یادداشت حسین پایین محلی:

 روایتی از راوی روایت فتح (تبیین وبررسی اندیشه وآثار سید شهدای اهل قلم

﴿بِسمِ اللّه باسِطِ الرِّزْقِ فاِلقِ اَلاِْصْباحِ)

تقدیم به مرضیه هاشمی مجری پرس تی وی، میثاقی مجری ورزشی،  نرگس آبیار کارگردان فیلم نفس، تینا اخوند تبار و محمدعلی پایین محلی  وهمه کسانیکه در حوزه جنگ نرم ،رسانه ای  وفرهنگی در برابر دشمن  پیش رو هستند.

photo_2019-04-23_16-39-12

 

 به جای مقدمه:

20فروردین سالگرد عروج آسمانی فردی بود که صدای محزونش در مستند روایت فتح دل همگان رالرزاند وبه خود جلب کرد.او کسی نبود جز سید مرتضی آوینی که بعداز شهادت به سید شهدای اهل قلم ملقب شد.به امید  خدا دراین وجیزه در حد وسع در باب ،اندیشه،آثار  این مرد بزرگ صحبت خواهد شد. نگارنده در سالهای قبل نیز مطالبی درحد بضاعت به شکل موضوعی در باب شهید به رشته تقریر درآورده اما امسال نیز دراین اندیشه افتاد به شکل کلی نوشتاری تقدیم علاقه مندان کند.دراین نوشتار صرف به شکل اجمالی درباب اندیشه وآثار سید نوشته شده با امید به اینکه در فرصتی تفصیلی به ابعاد بیشتری از زندگی وتاثیر این مرد بزرگ پرداخته شود.به امید گوشه چشمی از حضرت زهرا(س) که به سید شهدای اهل قلم همیشه الطفات داشتند.

1- از اواخر دهه شصت پژوهشگران ومحققین دانشگاهی واصحاب فرهنگ پایان نامه های بسیاری درمقاطع ارشد ودکتری درباب تاریخ اندیشه معاصرایران نوشته اند.کتابهایی که به تبیین جریانات فکری معاصر ویا متفکرینی که تاثیر جریانی گذاشتند اختصاص داده شده است. اعم از تاریخ اندیشه یا با هدف گفتمان سازی.کارنامه متفکران و هنرمندان معاصر باید مورد تبیین و ارزیابی قرارگیرد و این هم ادای دین ما در پاسداشت آنان است و هم معرفی آنان به تاریخ و هم نسلان تا میراث متفکران وطنی واندیشمندان هویت اندیش ما درحد بضاعت در قالب گفتمان تبیین شود.

 

2-پیشتر در بررسی کارنامه متفکران تاثیر گذار معاصر و تبیین و داوری سنت فکری روشنفکران در تاریخ روشنفکری به بزرگانی چون فردید (ره)و سروش به شکل پراکنده ،و زنده یاد جلال آل احمد،مرحوم شریعتی،سیدحسین نصر، داوری اردکانی، و شهید سید مرتضی آوینی به شکل محوری تری پرداخته ایم که سید شهدای  اهل قلم محور پردازشی بنده بوده است.

 

3- سید مرتضی اوینی زندگی خاص خود راداشت. ازشاعری ونویسندگی و نقاشی وکارهای هنری وروشنفکری قبل انقلاب تا انقلاب روحی وتوبه روشنفکری. زندگی،اندیشه،آثار وتاثیر او چه درحوزه نظری وچه عملی،چه فردی چه تاریخی وجمعی برای ما حائز اهمیت است وضروری.

 

4- 20 فروردین 1372 درمنطقه فکه سید مرتضی آوینی مستند ساز روایت فتح و سردبیر ماهنامه سوره در طی ادامه ساخت مستند روایت فتح درس 46سالگی به عروج آسمانی رسید.

