خادم‌الحرمین در رکاب اسرائیل!

قضیه ازاین‌قرار است که حاکمان شبه‌جزیره نه‌فقط بیش از گذشته «مثل اشغالگرانِ کودک کُش اسرائیلی فکر می‌کنند»، بلکه ترجیح می‌دهند این فکر را علنی هم بکنند.

آل سعود صهیونیست‌ها را از تنهایی درمی‌آورند! / مزایای دعواهای قومی-مذهبی برای صهیونیست‌ها

به گزارش گلستان 24، مقامات سعودی گرچه هنوز به مصر و اردن نپیوسته‌اند تا اسرائیل را به رسمیت بشناسند و هرچند هنوز به هیچ یهودی روادید نمی‌دهند تا وارد شبه‌جزیره عربستان شود! اما بدون تردید مشکلشان با ایران بزرگ‌تر از مسائل کمرنگی است که با اسرائیل دارند. این را فقط شاهزاده بن طلال سعودی فریاد نمی‌زند[1] و فقط نتانیاهو نیست که اذعان می‌کند اعراب سنی مهم‌ترین دوستانش در منطقه هستند![2] شواهد و قرائن هم همین را تأیید می‌کند.

ظاهراً قضیه ازاین‌قرار است که حاکمان شبه‌جزیره نه‌فقط بیش از گذشته «مثل اشغالگرانِ کودک کُش اسرائیلی فکر می‌کنند»، بلکه ترجیح می‌دهند این فکر را علنی هم بکنند تا همه باخبر شوند که آل سعود فعلاً «تصمیم جدی دارد» دنیا را از پنجره راست‌های افراطی و نژادپرست اسرائیل تماشا کند. تصمیمی که خدمات مستقیم و غیرمستقیم آل سعود به رژیم منحوس صهیونیستی را بیشتر و متنوع‌تر می‌کند و عربستان سعودی را تا مرزهای عربستان صهیونی پیش می‌برد!

در قسمت اول این یادداشت به 7 مورد از خدمت‌های موردنظر اشاره می‌کنیم، البته عموماً بر رخدادهای 5 ماه گذشته - خصوصاً تجاوز سعودی‌ها به یمن - متمرکز می‌مانیم.

سوژه سازی به سود صهیونیزم

اسرائیل همیشه دوست داشته رسانه‌ها به رخدادهای سرزمین‌های اشغالی حساس نباشند. فلسطینی‌ها اخیراً موفق شده‌اند عضو دادگاه بین‌المللی لاهه شوند. این عضویت کمک می‌کند تا آن‌ها بتوانند جنایت‌های اسرائیل را در قالب پرونده‌های رسمی به جریان بیندازند. اخبار این رسیدگی‌ها و دادگاه‌های احتمالی نمی‌تواند موردتوجه رسانه‌ها نباشد و ضریب خبری نگیرد. صهیونیست‌ها فرصت خوبی به دست خواهند آورد اگر چندین موضوع مهم و بحرانی جدید در منطقه ما شکل بگیرد و مسئله فلسطین همچنان حاشیه‌نشین خبرها باقی بماند.


بازداشت‌هایی که تا شین بِت (آژانس اطلاعات داخلی رژیم صهیونیستی) تأیید نکند به هیچ دادگاهی ارجاع داده نمی‌شوند!

اسرائیل در وضعیتی است که هرکس بتواند در غرب آسیا آتشی به پا کند و سوژه‌ای بسازد باری را از دوش او برداشته است. حالا اگر کسی که این هنر را داشته باشد که آتشی ضد ایرانی یا ضد شیعی به پا کند، نتیجه برای صهیونیست‌ها هم فال خواهد بود هم تماشا! تهاجم بی مبنای آل سعود به یمن - حتی اگر حوثی‌ها شیعه و نزدیک به ایران نبودند – دست‌کم آتشی به پا کرد که اسرائیل برای نگه‌داشتن فلسطین در حاشیه اخبار به آن نیاز مبرم دارد.

