تلاش جریانی برای منزوی کردن هنرمندان اصیل

آن چه به عنوان نکته ای اساسی در حمله توپچی های کینه ورز سیاسی نسبت به جایگاه حقیقی و حقوقی فعالانی شناخته شده صورت یافت، نمایانگر اوج هراس نشریات فوق در خصوص توجه مردم به ساخته ها و سازندگان ارزشی سینما است

تخریب فضای ارزشی توسط رسانه‌های زنجیره‌ای/برنامه‌ریزی رسانه‌های زنجیره‌ای برای ضربه به سینمای انقلاب

 به گزارش گلستان24، در فرآیندی برنامه ریزی شده از اجراسازی پروژه تخریب سینمای ارزشی اخیرا به شکلی هدفمند طی 2 روز توسط 2 نشریه اصلاح طلب مطالبی تند و گزنده خطاب به جریان های فعال جبهه انقلاب فرهنگی صورت گرفت. در این راستا روز دوشنبه یادداشتی در نشریه ای اصلاح طلب منتشر شد؛ رسانه ای که به جای آنکه همچون عنوانش در راستای آفتاب خلاقیت باشد و تابنده نیکی ها تجسم شود، مسیری از پیمودن غروب را دنبال می نماید! و با ارائه یادداشتی نسبت به شخصیت گرانقدر مرحوم فرج الله سلحشور به ادامه تلاش های جریانی مقابله گر در مخدوش سازی چهره های گرانقدر هنر انقلاب اسلامی دست زده است و روز سه شنبه روزنامه ای دیگر که مدت ها است از ارزش و اعتبار مقطعی خود تنها لوگویش را در دست دارد! طی یادداشتی حسادت ورزانه نسبت به عملکرد یکی از نهادهای موفق و نوپای هنر انقلاب اسلامی یعنی سازمان هنری رسانه ای «اوج» مطالبی را به چاپ رساند.

آن چه به عنوان نکته ای اساسی در حمله توپچی های کینه ورز سیاسی نسبت به جایگاه حقیقی و حقوقی فعالانی شناخته شده صورت یافت، نمایانگر اوج هراس نشریات فوق در خصوص توجه مردم به ساخته ها و سازندگان ارزشی سینما است. از این رو جهت خدشه دارکردن حمایت های مردمی صورت یافته که نمونه ای از آن استقبال از اکران فیلم «بادیگارد» بوده است، دست به هوچی گری هایی زدند و تلاش این گروه های طرفدار آثاری غریبه با احوال ایرانیان تقلایی بیهوده برای زیر سوال بردن این شرایط ناکوک با احوالشان بوده است تا در تشویشی میان عناصر رسانه ای و هنری شاهد انواع سنگ اندازی ها به اشکال مختلف توسط آن ها باشیم و البته این نوع مواجهه با آثار و هنرمندان اصیل ایرانی پروژه تازه ای نیست که توسط اراتمندان به جهان غرب رخ داده باشد!

باید بازگشتی به برگ های ورق خورده تاریخ داشت و در مروری اجمالی به انواع اتفاقات تخریبی سردمداران مدعی اخلاق و تخریب کنندگان آثار ارزشی دست زد. از همین هنرمند مورد اشاره توسط روزنامه اصلاح طلب شروع کنیم که در زمان حیات بیشترین هجمه ممکن را از سوی به ظاهر روشنفکران غرب زده به خود دید و چنان فضایی برای فرج سینمای ایران رخ داد که حتی برخی از عوامل سینمایی نیز به دلیل ناآگاهی و به سمت فریبکاری رسانه های تقابل گر همراه این جریان شدند و بسیاری از گفته ها و گفت و گوهای مرحوم سلحشور به شکلی در این رسانه ها منعکس گردید که موجب برداشت نادرست مخاطب از رفتار و منش آن هنرمند اصیل و گرانقدر شود اما نکته این جا است که تاثیرگذاری فرج الله سلحشور و نوع مواجهه ارادت ورزانه مردم در هنگام پخشهای چند باره مجموعه های دینی و تاریخی آن مرحوم و اظهار ارادت مردم و شخصیت های ارزشی پس از درگذشت فرج سینمای ایران پاسخی قاطع به تخریب کننده های آن شخصیت برجسته بوده است؛ مردی که مقام معظم رهبری در نخستین روز سال 95 از او به عنوان هنرمندی پیشرو در هنر انقلاب اسلامی یاد کردند.

حال این نوع توجه مردمی و رهبری از شخصیت معنوی و قابل ارزش فرج الله سلحشور در برابر تیتر بی ریشه روزنامه ای تخریب چی با عنوان «محبوبیت دستوری» قرار گرفته و نویسنده با کنار هم قرار دادن واژه هایی ناراستا به دنبال انتقال فهم خود از هنرمندی انقلابی فرج الله سلحشور برآمده و نوشته است: « به هرحال او با موضع‌ گیری‌های شاذی که در مورد زنان سینمای ایران داشت همواره در معرض نقد بود. در حوزه کاری هم به زعم قاطبه اهالی هنر، اثرات او چنگی به دل نمی زد و نمی‌ توانست نظر مخاطبان را جلب کند. فی المثل یکی از فیلم‌ هایی که وی کارگردانی کرد «یوسف پیامبر» بود که اگرچه تبلیغات و بودجه بسیاری پشت خود داشت اما نتوانست موفق باشد و در مجموع حرفی برای گفتن نداشت. نگاهی گذرا به این سریال تلویزیونی حاکی از آن بود که فیلمنامه آن به شدت ضعیف و دم دستی است و هرگز نمی ‌تواند لقب یک فیلم «فاخر» را بگیرد.» این در حالی است که میزان توجه مردم در هنگام پخش سریال «یوسف پیامبر» که اقشار مختلفی با نگره هایی متفاوت را در برداشت، موضوعی نیست که بتوان آن را به شکلی وارونه منعکس ساخت و برداشت ها جای حقایق را در عالم تفسیر نمی گیرد.

