درحالي که تاريخ بشريت غرق در اشرافيت و جاهليت بود، محمد مبعوث شد تا راهنماي بشر گردد در آن دوران و باتحمل سختي ها براي آزادي انسانيت به پا خواست. اکنون که آن برگزيده خدا مورد توهين و جسارت مدعيان آزادي قرار گرفته اند، وظيفه ماست که فرياد بزنيم و بپاخيزيم.

مسلمانان؛ به احترام محمد(ص) متحد باشیم

 انسانیت! کدام انسانیت، انسانیتی که مرده است؟

به گزارش گلستان 24، سلام بر نوح نبی؛ که لحظه لحظه ی عمرش را به ارزانی داد تا راهنمای، گمراهان باشد!

سلام بر ابراهیم خلیل؛ اوج گذشتن از خود، اوج تسلیم در برابر پروردگار!

سلام بر موسی؛ که چون آزارش دادند ، مهربانی ورزید و از خدا برایشان طلب حلالیت کر!

سلام بر عیسی؛ که روح بخشید و آرامش داد و انگاه که قصد به صلیب کشیدنش داشتند، آرام به آسمان ها بال گشود بدون اینکه با نفرینی روح از دشمنانش بگیرد!

سلام بر محمد...

قلمی نمی توان یافت تا بتوان یک جمله از زندگی او نوشت ، زندگی که سراسر از نور بود و نور ! از مهربانی بود و بخشش ! از حق بود و مملوء از رحمت ! و من چگونه بنویسم محمد...

اما محمد...

در حالی که تاریخ غرق از جاهلیت بود و تاریکی و سیاهی سراسر بشریت را فرا گرفته بود، در سرزمینی گرم و تفتیتده، در بیابان های حجاز، کودکی از جنس حق متولد شد! کودک عبدالله می توانست بی تفاوت با تمام آنچه جامعه و پیرامونش را فرا گرفته بود زندگی آرامی داشته باشد، اما محمد چگونه در برابر زنده به گور کردن نوزادانی که هنوز در کالبد فرشته ها بودند سکوت می کرد؟

بی خردی و دنیا پرستی تا اعماق وجود مردمان زمان نفوذ کرده بود و برده داری و قوانین ضد بشریت سراسر کره ی خاکی را فرا گرفته بود و بازارهای برده فروشی چون بازار این روزهای موصل بد جوری در رونق بودند، اما محمد آمده بود تا با همه ی تاریخ اشرافیت مبارزه کند!

حال تاریخ مانده بود و کاخ های سراسر از ریا یک طرف؛ محمد با تمام تنهایش یک طرف؛ پس کینه ها آغاز شد ، دشمنی ها آشکار شد، محاصره، تحریم و آزار و اذیت ها علیه فرستاده ی خداوند علنی شدند! از شعب ابیطالب چیزی نمی گویم!

تمام طول عمر محمد را زجرش دادند، تحرمیش کردند ، بی احترامی اش کردند و از هیچ بدی در حق او کوتاهی نکردند ، اما پیامبر خدا برای آزادی انسانیت، از خوشی هایش گذشته بود!

سالها گذشت و تاریخ ماند تا به امروزمان رسید ، در حالی که تصور می شد دنیا رنگ حقیقت به خود بگیرد، به یکباره شیاطین با سپاهی از ناپاکی ها از هر سو لشکر کشیدند !

شیاطین به اینجا که رسیدند دست به قتل و غارت مسلمین زدند، تجاوز را از حد گذراندند، شوخی شوخی با نقشه ای ننگین ادعای برپایی حکومت اسلامی کردند!

وقتی کفار این همه بی تفاوتی ما را به عینه دیدند، به نام آزادی بیان، به پیامبر حق تاختند، به بهانه ی آدمیت، انسانیت را باختند، رسول خدا را هم چون خود پنداشتند و برای چند صباحی شهرت و ثروت برای چندمین بار به رسول الله بی حرمتی کردند، افسوس ما هم از جنگ احد عبرت نگرفته، حقیقت را ول کردیم ، دو دسته شدیم و هر کسی برای هدفی سمتی رفتیم!

ما هم چنان آرام یا بی تفاوت بودیم عده ای هم تماشاگر معرکه ی کفار شدیم! عده ای در فکر مال، عده ای در فکر حال، خیلی ها هم بی تفاوت از روزگار! اما غربی ها مثل همیشه هوشیار بودند و در حال کینه توزی و تفرقه، در حال آتش اندوزی بین شیعه و سنی جالب اینکه ما همچنان ساکت و آرام!

در حالی که ما از نسل محمدیم، اماافسوس بازیچه ی یک عده بی خدای، پست و بی نماز، هنوز هم ما در محاصره ی خبرهای توهین آمیز غربیم، یک روز در سینما، یک روز در مجله ها، یک روز کشیش مست دور از خدا، ما را برای مدتی آشفته می کند، اما هم چنان آرام و ساکتیم!

شاید یکی قرار است فریاد بزند، مسلمانان ، مسلمانان به احترام تمام گرفتاری ها و رنج هایی که رسول خدا برای ما تحمل کرده است، متحد باشید، اما ما هنوز هم غرق در شکیم! تفرقه ی بین ما با هر بهانه ای وسیله ای است برای تهاجم دشمنان اسلام و قران و رسول خدا !

آری برادر چنین است: وقتی دشمن به تفرقه ی بین ما پی برد و فهمید در این خانه ی امن ، خودمان دچار درگیری های پوچ شده ایم، قصد ویرانی، هجوم و هتک حرمت اهل خانه می کند!

پس چرا ما همچنان آرامیم، در فکر اندک اختلافاتیم ، هنوز هم در فکر حال و مالیم!

راستی ما مسلمانیم!؟

نویسنده: محمد سلیمی

انتهای پیام/زرین نامه

ارسال نظر

آخرین اخبار