دنیای امروز، دنیایی است سه قطبی، نه متشکل از جهان اولی و دومی و سومی و یا قطب‌های مصرف کننده و تولید کننده و ...، بلکه قطب‌های "ظالم"، "مظلوم" و "انقلابی" ...

حماسه نهم دی و وظایف ما

دنیای امروز، دنیایی است سه قطبی، نه متشکل از جهان اولی و دومی و سومی و یا قطب‌های مصرف کننده و تولید کننده و ...، بلکه قطب‌های "ظالم"، "مظلوم" و "انقلابی" ...

به گزارش گلستان 24، شاید تقسیم کردن کشورهای جهان به قطب‌های صنعتی و غیرصنعتی و ...، یک معیار سنجش احمقانه باشد که بسیاری به تبعیت از غربی‌ها -به نیت تضعیف رقیبان و مخالفان و تقویت خود و بازار فروششان و ...- به آن گرفتارند. اما در نظام‌های الهی و آزاد از بندهای مادیگری؛ این تعابیر زیاد موثر و قابل کاربرد نیست (کاش در عمل هم اینگونه شود)

اما، جمهوری اسلامی ایران، کشوری است که به یُمن نور انقلاب اسلامی، خود را در جایگاه کشوری قرار داده است که صفت "انقلابی" را بر پیشانی خویش حک کرده است...

مسلماً این جریان مبارک و پاک‌نهاد که آمده است تا ظالم نباشد، و زیر بار ظلم هم نرود و نه تنها همین، بلکه به گوش ظالم سیلی محکمی هم بزند و سر جای خودش بنشاندش، نمی‌تواند بدون وجود دشمنی از طرف ظالمان و ستمگران به مسیر خویش ادامه دهد.

دشمنی کردن با این جریان نورانی، نیز با همه انواع دشمنی‌ها فرق دارد، نه به این علت که دنیای امروز مدرن شده و با تاریخ خودش تفاوتی چشمگیر دارد، بلکه علتش، نحوه حرکت این جریان مقدس به سمت اهدافش و مهمتر از آن نیز، تعامل جریان مردم ایرانی و حتی مردم آزاده جهان، با این حرکت مقدس است، به این صورت که حتی در زمان ائمه اطهار نیز این فرصت از طرف مردم جوامع آن زمان، برای ایشان مقدر و مهیا نشد ...

سال 88 و جریان انتخابات و حواشی قبل و مخصوصاً بعد از انتخابات، بهترین دلیل بر این مدعاست که این جریان، خودش به بهترین نحو و با بدیع‌ترین شیوه‌ها، علف‌های هرز و نخاله‌های مسیر خویش را پاکسازی و به مسیر خویش ادامه می‌دهد و شاید برگ برنده "نهم دیماه" یکی از آن حرکت‌های الهی مردم ایران برای پاکسازی مسیر خویش است...

"حماسه نهم دی" که به راحتی نمی‌توان به عمق آن پی برد و به راحتی نمی‌توان با عنوان "روزی مهم" و با یک بزرگداشت ساده از کنار آن گذشت، از آن جهت که عمق فطری بودن انقلاب اسلامی در اعماق قلوب آزادگان جهان و مخصوصاً کشورمان را نشان می‌دهد، باید بیش از پیش "تحلیل" شود، و در کنار تحلیل بیشتر، "شناساندن و معرفی عمق" این حرکت به مردم، یکی از مسائل مهمی است که بعد از آن باید مورد توجه قرار گیرد.

این حرکت عظیم و بزرگ که هیچ ارگان و نهادی نمی‌تواند آن را به اسم خود به پایان ببرد و "انقلابی بزرگ و کاملاً مردمی" در تایید انقلاب عظیم ایران اسلامی در سال 57 می‌باشد، مائده‌ای آسمانی بود، که وظیفه همه ما در قبال آن برای محافظت از خطر تحریف، بسیار مهم جلوه می‌کند...

نحوه دشمنی و تقابلی که در جریان انتخابات در مقابل نظام اسلامی صورت گرفت، شاید پیچیده‌ترین نحوه تقابل با یک نظام انقلابی-اسلامی در نوع خود باشد. صداهایی مخالف که از جایگاهی حق‌خواهانه و در هیبت افرادی انقلابی که در جبهه خویش از سیاستمداران و انقلابیون و بالاترین پست‌های اجرایی کشور در سالهای قبلش و حتی با دستمایه حمایتی از جایگاه مرجعیت تقلید، که با تاییدات خدایان دروغین غربی خویش، حرف خود را رسا اعلام کرد و با همه داشته‌های خویش و با بر کف گرفتن همه آبروی خویش، با اسم انقلابی به ظاهر اسلامی؛ در مقابل جریان انقلاب اسلامی ایستاد.

