انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب بر اساس دین الهی ، پس از پیروزی بر رژیم شاهنشاهی ، ایدئولوژی جدیدی برای حکومت داری ارائه نمود که نفی الگو های حکمرانی رایج آن زمان که بر مبنای غیر الهی بنا نهاده شده بود شد و امامین این انقلاب در راستای ایجاد تمدن نوین اسلامی ، مراحل پنجگانه ای برای آن ترسیم نمودند .

چرا دانش آموز خروجی آموزش و پرورش طراز انقلاب اسلامی نیست ؟

به گزارش گلستان ۲۴؛ مجتبی لشکربلوکی کارشناس تعلیم و تربیت و مدیر هنرستان، طی یادداشتی نوشت: هنگامی که فرانسیس فکویاما در تئوری پایان تاریخ که سال ۱۹۸۹مطرح و در سال ۱۹۹۲ در کتاب پایان تاریخ و آخرین انسان (The End of History and the Last Man) ارائه نمود ، معتقد است که نظام لیبرال دموکراسی به ویژه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به صورت یک جریان غالب و مسلط درآمده‌است که همه ی کشورها و جوامع باید در برابر آن تسلیم شوند. آخرین حد تلاش‌ها و مبارزات ایدئولوژی‌های مختلف در نهایت در قالب ایدئولوژی لیبرال دمکراسی سر برآورده است ؛ بنابراین تصور این که نظام سیاسی بهتر و مناسب‌تری به عنوان بدیل جایگزین این نظام شود وجود ندارد.

اما این اندیشمند و نظریه پرداز آمریکایی ، ژاپنی الاصل بعد ها پس از شکوفایی انقلاب اسلامی و عدم تحقق نظریه آقای کرین برینتون به نام ترمیدور یا نظریه چرخشی انقلابها در انقلاب اسلامی و الگو شدن انقلاب امام خمینی (ره) ( صدور انقلاب ) برای بسیاری از کشورهای مستضعف خصوصاً اسلامی  و همچنین افول آمریکا و پیچ تاریخی که در حال وقوع است ، نظریه خود را پس گرفته و سکوت مرگباری در ارائه  ایدئولوژی حکمرانی در متفکران غرب حاکم گردید .

در این بین اندیشمند و آینده پژوه غربی به نام  ریچارد واتسون  در  کتاب " پرونده‌های آینده ؛ روایتی مختصر از ۵۰ سال پیش رو " معتقد است در سال 2050   با طی کردن  16  ترند درنهایت کشورهای صاحب قدرت ایران ، ترکیه و مکزیک است .

وی دلایل متعددی در حوزه های مختلف بیان می دارد و معتقد است در این سال ایالات متحده آمریکا توسط مهاجران مکزیکی حل شده و مکزیکی تبارهای آمریکایی با فرهنگ غیر آمریکایی و با زبان اسپانیایی قدرت را در قاره آمریکا به دست می گیرند .

ایشان معتقد است اقتصاد لیبرالی شکست خورده و ورشکستگیهایی برای کشوره های اجرا کننده آن به همراه دارد و جای خود را به اقتصاد اسلامی ( اقتصاد مقاومتی ) می دهد و...

در نهایت وی معتقد است نرم افزار اداره حکومت و الگوی ایدئولوژی حاکم در سال 2050 م ، ایدئولوژی انقلاب اسلامی می باشد .

حال ما باید این انقلاب را به انقلاب منجی عالم بشریت متصل کرده و زمینه ساز ظهور شویم و مهمترین بخش این تلاش در تربیت انسان طراز انقلاب اسلامی ، باید در آموزش و پرورش صورت گیرد ؛ تا بتوان خروجی آن را مطابق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ؛ دانش آموز طراز انقلاب اسلامی تربیت نمود .

