به بهانه تعلیق عمره؛

این که در جامعه ایرانی روحیه طنزپردازی و شوخی وجود دارد و شاید ایرانیان از طلایه داران طنز در دنیا باشند، نکته مثبتی است، اما نباید فراموش کرد که در حیطه طنز باید یک سری موازین اخلاقی را حفظ نمود.

نقدی بر اظهارات برخی شهروندان در شبکه‌های اجتماعی/ از اعتراض تا هجو...

به گزارش گلستان 24،  شبکه‌ های اجتماعی یکی از پدیده‌ های شایع عصر ارتباطات هستند که در سایه تنوع امکانات و عدم وجود محدودیت، کاربران مشتاق زیادی در طیف‌ های مختلف جامعه جهانی به خود جذب کرده اند.

 

البته این تنوع امکانات و عدم محدودیت، قابلیت تبدیل شدن این شبکه‌ ها به رسانه‌ های جمعی را بالا برده و امروزه می‌ بینیم که شبکه‌ های اجتماعی از کارکرد ارتباطی خود فاصله زیادی گرفته و عملا تبدیل به رسانه‌ های جمعی گردیده‌ اند.

 

به خوبی روشن است، زمانی‌ که صحبت از یک رسانه جمعی می شود، تمام مختصات و شاخصه‌ های آن را باید در نظر گرفت.

میزان تأثیر رسانه بر افکار عمومی، تولید خبر در قالب دلخواه منتشر کننده خبر، ایجاد موج‌های تبلیغاتی، شیوع تفکر و یا منش اخلاقی اجتماعی  و یا حتی سیاسی خاص و موضوعاتی از این دست خاصیت و شاخصه یک رسانه جمعی است و شبکه‌ های اجتماعی که شاید در ابتدا صرفا یک مکانیزم ارتباطی مانند پست الکترونیکی داشتند، امروزه تبدیل به غول‌ های رسانه‌ ای موثری گردیده‌ اند.

 

این روزها اخبار و اطلاعات جدید، نقدها و اظهارنظرهای مختلف را می‌توان در این شبکه‌های اجتماعی جستجو کرد.

 

 

نکته جالب توجه اما این است که به جرأت می توان گفت با مراجعه به این شبکه‌ ها و پیام‌ هایی که در آن‌ ها مبادله می‌ شود، این امکان فراهم است که برآیند تفکر اجتماعی مردم منطقه ای خاص را در مورد موضوعی خاص، به دست آورد.

اخبار جدی، شایعات و حتی شوخی هایی که درباره موضوع خاصی در این شبکه ها مبادله می شوند، ملاک خوبی برای ارزیابی نقطه نظرات مردم است و نه لزوما همه مردم!

 

نقطه حساس حضور در این شبکه های اجتماعی ( فارغ از خوب یا بد بودن عضویت در آن ها)، همین نکته است که بسیاری از کاربران شبکه ها، این واقعیت را در نظر ندارند که امروزه با استفاده از وایبر، واتس آپ و مانند آن، دیگر با یک رسانه جمعی طرف هستند؛ با همه مشخصاتی که ذکر شد، رسانه ای که در آن خبرسازی هست، شایعه هست و در پس هر گفتاری شاید هدف خاصی دنبال شود.

 

نمونه های بسیاری در این زمینه ها وجود دارد، استناد برخی رسانه های غربی به حتی جوک های شبکه ای درباره موضوع خاصی مانند مذاکرات هسته ای و نتیجه گیری یک فرضیه سیاسی – اجتماعی از این لطیفه ها، یا تشدید لطیفه ها در مورد اشخاص در زمان نزدیک به انتخابات، از این دست هستند.

 

 

 

 

 

 

اما تازه ترین خبر و اظهارات و ابراز احساسات و حتی لطیفه ها در شبکه های اجتماعی مربوط به خبر تعرض به دو نوجوان ایرانی در جده توسط مأموران نظامی فرودگاه بود. این واقعه تأسف بار موجب واکنش های اجتماعی، سیاسی و دینی زیادی شد؛ از تجمع در برابر سفارت عربستان سعودی گرفته تا اعلام نظر برخی مراجع عظام تقلید درباره لغو سفر عمره، واکنش های دیپلماسی دولت ایران و عربستان نیز طبیعی بود. نتیجه این واکنش های اجتماعی و سیاسی تعلیق سفر عمره مفرده تا زمان عذرخواهی رسمی مقامات سعودی گردید، تصمیمی که تاحدودی اعتراضی منطقی نیز به نظر می رسید.

 

 

واکنش ها اما در شبکه های اجتماعی به مرور زمان؛ گونه های متفاوتی داشت، در ابتدا قاعدتا با انتشار خبر آغاز گردید و در ادامه با ابراز انزجار از این واقعه، حمله و توهین به اعراب و زیر سؤال بردن حج ادامه یافت و در آخر به لطیفه، جوک و شوخی با تمام عناصر این ماجرا منتهی گردید و تغییر ماهیت داد.

 

برخی از این بازتاب ها طبیعی بوده و ناشی از جریحه دار شدن احساسات عمومی هستند، اما در برخی موارد با یک مطالعه و پژوهش سطحی می توان به ریشه های مرموز و هدف داری رسید.