 

5- سید مرتضی آوینی قبل از انقلاب جوان بود ومحجوب باسلوک شاعرانه اماچون مقتضی زمانه غربزده! شعرمیگفت! نقاشی میکشید! داستان مینوشت! به گالری های نقاشی وانجمن های شعر مختلط می رفت وبا خانم امینی_همسرش_اشنابود وبا او کتاب رد وبدل میکرد. اهل تئاتربود.اهل هنر و ادبیات. مسعود بهنود از همدانشگاهی های ایشان بااینکه درباب بسیاری از مواضعش میتوان چون وچرا کرد درباب سید گفته:روح حقیقت جو وناارامی داشت وهر روز در پی چیزی میگشت ونهایتا سراز عرفان آن گمشده حقیقی اش در آورد و در طی همان مسیر جان داد.

 

_6- سید خود نیز صراحتا این روح حقیقت جو چند بارهم اشاره کرده ودر یکی از نوشته ها اشاره نموده که :من از یک مسیر رفته باتوسخن میگویم !من هم سبیل نیچه ای گذاشته ام،من هم ریش پوروفسوری داشته ام!من هم کتاب انسان تک ساحتی هربرت مارکوزه رابی آنکه خوانده باشم(وبعدهاخواند) در زیر بغل گرفته ام ودر دانشگاه راه رفتم!اما دیدم نمیشود!

بله !تحصیل حقیقت بااین اداو واطوارها نمیشود ونشد! و سید آنی شد که باید میشد

 

7-نهایتا او باحقیقت وجودی خویش از طریق روح خدا اشناشد ودر آینه حکمت و عرفان روح خود راجلا داد!

سید مرتضی دراین توبه تاریخی به گفته همسرش تمام نوشته هایش را در چند گونی ریخت واتش زد!چرا که معتقد بود دیگر نباید برای نفس نوشت!این آتش، آتش عشق بود که عقل فانی را به دروازه ساحت باقی برده بود وجز حق چیزی نمی دید!

آتش است این بانگ ونای ونیست باد/هرکی این آتش ندارد نیست باد!

او که پیشتر چون سایر روشنفکران غربزده سیگاری برلب داشت برای همیشه چون شهید محلاتی با سیگار وداع کرد، وقتی علتش راپرسیدند قاطعانه گفت: عالم محضر حضرت بقیه الله. ..است ونباید بی ادبی کنیم:

در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد/عشق پیداشد واتش به همه عالم زد!

آوینی آزاداندیشی درسلوک متفکرانه وشاعرانه وهنرمندانه خود چنان دل و وجود شیدایی در رویارویی باحق داشت که گشت او نه تنها شخصیت بلکه تفکر اورا چون دل در کوره اشک پخت واز او سالک الی الله. ساخت.

 

8-آوینی به گفته همسرش مطالعات گسترده وعمیقی درادبیات، هنر وفلسفه داشت.لذا این شخصیت با پشتوانه سنت فکری ایرانی اسلامی در دورانی که از آن به عنوان "دوران گذار"یاد میکنند به "طرح کلی عالم" پرداخت.

 

آوینی چه درحوزه حکمت نظری وچه در حوزه حکمت عملی فردی است با توانایی های بسیار.

طرح کلی عالم آوینی همان فراق انسان است از بهشت ازلی وهبوط براین سیاره رنج_زمین_و طی مراحلی تا کمال انسانی وتشکیل حکومت مستضعفین که انقلاب اسلامی به زعم شهید فصل توبه تاریخی بشراست.

 

9- اگر حکمت عملی راچنان که بزرگان به تهذیب نفس و تدبیر منزل وسیاست مدن تقسیم کرده اند درنظرگرفتن بگیریم آوینی در هریک ساحت دارایی سلوک خاص گرانبهایی بوده چرا که او "ذو ابعاد"بود

 

 

10-جز آثاری که قبل از انقلاب باطنی سید توسط ایشان خلق شده  ونهایتا سوزانده شد سید درحوزه هنری وچه سوره سردبیر بود و چه درحوزه ادبیات، به خصوص سینما وفلسفه نوشت که درزمان ایشان بعضا به اسم مستعاریا حقیقی منتشرشده .مجموعه از این نوشتارها در قالب کتاب آیینه جادو و فردایی دیگر چاپ شد.مابقی مجموعه مقالات بودند که با وحدت موضوعی در 12 جلد توسط انتشارات ساقی وبعدا توسط انتشارات واحه که متعلق به خانواده ایشان هست چاپ گردیده و میشود.این آثار عبارتند از:1_فتح خون