یادداشت تخریبی رسانه ای دیگر در حمله به موسسه ای ارزشی چون «اوج» ادامه ای از ضربه زدن به جریانی اصیل و ارزشی است و حمله به موسسه «اوج» که در همین مدت کوتاه از فعالیت خود پوشش دهنده بسیاری از کم کاری های نهادهای دولتی و غیر دولتی در عرصه فرهنگی شده است و فعالیت های مفیدی از ساخت تیزر تا پوستر و تولید بیلبوردهای مفهومی و ساخت آثاری تماشایی و ماندگار در کارنامه داشته است، مرحله ای دیگر از پروژه ای برنامه ریزی شده می باشد. این در حالی است که اوج اعتماد مسئولان جوان این موسسه به گروهی جوان و خلاق نتیجه ای چون فیلم قابل ستایش «ایستاده در غبار» را در برداشت و فیلم «بادیگارد» با توجه به فروش قابل توجهی که در این مدت از اکران داشته است، نمونه ای دیگر از موفقیت های موسسه فرهنگی رسانه ای «اوج» بوده است. اما در برداشت وارونه و سیاست زده از سوی نشریه ای بیراه با تیتر انتخابی «جنگ روانی با دولت در اوج» آمده است: «نام سازمان فرهنگی هنری «اوج» نام غریبی نیست. در سال ‌های اخیر محصولات این مؤسسه واکنش‌های منفی زیادی در کشور برانگیخته است. یکی از حاشیه ‌سازترین محصولات این سازمان بیلبورد‌های «صداقت آمریکایی» بود که در اوج مذاکرات هسته‌ ای ایران با غرب در سطح شهر تهران به نمایش درآمد و در همان زمان با واکنش وزیر امور خارجه ایران روبه ‌رو شد.» نویسنده بی اطلاع در ادامه یادداشت خود بسیاری از فعالیت های صورت یافته توسط نهادهای دیگر را هم به حساب این موسسه ریخته و ساخت فیلم مستند «من روحانی نیستم» را که به شکلی بی نشان درآمده بود را به حساب رسانه ای گذاشتند که عملکردش کاملا شفاف می باشد و نیازی به تولید فیلمی مخدوش ندارد. از این رو نیاز است در نگارش مطالب توجهات خاصی صورت یابد تا بدون دست یابی به فرآیند آگاهی به نگارش مطالب اقدام نگردد.

پس از مطالعه یادداشت این روزنامه به ذهنم روزی خطور کرد که نشست خبری جشنواره فجر برگزار شده بود و یکی از خبرنگاران فرهنگی این نشریات زنجیره ای طی طرح سوالی از دبیر جشنواره درباره شرایط حضور برخی موسسات ارزشی در جشنواره و سهم خواهی این گونه نهادها از سیمرغ های جشنواره ابراز نگرانی نمود! در واقع نامه فوق ادامه نگرانی این نوع تفکر ضد ارزشی در برابر توفیق آثار و فعالیت هایی پویا و کارآمد چون موسسه انقلابی «اوج» است. وقتی یادداشت نویس روزنامه اصلاح طلب می نویسد: « اندکی پس از انتشار فیلم من روحانی هستم، نصب بیلبورد‌های صداقت آمریکایی در سطح شهر تهران سروصدای زیادی درباره نهاد مسئول این کار ایجاد کرد و از شهرداری تهران انتقاد شد تا آنکه مهدی ‌نژاد، مدیر روابط‌عمومی سازمان زیباسازی شهرداری، هرگونه نقش شهرداری در نصب این بیلبوردها را تکذیب کرد. سرانجام خبرگزاری مهر در گزارشی نوشت مؤسسه اوج، یک سازمان غیردولتی است که پروژه‌های تبلیغاتی سپاه و بسیج را انجام می‌ دهد و ریاست آن را فردی ۳۳ساله به نام احسان محمد‌ حسنی برعهده دارد که روابط نزدیکی با نادر طالب‌زاده از اعضای جبهه پایداری و قرارگاه عماریون دارد.»

حملات جدید ضربه زنندگان به سینمای ارزشی در دوره ای رخ داده است که چند روزی از سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و روز هنر انقلاب اسلامی و نیز چهلمین روز درگذشت فرج الله سلحشور می گذرد و میزان توجهات همگانی به مقولات ارزشی نزد هنرمندان و مسئولان و رسانه های همراستا با چنین سینمای ارزش مداری به اوج توجه رسیده است و از این رو رسانه های معاند به شکلی هراسان در پی زیر سوال بردن این رویکرد قابل توجه بوده و چاره ای جز ارائه یادداشت های تخریبی در خود ندیده اند!

از سویی در بخشی از یادداشت تخریبی رسانه حامی دولت با اشاره به بیلبورد‌های «صداقت آمریکایی» و ساخت انیمیشن «بچرخ تا بچرخیم» توسط موسسه «اوج» به شکلی ضربه زننده در پی مقابله با فعالیت های این نهاد برآمده و از سویی هراس رخ داده در برابر انیمیشنی 19 دقیقه ای برای مدعیان اندیشه و اخلاق! و حامیان دولتی تائید کننده دیدگاه آنانی است که فرجام فیلم صریح «بادیگارد» در جشنواره فجر را نتیجه انتقادناپذیری دست اندرکاران دولتی دانسته اند.

منبع: سراج 24

ارسال نظر

آخرین اخبار