 

 

توهین به اعراب و تحقیر نژاد عرب از این دست موارد است که البته پیشینه ای بسیار قدیم در شبکه های مجازی دارد و با وقوع این ماجرا شدت و مشروعیت نیز پیدا کرد، اعتراض و تحقیر نژادی که قطعا مطابقتی با دین و اخلاق و حتی ملیت ایرانی ندارد، با سوار شدن عده ای بر موج خبری و احساسی فاجعه فرودگاه جده که در شبکه های اجتماعی ایجاد شد، تبی فراگیر گردید، البته در کورسویی از امید با مواجهه عده ای نیز مواجه شد که در پیام های خود خواستند به جای اعراب به آل سعود لعن و نفرین شود.

 

مورد دیگر حمله به اصل سفر حج عمره در قالب اعتراضات جدی بود، اعتراضاتی که بیانگر این بودند که رفتن به حج اساسا کار بیهوده ای بوده، معاونت در ظلم آل سعود است و اساسا تشریع عمره بر خلاف مصالح جوامع اسلامی است و این جوامع به جای سرازیر کردن پول به جیب اعراب سعودی باید این اموال را در کشورهای خود هزینه کنند.

 

 

اصل این سخن مورد قبول است که امور اقتصادی داخلی مسلمین و رفع حوائج نیازمندان و مستضعفان جامعه اسلامی از واجبات است و اتفاقا از تأکیدات دین مبین اسلام نیز هست؛ اما در کنار همه این دستورات، دین اسلام، دستور به برگزاری حج و عمره را داده و در منابع متقن اسلامی، اهمیت فراوانی برای آن قائل شده، تا جایی که در برخی روایات آمده است، ترک حج  قطع رحمت خدا را در پی دارد.
 

نباید فراموش کرد که اسلام و تعالیم آن زنجیره ای هستند که با توجه به تمام مسائل پیرامون آن تعالیم، تشریع شده اند و اینطور نیست که دستور به یکی نشان از دستور به ترک دیگری باشد، همان‌قدر که به حج تأکید شده است به انفاق، دستگیری از مستضعفین، پرداخت خمس و زکات به عنوان محل معاش مستضعفین جامعه هم تأکید شده است و هریک جای خود را دارند. اتفاقا بر عرض و آبروی مؤمن بیش از هر چیز دیگری تأکید شده است تا جایی که آبروی مؤمن از کعبه مهم تر شمرده شده و به استناد همین اهمیت هم بود که مراجع به تعلیق و توقف حج عمره رأی دادند.

 

 

فضای منطق حکم به همین یکسان نگری در احکام و به کارگیری هر یک در شرایط خاص می کند، اما وقتی موج احساسات در شبکه های اجتماعی برانگیخته می شود، موقع سواری برخی ارباب رسانه است که در همین فضا به ایرادات واهی خود درباره شریعت اسلام پرداخته و اشکال های خود را در این فضای احساسی القا کند تا افکار عمومی در پس این حساسیت شدید، منطق را کنار گذاشته و هم نوا با مخالفان شریعت گردد.

 

این گونه است که نتیجه دلخواه مخالفان شریعت حاصل شده و به یکی از مهم ترین فروعات اسلام، تحت تأثیر احساسات شدیدا جریحه دار شده، به دیده شک نگاه می شود و گاه حتی ارزش و قداست خود را از دست می دهد، حال نوبت عاقبت کار است، یعنی ورود فضای طنز و شوخی به تعالیم شریعت که این روزها، حج، موضوع بسیاری از این طنزها و شوخی های گاها زننده و غیر اخلاقی شده است.

 

این که در جامعه ایرانی روحیه طنزپردازی و شوخی وجود دارد و شاید ایرانیان از طلایه داران طنز در دنیا باشند، نکته مثبتی است، اما نباید فراموش کرد که در حیطه طنز باید یک سری موازین اخلاقی را حفظ نمود. که امروزه می بینیم در طنز پردازی به آن توجه نمی شود که مهمترین برآوردش شوخی با مقولات دینی به بدترین و غیراخلاقی ترین شکل ممکن در شبکه های اجتماعی است.

 

به سخن سابق باز می گردیم، نتیجه دلخواه مخالفان شریعت حاصل شده، جماعتی که در تعالیم شریعتشان شک کرده اند امروز با آن شوخی کرده و آن را دستمایه طنزهای سخیف قرار می دهند و منتشر می کنند و عده دیگری هم که این کار را نمی کنند، با این پدیده خیلی عادی برخورد می کنند.

 

کمی منصف باشیم و به یکدیگر انگ توهم توطئه نزنیم، اگر شما مسلمان نبودید ولی تعالیم شریعت اسلام را می شناختید و از اهمیت آن ها در دین خبر داشتید، حال به واتس آپ خود که در آن چند دوست مسلمان دارید مراجعه می کنید و سیر اتفاقاتی که افتاد را مشاهده می کردید و در آخر نیز سیل این شوخی ها و طنزها را می دیدید، قضاوتتان چه بود؟

 

بیایید کمی منصف باشیم و جدی!

 

ارسال نظر

آخرین اخبار