در این راستا ، مقام معظم رهبری بیان می دارند :

اگر جمهوری اسلامی میخواهد پرچم اسلام را در دست بگیرد، میخواهد خودش به سعادت برسد، دنیا و آخرت خود را آباد کند - همچنان که قرآن به ما یاد میدهد که میتوان دنیا و آخرت را با هم آباد کرد و باید این کار انجام بگیرد - اگر میخواهد به ملتهای دیگر کمک برساند، که «کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس»، (آل عمران-110) شاهد و مبشر ملتهای دیگر باشد ، خب ، طبیعتاً نیازهائی دارد:

 باید انسانهای شریف ، دانا ، با استعدادهای جوشان ، دارای ابتکار ، دارای اخلاق نیک انسانی ، دارای شجاعت ، قوّت خطرپذیری ، ورود در میدانهای جدید ، بدون هیچگونه عقده‌ی خودکم‌بینی یا خودبرتربینی ، انسانهای دلداده‌ی به خدای متعال و متکی به قدرت الهی و دارای توکل کامل ، انسانهای صبور ، انسانهای بردبار و حلیم ، انسانهای خوشبین و انسانهای امیدوار تربیت کنید.

 اسلام همه‌ی اینها را به صورت بسته‌ی کامل در اختیار همه‌ی معتقدین و مؤمنین خود قرار داده. این بسته را باز کنیم ، دانه‌دانه از این مواد استفاده کنیم ، بهره‌مند شویم ، آنها را بچشیم و درون وجود خودمان ذخیره کنیم . خروجی آموزش و پرورش باید اینجور انسانی باشد .

چرا که ایشان معتقد است :

فردای ما متوقف به امروزِ آموزش و پرورش است...

چه منطقی پشت سر آموزش و پرورش، این دستگاه عظیم ، قرار دارد؟ نه ‌فقط در کشور ما ؛ در همه‌ی کشورهای دنیا.

ما می خواهیم خروجی این دستگاه عظیم ، این ماشین بزرگ ، یک خروجی‌ای باشد منطبق بر تفکّر اسلامی .

حال این دستگاه عظیم باید چه ویژگی هایی داشته باشد :

اوّلاً مؤمن باشد ؛ ایمان اوّلین شرط است.

ثانیاً خردمند باشد ؛ یعنی عقل را به کار بگیرد. «لَعَلَّکُم تَعقِلون» ( یوسف – 2 ) در قرآن ببینید چقدر هست!

ثالثاً اندیشمند باشد ؛ یعنی فکر کند. عقل فقط برای پیدا کردنِ راه‌های عملیِ زندگی نیست ؛ عمده برای فکر کردن و اندیشیدن است ، که این از دانشمند شدن مهم‌تر است .

باید اهل عمل باشد که حالا در این زمینه هم بحثهای زیادی وجود دارد. عمل هم عمل مجاهدانه و پیگیر [است]؛ همان [عملی] که در عرف شرع مقدّس اسلام «جهاد» گفته میشود که آن وقت این جهاد در اینجا جهاد فی‌سبیل‌الله است ...

آنچه در هدف غایی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش استخراج می شود را می توان در این جمله بیان نمود :

خروجی آموزش و پرورش باید دانش آموزی باشد طراز انقلاب اسلامی .

حال که بیش از یک دهه از تصویب این سند راهبری در امر تحول آموزش و پرورش در شورای عالی انقلاب اسلامی می گذرد ، سندی که با دستور رهبری و تلاش وافر متخصصین از حوزه ، دانشگاه و آموزش و پرورش در 15 جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 1390/10/06 تصویب و در مورخ 1390/12/01 به دولت جهت اجرا ابلاغ گردید ؛ شاهد عدم تحقق این مهم برای رسیدن به جامعه اسلامی مطابق مراحل تمدن سازی هستیم !

