مطالعه حلقه مفقوده توسعه استان گلستان است

به گزارش گلستان 24، باید پذیرفت اکثر تصمیمات تاثیرگذار در جامعه مبتنی بر شرایطی است که در حوزه اجرایی و حتی زندگی روزمره حاکم می‎شود و ممکن است اثرات موقت و دائم داشته باشد.

این نوع تدابیر و تصمیمات ممکن است در تمامی حالات یک جامعه حاکم باشد، از انتخاب مدیران تا تصمیمات مهمی که یک فرد در جامعه از آن منتفع و یا متضرر می‎شود، اما در برخی موارد کمتر به موضوع مطالعه در فرایند این تصمیم‎سازی‎ها توجه شده است.

استان گلستان سال‎ها طعم این نوع تصمیمات مقطعی را چشیده است؛ در حالی که به نظر می‎رسد، نتیجه و ثمره این تدابیر در پایان کار آن‎طور نبوده که انتظار می‎رفته است.

این موضوع تنها به حوزه اجرا باز نمی‎گردد و حتی تصمیمات مردم عادی نیز در زندگی روزمره برگرفته از احساسات و متاثر از واکنش‎های اجتماعی است که نتایج آن ممکن است خوب نباشد.

در همه این رویکردها جای یک حلقه مفقوده به چشم می‎آید، مطالعه، عنصری شاخص برای تصمیم‎گیری و تصمیم‎سازی که همچنان در همه ابعاد زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به کار می‎آید، موضوعی که یا مغفول مانده و یا کم‎تر به آن توجه می‎کنیم.

مثال‎های روشن این نوع رفتار بدون مطالعه را می‎توان در بخش‎های مختلف در گلستان یافت، نمونه‎اش تصمیم‎گیری در امر مهمی چون ازدواج، موضوع مهمی که بنای شکل‎گیری ساخت یک خانواده به عنوان کوچک‎ترین واحد اجتماعی است که نتیجه فقدان مطالعه در آن رتبه بالای طلاق استان در کشور می‌شود.

مطالعه با توجه به هدف، جهت و مسیر آینده را مشخص می‎کند و ابزار مورد نیاز برای انجام آن را چه از بعد مادی و چه از حیث معنوی فراهم می‎سازد و در نهایت زمینه‎ساز تهیه یک برنامه کاری است.

وقتی توسعه گلستان را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می‎دهیم متوجه می‎شویم مهم‎ترین مشکل برنامه‎هایی که با عنوان توسعه طراحی شده این است که همانند بسیاری از برنامه‎ها جامع نبوده و اجرایی نیستند.

در این برنامه‎ها تنها یکسری مباحث کلی از جمله ضعف‎ها، نقاط قوت و حتی راهکارها بیان می‎شود، اما هیچ‎کدام از طراحان آن فکر نکرده‌اند که این توسعه‎ای که قرار است روی دهد، برای چه کسانی است و جامعه انسانی که قرار است برای آنان توسعه ایجاد کنیم آیا انگیزه و آمادگی پذیرش آن را دارند.

وقتی مردمی آشنایی و شناختی از توسعه ندارند و مفهوم توسعه را تنها در پیشرفت فردی معنا می‎کنند، وقتی زمینه و بستر توسعه مهیا نیست، اگر شما بهترین برنامه را برای توسعه آماده کنید بی‎هیچ تردیدی بی‌اثر خواهد بود.

پس در مطالعه باید انگیزه‎های توسعه و ایجاد بسترهای فکری آن مهیا شود تا به واسطه انسان‎های آماده برای توسعه یا همان انسان‎های توسعه‎یافته، پیشرفت به تدریج محقق شود و البته در این فرایند براساس طرح مطالعاتی وظیفه همه اجزای توسعه تعریف شده است.

با این تعبیر می‎توان گفت مهم‎ترین ویژگی هر مطالعه کاربردی، جزئی‎نگری رفتاری است تا طی مراحلی ابتدا ذهن و اندیشه جامعه را دگرگون سازد و در پس این تحول، جامعه را تغییر دهد.

کارشناسان توسعه منابع انسانی دلیل فقدان توسعه منطقه‎ای را چند‎گانگی تفکرات سیاسی و اجتماعی یک محدوده قلمداد می‌کنند و نبود انگیزه کافی برای گسترش توسط مردم منطقه را عامل این پس‎رفت می‌دانند چرا که کشاورز آن منطقه تلقی‎اش از توسعه تنها هنگام خرید محصولاتش توسط دولت است و تصور نمی‎کند که با توسعه حرفه و صنعت کشاورزی می‎توان بازده چهار تن در هکتار گندم او را همچون کشورهای غربی تا چند برابر در هکتار ترقی داد.

چنانچه هر شهروندی بداند که وجود یک کارخانه یا جاذبه گردشگری در منطقه وی به چه میزان در اشتغال و سودرسانی به منطقه سکونتش تاثیر‎گذار است بی‎تردید همراه برنامه توسعه خواهد بود.

اگر صاحب یک مغازه در بین مسیرهای بین‎شهری در استان بداند که رفتار خوب وی با مشتری و انصاف در فروش محصولاتش به مسافران به چه میزان می‎تواند در آینده کاری و حتی گردشگری استان تاثیر‎گذار باشد، هرگز دندان خود را برای گرانفروشی به مسافران گرد نمی‎کند.

مطالعات تنها به رفتارهای اجتماعی ما محدود نمی‎شود، وقتی در یک بازه زمانی در اثر فشار افکار عمومی و بدون نگاه به آینده تصمیمی مانند جابه‎جایی مردم یک روستا از یک منطقه به منطقه دیگر گرفته می‎شود، نتایج آن بازگشت مردم کوچ‎داده شده به مکان سابق زندگیشان و هدررفت منابعی که صرف کوچ‌شان شده، است.

در همه این موضوعات جای یک پازل مهم خالی است، مطالعه، موضوعی که اگر به آن توجه نشود شاهد تغییر و تحول چندانی در توسعه استانی نخواهیم بود.فارس