سندسازی برای «عدم امکان همزیستی»

نزدیک صهیونیست‌ها و در لبنان، سالیان سال اقوام و ادیان گوناگون در صلح زیسته‌اند و وابستگان به هیچ قوم یا مذهبی احساس یا اعلام نکرده‌اند که نیاز به تشکیل یک دولت انحصاری برای خود دارند! آرامش مناطقی مانند لبنان و دیگر سرزمین‌هایی که تنوع دینی و قومی دارند «فلسفه تشکیل رژیم صهیونیستی» را زیر پرسش جدی می‌برد. اگر در چند نقطه دیگر منطقه غرب آسیا دعواهای مذهبی و قومی دربگیرد بحران هویتِ اسراییلی‌ها کمتر جلوه می‌کند. دعواهایی از جنس شیعه-سنی، عرب-فارس، کرد-ترک، سدیری-حوثی! درگیری‌هایی بی فیصله خواهند بود که چون میان اقوام و فرقه‌ها رخ‌داده‌اند موجودیت حکومت‌های نژادپرست و فرقه‌گرایی مانند اسرائیل را موجّه کرده و برای آن فلسفه می‌سازد.


نمایی از رفتار شهرک‌نشینان بی‌فرهنگ صهیونیست با همسایگان فلسطینی، در حضور نیروهای نظامی اسرائیل!
روشن است این جماعتِ «عقب نگه داشته شده» با هیچ قبیله دیگری نمی‌توانند همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند!

 

کنگره جمهوری‌خواه آمریکا که تحت نفوذ لابی صهیونیستی است اخیراً به بهانه‌هایی مانند امکان تفاهم بهتر و یا برقراری امنیت پایدارتر طرحی برای تفکیک عراق به بخش‌های سنی و شیعه و کرد به تصویب رسانده است! این دست تفکیک‌ها اساساً برای اسرائیل «هویت‌ساز» هستند. اگر کرد و ترک و لر و بلوچ و مازنی و عرب و گیلک در جایی مثل ایران بتوانند یک هدف مشترک داشته باشند، اگر شیعه و سنی بتوانند در یک مسیر واحد قرار بگیرند، اسرائیل دیگر نمی‌تواند ناب گراییِ افراطی خود را موجه نشان دهد.

خانواده سالاریِ شدید شاه جدید سعودی، تصفیه‌حساب‌های داخلی با مخالفانِ خانواده سُدیری‌، و درواقع به راه انداختن یک دعوای بی‌پایان سُدیری-شیعه یا سُدیری-حوثی در منطقه دقیقاً چیزی را اثبات می‌کند که اسرائیل با تکیه‌بر آن به نژادپرستی‌هایش ادامه می‌دهد: «عدم امکان همزیستی مسالمت‌آمیز قبائل و مذاهب»

تضعیف حق بازگشت فلسطینی‌ها

هرقدر فلسفه جامعه‌سازی‌های قومی و مذهبی تقویت شود «حق بازگشت فلسطینی‌ها» بی‌معناتر می‌شود. اگر این مطلب جا بیفتد که اقوام و مذاهب وقتی جُداتر زندگی می‌کنند از صلح بیشتری برخوردارند، بازگشت فلسطینی‌های آواره به مناطقی که صهیونیست‌ها در آن‌ها حضور دارند بسیار پرهزینه‌تر از قبل تلقی خواهد شد. دامن زنندگان به دعواهای قومی و مذهبی «حق مسلم بازگشت فلسطینی‌ها به میهن خود» را در ضرب و تقسیم‌های امنیتی به حقی گران و مطالبه ناپذیر تبدیل می‌کنند.

خلقیات اسرائیلی؛ اصرار بر تجاوز، حتی بدون امکان بُرد!

بعید است تحلیل‌گران ارشد آل سعود – آن‌ها که به شاه جدید مشاوره می‌دهند - ندانند که یمن را نمی‌شود روی زمین اشغال کرد. یمن نسبت به سعودی کم‌جمعیت نیست، اقوام آن کشور در مبارزه کم‌سابقه نیستند، و به دلیل فقر مزمن و گسترده، تعلق‌های دنیاگرایانه‌ی خاصی هم وجود ندارد که مانع ایستادگی آن‌ها شود. بماند که سابقه حوثی‌های انصارالله در این منطقه از آل سعود بیشتر است. بدین ترتیب باید فرض کرد که سعودی دشمنی که انتخاب کرده را خوب می‌شناسد. و نتیجه گرفت که احتمالاً بی‌گدار هم به آب نزده و می‌داند به دنبال چیست. به عقیده نگارنده تجاوز سعودی به یمن تعمداً پایان برنامه‌ریزی‌شده‌ای ندارد و اتفاقاً یکی از وجوه نزدیک شدن عربستان به خواست‌های اسرائیل همین «پایان نداشتن» این درگیری است!