با همه هیمنه و وسعت کاذب، شاید از نقاط ضعفی که این جریان در عمل خود در این چند ماه به وضوح نشان داد و باعث مرزبندی و جدا شدن بسیاری از مردم همراه با این جریان شد، حرکتی بود که از طرف جمعیت مدعی، بر علیه امنیت مالی و جانی مردم شده بود، یعنی "از مردم، و بر مردم" ...(که بعد از آن نیز به تقابل با همه ارزش‌های انقلاب اسلامی منتهی شد)

poster-68

شاید خیلی جالبتر باشد که بدانیم این نحوه تقابل با نظام اسلامی باعث مرزبندی عوام جامعه با آنها شد، اما برخی از خواص بی‌بصیرت و به نوعی "مدرک دار بی تعقل" و "اعتبار دار بی عمق" و "مدعی منطق اما بی‌منطق"، نتوانستند این موضوع را فهم کنند و جریان خود را "حتی به ظاهر و برای نجات خود از گرداب فتنه و عواقبش" از این جریان، جدا کنند و مرزهای خود را پر رنگ‌تر و نمایان‌تر کنند...

و خدا چند ماه به این سیاسیون بی سیاست و بی‌کیاست؛ فرصت داد تا کمی شعور پوسیده خود را باز‌یابند و در صدد تقویت فهم خود از عمق ماجرا بر آیند، اما نشد که نشد، حتی حرکت متعفن جریان وابسته به آنها در روز عاشورا نیز، دهانشان را برای برائت‌جوئی باز نکرد، زیرا آنقدر آب دهانشان به طمع لقمه چرب جاه و مقام سرازیر بود که چشمشان بسته شده بود ...

و آن زمان بود که طوفان عذاب خدا بر آنها وزیدن گرفت و بزرگ و کوچکشان را به مصیبتی دچار کرد که هنوز که هنوز است، حتی با اینکه برخی از آنها به یُمن "دوستی‌های قدیمی" و به یُمن "رئوفیت نظام اسلامی" و به یُمن "خویشتن‌داری مردم محجوب ما"، به عرصه قدرت سیاسی کشور بازگشته‌اند، اما پیشانی‌شان از این رسوایی، سفید سفید است ...

حقیقتاً برای رو شدن دست بزرگانی که سال های سال، در کنار انقلاب بودند، و "طلحه‌وار و زبیر وار" به انحراف رفتند و با انحرافشان، به جرأت می توان گفت که حتی می‌توانستند باعث سقوط انقلاب نیز بشوند، شاید هیچ قدرتی برتر و بالاتر از "جریان عاشورا" و "حماسه‌ای وابسته به عاشورا" نبود. و تنها قدرتی که می‌توانست شاخ قدرت این مدعیان را بشکند، حرکتی برخواسته از خون سیدالشهدا(ع) بود...

حماسه‌ای که از عمق نهضت عاشورا خط گرفته بود، و به نوعی خود را بروز و ظهور داد که همه را- از دوست و دشمن گرفته- متحیر  خود کرد ...


 

پی نوشت اول:

پس اصل وظایف ما یادمان باشد:

-شناساندن و معرفی عمق این حرکت به آحاد ملت، در همه رده‌ها و سنین و مقاطع ...(ایجاد معرفت نسبت به این حماسه)

-حفظ کردن این جریان پاک از دستبرد و خطر انحراف

 و مهمترین:

- نیروسازی و تقویت نسل جوان و نوجوان، برای آینده انقلاب اسلامی، نسلی که در هر زمانی قابلیت ساختن "نهم دی‌ماهی دیگر" را داشته باشد.

 

پی نوشت دوم: لینک هایی از سخنان امام خامنه‌ای درباره "نهم دی‌ماه"

-دیدار اعضای ستاد بزرگداشت حماسه 9 دی با رهبر انقلاب

-حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

-بیست جمله طلایی راجع به «۹ دی» و «فتنه»

ارسال نظر

آخرین اخبار