علت در چیست ؟ رهبری پاسخ را چنین بیان می دارند :

تاکنون کمتر از 10% از امکان تحقّق این سند و از محتوای آن ، تحقّق پیدا کرده ؛ درحالی‌که چند سالی از تصویب این سند می گذرد

 ، خیلی کم کار شده در این زمینه ؛  باید کار بشود ، معلوم می شود شور و شوقِ لازم نیست ، انگیزه‌ی لازم نیست . بنده جداً از وزیر محترم و مسئولین محترم می خواهم که مسئله‌ی تحوّل را جدّی بگیرند . سند یک نوشته‌ی روی کاغذ است ؛ باید تحقّق پیدا کند.

و در این راستا توصیه می فرمایند که :

توصیه‌ى من به مسئولین و مدیران محترم این است فراتر از اظهارات رسمى ، سند تحوّل را در عمل جدّى بگیریم واگر بخواهیم این سند تحقّق پیدا کند ، نقشه‌ى راه و برنامه عملیّاتى لازم است. اگر تفکّرات ما و کلّیّاتى که مورد نظر مسئولان و دلسوزان است به شکل یک برنامه‌ى عملیّاتى در نیاید در عالم ذهنیّات خواهد ماند و خواهد پوسید.

حال چه باید کرد و چگونه باید در آموزش و پرورش اقدام نمود ؟ رهبر کبیر انقلاب اسلامی خود راهکار این امر را چنین می فرمایند :

اول مشخص نمودن اهداف کلی و سیاست های عملی و سپس برنامه اجرایی

مجموعه‌ی سند تحوّل بایستی به طور کامل برنامه‌ریزی شده باشد توسط آموزش و پرورش ، دو چیز مهم در این برنامه‌ی جامع ، لازم است : یکی زمان‌بندی ، یکی شاخص پیشرفت .

ما که خود دستی در تعلیم و تربیت و آموزش های رسمی کشور داریم ، میدانیم که این سند برای فرهنگیان کشور به طور کامل تبیین نگردیده است که رهبری انقلاب هم توصیه می کند :

تبیین سند تحول بنیادین آموزش برای مدیران ، [بلکه] برای کارکنان عمده ، حتّی برای معلّمین انجام پذیرد ؛ معلّمین بفهمند این سند چیست !

همچنین هنگامی که زمانی طی می گردد و تجربه های کسب و فناوری و الگوی تدریس جدیدی حاصل می شود می بایست ، سند تحول هم به روز گردد و این امر در خود سند بازه 5 ساله را تعیین نموده که متأسفانه پس از 10 سال هنوز صورت نپذیرفته است ، حضرت آقا خود نیز می فرمایند :

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید به روز رسانی شده و برخی مفاهیم آن هم ساده گردد توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی .

این سند را در کف کلاس چه کسی می خواهد اجرا کند ، دانش آموزان را چه فردی می خواهد تربیت نماید ؟ خب مسلماً معلم .

پس هیچ فردی مهم تر و تأثیرگذارتر از معلم درسیستم آموزشی کشور نیست. سکاندار انقلاب بر این امر واقف بوده و بیان می دارند :

در نظام آموزش و پرورش ، هیچ عنصری به قدر معلّم تأثیر ندارد ؛ معلّم تعیین‌کننده است .

معلّمین ، افسران سپاه پیشرفت کشورند ؛ چون آموزش و پرورش وسیله‌ی پیشرفت کشور است.

رهبری عظیم الشأن انقلاب اسلامی ، معلم و جایگاه وی را چنین توصیف می دارند :

  1. معلّم توجّه کند و بداند که آینده‌ی کشور متأثّر از همّت او و حکمت او است ؛ بداند که کاری که او دارد الان سر کلاس انجام میدهد  مخاطبش هر که می خواهد باشد ؛ از کودک خردسال تا یک جوان هفده-هجده ساله ، در واقع دارد آینده‌ی کشور را می سازد ؛ هر معلّمی بایست این را احساس بکند. این به او اعتماد به نفْس میدهد ، به او امید میدهد و به او انگیزه میدهد که بتواند کار خودش را خوب انجام بدهد ، شأن خودش را والا بداند.
  2.  حمایت از آموزش و پرورش ، نگاه به آموزش و پرورش ، نگاه به یک دستگاه مصرفی نباید باشد ؛ نگاه به یک دستگاه زیربنائی باید باشد.... اینجا جای سرمایه‌گذاری است ؛ شما در واقع هرچه اینجا پول خرج می کنید ، دارید سرمایه‌گذاری می کنید ، دارید زیربنا می سازید .
  3. فرهنگ‌سازی توسّط دستگاه‌های تبلیغی خصوصاً صدا و سیما که معلّمی [یک] شأ‌ن باید باشد .