به‌طورکلی درگیری‌هایی که بر محورهایی جز استقلال میهنی شکل می‌گیرند و یکی یا هر دو طرف درگیر پاسدار مرزهای دیگر کشورهای مستقل نیست، هم مؤلفه‌های قدرت ملی را تضعیف می‌کنند، هم به دلیل طولانی شدن به سود صهیونیست‌ها تمام می‌شوند. دعوای طولانی 60 ساله میان اسرائیل و مظلومان فلسطینی یک دعوای ضد میهنیِ طولانی و تجاوزکارانه بوده است. سعودی با رفتارهای مشابه صهیونیست‌ها به آن‌ها هدیه مهمی می‌دهد. اولاً برنده شدن او در این بازی ممکن نیست ثانیاً برنامه‌ای برای دست برداشتن از تجاوز ندارد. این دو عنصر دقیقاً عناصر شکل‌دهنده وضعیت اسرائیل در فلسطین هستند! و در پی گرفتن این شیوه به این معناست که اسرائیل دیگر تنها نیست!

کمک به جنگ روانی صهیونیست‌ها

داعش و القاعده و النصره و طالبان و حزب التحریر و جندالله و بوکوحرام و چندین گروه مشابه در غرب آسیا و شمال آفریقا، اسلامی را نمایندگی می‌کنند و جهادی را به نمایش می‌گذارند که قابل دفاع نیست. طرف حساب صهیونیست‌ها در فلسطین هم «مسلمانان اهل جهاد و مبارزه» هستند. پس به سود اسرائیل است که جریان‌های تکفیری به وجود آیند، متنوع شوند، تکثیر پیدا کنند و طرف حساب آن‌ها بی‌آبرو شود و دستش در جنگ‌های روانی زیر باشد.


جلوه‌ای از فواید داعش برای جنگ روانی اسرائیل!
یکی از پوسترهایی که صهیونیست‌ها برای بی‌آبرو کردن حرکت مقاومت اسلامی فلسطین ساخته‌اند:
حماس = داعش = جهاد!!

اما چه حکومتی این جریان‌های تکفیری را به لحاظ مالی و فکری تغذیه کرد؟ آغاز این جریان‌ها با پدری‌ها و تغذیه‌های فکری و مالی سعودی بود. سعودی‌ها همان‌قدر که برای صدام دل سوزاندند برای طالبان هم پدری کردند! وجود این جریان‌ها آبروی «فلسطینیانِ اهل انتفاضه و عملیات استشهادی» را نیز مانند آبروی دیگر مسلمانان درخطر قرار می‌دهد و قدرت آن‌ها را در «جنگ روانی» با اسرائیل تضعیف می‌کند.

تقویت گفتمان صهیونیستیِ «صلح بی‌فایده است!»

صهیونیست‌ها - خصوصاً راست‌های افراطی حزب خانه یهود که اکنون با نتانیاهو ائتلاف کرده‌اند و دولت جدید را شکل داده‌اند - اساساً با صلح مخالف‌اند! هیچ برنامه‌ای هم برایش ندارند. تقریباً همه چهره‌های میانه‌رویی که در دولت قبلی نتانیاهوی تندرو! حضور داشتند هم در دولت جدید کنار گذاشته‌شده‌اند. نفتالی بِنِت، رهبر افراطی این حزب دست راستی و مؤتلف جدید نتانیاهو اکنون شخصاً وزیر آموزش‌وپرورش این رژیم است! چندین وزارتخانه دیگر مانند اقتصاد و دادگستری نیز در اختیار همین افراطیون‌ است. یعنی در اختیار حزبی که معتقد است نه‌تنها دولت فلسطینی هرگز نباید تشکیل شود بلکه 60 درصد از اراضی کنونی کرانه غربی نیز باید به اسرائیل افزوده شود!!


نفتالی بِنِت، رئیس حزب راست افراطی خانه یهود
مؤتلف تازه نتانیاهو و وزیر جدید آموزش‌وپرورش رژیم صهیونیستی
به گزارش هاآرتص ذیل این تصویر، او در کِنِسِت در حال گفتن این است که محمود عباس،
رهبر تشکیلات خودگردان فلسطینی صرفاً به خاطر فرستادن پول برای زندانیان فلسطینی یک «اَبَر تروریست» است!!
تصور کنید این بیمار روانی درباره سران حماس یا مردم غزه چطور فکر خواهد کرد!

