه نظرسنجی‌ها کاری دارند، نه حتی حرمت ریش‌سفیدهایی را نگه می‌دارند که اتفاقاً از آن‌ها «آمریکایی‌تر» فکر و رفتار می‌کنند؛ و به قول ما ایرانی‌ها «مستکبرینِ» اصیل‌تری هستند!

جمعیت‌های مزدور و گروه‌های فشارِ باراک اوباما در حالی می‌روند تا «مصداق اتمّ استکبار» را از درون استحاله کنند(!) و یال و کوپالِ استکبار را بچینند که از تمام تکاپوی‌شان فقط یک هدف دارند: کاری کنند تا جناب پرزیدنت بالأخره هنر کنند و «میراثی» بر جای بگذارند!

ارسال نظر

آخرین اخبار