مرتّباً به شکلهای مختلف ، به شکلهای هنری ، معلّم ترویج بشود ، معلّمی ترویج بشود ، احترام و اکرام معلّم به صورت یک فرهنگ عمومی دربیاید و در افکار عمومی اثر بگذارد.

هنگامی که ما یک سند متقن و راهبری برای تحول کشور داریم دیگر نیازی به نسخه های بیگانگان نیست ، دیگر نیاز نیست توصیه کسانی را در امر تعلیم و تربیت بکار ببریم که بنای دشمنی با خدا و انقلاب بر پایه حرف خدا ، را دارند ، چرا که آنان هنگامی گه در گام اول انقلاب هر نقشه ای برای استحاله و براندازی نظام اسلامی بکار بردند منجر به شکست گردیده ؛ راهکار را آموزش بر اساس الگوی ترسیم شده آنان از سنین کودکی دریافتند تا بنای فکری و تربیتی وی پذیرش حرف غیر خدا را در سنین بالاتر داشته باشد و آن را در غالب سند آموزش همگانی 2030 ارائه دادند و جریان نفوذ در کشور آن را پذیرفت و در حال اجرا بود که با مقابله رهبری این سند نفوذی و تربیت براساس آموزه های لیبرال از چرخه آموزش رسمی کشور خارج گردید .

هدف سند 2030 زدن عنصر حلال زادگی انسان ایرانی است ! همان ویژگی ای که مردم مسلمان ایران زمین را پای انقلاب ، رهبر و حرف حق تا کنون نگه داشته و بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به همین جهت در صحیفه خود،  جلد 21 ، صفحه 410 بیان فرمودند :

من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی - صلوات الله و سلامه علیهم - می‌باشند.

مقام معظم رهبری در باب این نکته بیان داشتند :

چرا این ‌قدر طواغیت عالَم و فراعنه‌ی عالَم به فکرند و اصرار دارند که در آموزش و پرورش کشورها نفوذ پیدا کنند

چرا بایستی فرهنگ یک کشوری مثل کشور اسلامی ایران و یا کشورهای اسلامی و شاید بعضی کشورهای دیگر در دنیا تحت تأثیر یک سندی (سند ۲۰۳۰ ) قرار بگیرد که آدمهای این تمدّنها ، این کشورها ، جوامع فاسد و غلط آن را تنظیم کرده‌اند؟

او با این نفوذ می خواهد مقاصد خودش را ، اهداف پلید خودش را عملیّاتی کند و آدمهایی درست کند که مثل او فکر کنند !

در بیانیه گام دوم انقلاب که در چله انقلاب توسط مقام معظم رهبری صادر شد که باید همچون نقشه راهی برای رسیدن به اهداف ترسیمی پروژه قرن جدید انقلاب و رسیدن به طلوع خورشید عظمی (ارواح الفدا) باشد ، ایشان هفت توصیه برای رسیدن به این هدف والا دارند که باید در آموزش و پرورش به طور کامل اجرا شود تا تربیت نسلی صورت گیرد که تمدن نوین اسلامی را عملی و اجرا نمایند ، لذا توصیه های هفتگانه انتهای بیانیه باید هدف اجرا باشد :

  1.  علم و پژوهش
  2. معنویّت و اخلاق
  3. اقتصاد
  4. عدالت و مبارزه با فساد
  5. استقلال و آزادی
  6. عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
  7. سبک زندگی ( سبک زندگی ایرانی-اسلامی )

و این توصیه ها هدف تربیت اسلامی کودکان و نوجوانان نیز می باشد و بدون توجه به آنان تربیت ما ابتر و هدف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز انجام نمی پذیرد .