پس جا افتادن این گفتمان که «صلح در این منطقه جواب نمی‌دهد» دقیقاً مطابق با خواست افراطی‌های اسراییل است. آن‌ها هستند که نمی‌خواهند صلح به یک گفتمان بدل شود. نهادینه شدن صلح در هیچ جا به سود اسراییل کنونی نیست چون پندار و کردارش را عمیقاً زیر سؤال می‌برد. و سعودی‌ها با دشمنیِ بی‌اندازه با سابقه‌دارترین جریان تاریخ معاصر یمن و محال کردن برقراری صلح و ثبات در این کشور توجیهی ایجاد می‌کنند برای ادعای تندروهای اسرائیل مبنی بر «محال بودن صلح» با مسلمانان فلسطینی. کسانی که اتفاقاً آن‌ها هم در فلسطین اشغالی از صهیونیست‌های دزد باسابقه‌تر هستند!

امکان سازی برای محدود کردن مخالفان اسرائیل

وارد جنگ شدنِ «کشورهایی که اکثریت شیعه ندارند» به‌طور طبیعی دست و پای اقلیت‌های شیعه و ضد اسرائیلی را می‌بندد و حکومت‌ها به نام وضعیت جنگی و به اتهام ارتباط با خارج – یعنی ایران! – برای این جریان‌ها محدودیت‌های جدید و جدی وضع می‌کنند. وارد شدن سعودی به یک جنگ خارجی به فرایند مهندسی‌شده‌ی سرکوب اقلیت شیعه در شرق عربستان کمک می‌رساند و اخبار این قلع‌وقمع‌ها در حاشیه اخبار جنگ و وضعیت اضطراری قرار می‌گیرد. چه که در جریان همین جنگ یمن، شاهد جدی شدن احتمال اعدام شیخ نِمِر باقر النِمِر رهبر شیعیان عربستان بودیم.

از سویی شیعیان عربستان کاملاً پتانسیل‌های ضد اسراییلی‌ دارند و ازجمله درگیری شدید هکرهای سعودی با متخصصین امنیت سایبری موساد و درنهایت انتشار اطلاعات کارت‌های بانکی 400 هزار ساکن سرزمین‌های اشغالی روی شبکه جهانی در سال 1390 در تاریخ منازعات سایبری شهره است. هرچقدر آل سعود بتواند در سایه این جنگِ خودساخته فشار بیشتری بر شیعیان داخلی وارد کند میزان مقابله آن‌ها با اسراییل هم کمتر خواهد شد. خدمتی غیرمستقیم به صهیونیست‌ها از طریق کاستن قدرت مانور پتانسیل‌های ضداسرائیلی در شرق عربستان.

صهیونیست‌ها در انباشت اسلحه هم تنها نیستند!

باورش سخت است اما این واشنگتن‌تایمز است که می‌نویسد آل سعود در 20 سال اخیر 500 میلیارد دلار اسلحه خریده است! تهیه بی حد و اندازه‌ی تسلیحات و انباشت انبوه آن در مملکت سعودی منهای به خطر انداختن سرنوشت منطقه غرب آسیا واجد یک منفعت بسیار مهم برای صهیونیسم است و آن اینکه توجیه مناسبی برای انباشت تسلیحاتی گسترده اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی ایجاد می‌کند. هرقدر آل سعود بر کمیت و کیفیت خزانه تسلیحاتی خود بیفزاید خلع سلاح اسرائیلی‌ها غیرعادی‌تر به نظر خواهد رسید.

سعودی اسرائیل را در اغلب رفتارهای غیرمعقول و غیرمعمولش از تنهایی درآورده است! در خبرها آمده بود که عربستان می‌خواهد از پاکستان سلاح هسته‌ای بخرد! معلوم می‌شود که قراردادهای اخیر آل سعود با کره جنوبی برای توسعه توان هسته‌ای زمان‌بر بوده‌اند و نوادگان فتنه‌گر عبدالعزیز حتی حوصله این را نداشته‌اند که منتظر اورانیوم غنی‌شده خودشان بمانند! بمب اتمی قریب‌الوقوع آل سعود بی‌شک توجیهی خواهد ساخت برای نظامی‌گری‌های هسته‌ایِ بی‌مهارِ اسرائیل.

پانوشت:

[1] - شاهزاده سعودی ولید بن طلال در مصاحبه با بلومبرگ: ایران و شیعه دشمن عربستان است نه اسرائیل! اینجا

[2] - «این روزها بهترین متحدان ما برخی کشورهای عربی هستند که می‌دانند خطر مشترکی همه ما را تهدید می‌کند»؛ بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس، سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394، در کنفرانسی در بیت‌المقدس، اینجا

ارسال نظر

آخرین اخبار