کار سختی پیش روست ولی سردار بزرگ جهان اسلام سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در مکتب خود به ما یاد داد که باید تهدیدها را به فرصت تبدیل نمائیم و می توانیم با یک الگوی صحیح ، برنامه ریزی دقیق و کار شبانه روزی به آن هدف رسید .

رهبری انقلاب برای رسیدن به این مهم در آموزش و پرورش می فرمایند :

سند تحول متنی است که باید عملیاتی شود،منتها به‌هیچ‌وجه نباید در آن شتابزدگی باشد با تدبر، تأمل و ملاحظه‌ی صحیح جوانب پیش رفت کند. کار عمیقی است و کارهای عمیق ، کوتاه‌ مدت و زودبازده نیست ، بلند مدت و دیربازده است اگر درست صورت بگیرد ، ماندگار و مثمر خواهد شد ، اما  اگر سرهم ‌بندی و شتابزده شد ، آن وقت نتیجه‌ی لازم را نخواهد داد ، فرمود: « ... وَ مُجْتَنِی الثَّمَرَةِ لِغَیْرِ وَقْتِ إِینَاعِهَا کَالزَّارِعِ بِغَیْرِ أَرْضِهِ . ...( نهج‌البلاغه خطبه شماره 5) اگر چنانچه میوه را قبل از اینکه برسد ، چیدید در واقع چیزی به دست نیاورده‌اید و زحمتتان هدر رفته است.

 بگذارید میوه برسد ، بعد بچینید تا از همه‌ی منافع آن بهره ببرید. شاید حلقه‌های تحقیقاتیِ متعددی لازم است که برای بخشهای این سند ، راهکارهای اجرائی وعملیاتی پیدا کند ، تاحقیقتاً این ریل ، صحیح گذاشته شود آن ‌وقت این قطار برروی ریل حرکت کند.

در نظام تعلیم و تربیت ، رشد متوازن متربی در همه ابعاد جسمانی ، علمی ، اجتماعی ، عاطفی ، دینی و معنوی مدنظر است

باید مبانی انقلاب اسلامی و مفاهیم آن من جمله حکومت اسلامی ، نظام مردم سالاری دینی، ولایت فقیه و شهید و شهادت در مدارس اسلامی ترویج شود تا خروجی این مدارس دانش آموزان در طراز انقلاب اسلامی باشد .

مقام معظم رهبری در پیام به مناسبت افتتاح اولین دوره مسابقات بین‌المللی حفظ و قرائت قرآن کریم در سال 1360 فرمودند :

با تدبر و تعمق در قرآن کریم و با گسترش و تعمیق فرهنگ اصیل قرآنی در سطح جامعه، یکایک رهنمودها و فرامین قرآن را برای تشکیل نظام اسلامی کامل به کار گیریم و جامعه را قرآن مجسم کنیم

و این امر در جامعه و خصوصاً در آموزش و پرورش جدی و عملیاتی گرفته نشد و بسیاری از مشکلات و آسیب های اجتماعی فعلی ناشی از عدم تحقق این توصیه رهبر می باشد .

و اما توصیه ای به مدیران در آموزش و پرورش ، از ستادی تا مدارس :

کسی باید این مسئولیت های خطیر و مدیریت تربیت نسل آینده کشور را بر عهده گیرد که ، با مبانی فکری انقلاب اسلامی آشنا بوده و سیر مطالعاتی متفکرین اسلامی را داشته باشد .

اسناد بالادستی کشور را بدانید و هدف آنها را بشناسید .

اسناد بالادستی در آموزش و پرورش را برای خود تبیین نموده باشید .

با ساحت های تربیتی آشنا و برنامه برای تحقق آن در سازمان خود داشته باشید .

در همین جامعه و با اجرای همین مقدار کم از سند تحول ، انسان هایی تربیت شدن نظیر شهید محسن حججی ها و شهید علی لندی ها ، پس هم می شود و هم باید 100% این سند را اجرا نمایید .

با روش ها و الگوهای نوین تدریس آشنا و تسلط مکفی بر رژیم مصرف رسانه و سواد رسانه ای داشته باشید .

باید به مسائل فرهنگی و معاونت پرورشی اهمیت ویژه داد و آن را احیاء نمود ؛ چرا که اگر توفیقی در این حوزه حاصل گردد ، ارتقاء در بخش عملی و آموزشی را هم به دنبال دارد .

بتواند با همین عِده و عُده و بودجه ، توانایی ارتقاء شأن ، جایگاه و رفاهیات فرهنگیان را داشته باشید .

با شکاف نسلی مابین نسل چهارم و پنجم پس از انقلاب با نسل های قبلی آن آشنا و برنامه جهت مرمت آن داشته باشید .

اهل تحول بوده و سیستم را متحول و بهینه کنید .

انرژی کافی داشته و اهل کار شبانه روزی باشید .

خود در میدان کار انقلابی و جهادی بوده و سازمان خود را برای رسیدن به اهداف سازمانی همره خود کنید .

شاخص های مکتب شهید سلیمانی را احصاء و با برنامه های کوتاه ، میان و بلند مدت آن را در بین معلمین و دانش آموزان نهادینه کنید.

باید در هر استان و شهرستان های تابعه قرارگاه جهادی آموزش برای گسترش عدالت آموزشی در مناطق کمترتوسعه یافته و محروم تشکیل داده و خود فرماندهی آن را به عهده گیرید .

همچنین باید از جامعه نخبگان ، دلسوزان و دغدغه مندان عرصه تعلیم و تربیت در قالب هیئات اندیشه ورز استانی و شهرستانی برای ارتقاء شاخص های آموزشی و پرورشی بهره برد .

 

ارسال نظر

  • محمدمهدی رحیمی
    1

    بتوانید با همین عِده و عُده و بودجه ، توانایی ارتقاء شأن ، جایگاه و رفاهیات فرهنگیان را داشته باشید
    من با همینش مشکل دارم مثلا پدر خانواده درآمدش کمه وبرای خرید کفش به فرزندش صد تومان می دهند،حالاکفش وکیفیت آن از صد تومان شروع شده تا سیصد تومان ، ما چقدر داریم صد تومان پولمان به کیفیت صدتومانی میخوره پدر نباید انتظار کفش باکیفیت را از ما بخواهد حالا ما جهادی کار کنیم بتوانیم از فروشنده کفش دویست تومانی بگیریم ولی باز هم نمیشود انتظار بهترین کیفیت را داشت ،در اقتصاد میگویند یک کارگر در شروع اولیه کار مثلاً صد بلوک را جابجا می کند در ساعت دوم تعداد ۶۰ بلوک را جابجا میکند در ساعت سوم چهل بلوک جابه جا میشود و در ساعت چهارم سی بلوک به واسطه خستگی و ناتوانی و نیرو گرفتگی کارگر بازده کاری پایین می آید ما این مسئله را می‌دانیم جهادی کار کردن شاید اولش بتوانیم به عنوان خواسته متعالی دست پیدا کنیم ولی به مرور زمان نیروها بدون انگیزه می گردند �کالات بسیار است در این سند تحول بنیادین اول زیرساخت‌های اقتصادی باید درست شود و بعد انتظار بازده کاری از نیروها داشته باشیم وقتی که فقر از دری وارد میشود ایمان از در دیگر خارج می‌شوند نیروی جهادی باید با ایمان باشد بدون ایمان کسی کار جهادی نخواهد کرد. محمد مهدی رحیمی مراقب سلامت

آخرین اخبار