انفطارصورت.3_نسیم حیات. 4_گنجینه آسمانی. 5_حلزونهای خانه به دوش.6_رستاخیز جان.7_آغازی بر یک پایان.8_آیینه جادو (3ج) 11_ توسعه و مبانی تمدن غرب.12_فردایی دیگر

 

 

10_1 فتح خون:کتابی کم حجم با نگارشی زیبا ورویکردی عرفانی درباب عاشورا با شهادت سید ناتمام ماند. استنادات تاریخی این کتاب از کتاب "تاریخ اسلام پس از 50 سال" اثری بی بدیل از زنده یاد سید جعفر شهیدی است.بخشهایی از کتاب درزمان حیات سید چاپ شده بود.شیوه نگارش شبیه به نریشن های سینمایی است.این کتاب دارای جملات قصار وبه اصطلاح گزین گویه یا گزین گونه های بسیاری است که آدمی را در برابر صحنه های عینی کربلاقرار میدهد. (در پایان این نوشتار تعدادی از جملات قصار سید ازمجموعه آثار تقدیم میشود)این کتاب ازجمله آثار ماندگار درحوزه ادبیات عاشورایی است که هم از حیث نگارش هم زاویه دید (عرفان)قابل تامل است.کتابی کم حجم وروان وزیبا وعمیق.

10_2انفطار صورت:این کتاب مجموعه شش مقاله درباب هنر به خصوص نقاشی وگرافیک است که سیر تاریخی آنان درغرب تااخرین مرحله تاریخی ونسبت ما باان راتبیین وتحلیل میکند.اینکه هریک از نقاشی وگرافیک چه ظرفیتی تاریخی دارند ودرانقلاب چگونه می توانند مدد رسانند به خصوص مقاله مابعدالطبیعه ونقاشی مدرن.

10_3:نسیم حیات:متن نریشنهای مستندها است که درباب بازتاب انقلاب در مناطق محروم در داخل کشوراست

10_4:گنجینه اسمانی:مجموعه نریشنهای روایت فتح.که اکثر مردم آن رادیدند وزندگی کردند وپسندیدند وهمین باعث پیگیری مجدد جهت ساخت مجموعه جدید ونهایتا شهادت سید شد.صدای محزون آوینی دلی رانبود که نلرزاند.این مستند درنوع خود بینظیر بود وازجهت نظری نوعی رویکرد جدید درمستندبود که به سینمایی اشراقی آوینی مشهور شد که در سطوربعد درباب سینمابیشتربه آن اشاره خواهد شد

دراینجاذکر خاطره ای از یکی از اعضا تبم روایت فتح خالی از لطف نیست.نقل است قرارش تیم روایت فتح خدمت مقام معظم رهبری برسند.قبل از رفتن شهید تیم راجع کرد وگفت اگر اقا درباب صدا روی فیلم پرسیدند کسی جواب ندهد.جالب است این اتفاق افتاد واقعا آرشیو پرسید کسی گفت ما جمعی این مجموعه را درآوردیم. به عبارتی نخواست مجموعه رابه اسم خود معرفی کند که الحق هم تلاش اوبونتو.

10_5توسعه ومبانی نظری تمدن غرب:

این کتاب در نوع خودش تا به الان بعدا سه دهه در حوزه نظری وتئوریک بینظیراست.اول ازجهت تاریخی.دوم ازجهت محتوا.سوم ازجهت رویکرد.چهارم ازجهت زبان ونگارش.

جهت تاریخی اینکه اولا این کتاب در برهه ای از زمان چاپ شد که نه تنها فضایی عمومی بلکه بسیاری از نخبگان هم با ماهیت توسعه ومدرنیته کار نداشتند واصلا بحثهایی دراین زمینه نشده بود.جهت دوم اینکه در دهه شصت کسی توان ویارا وجسارت چون وچرا در باب اندیشه مدرن ومدرنیته وتوسعه رانداشت.

هم طرح این مسئله وهم نگاه انتقادی یک ساختار شکنی محسوب میشد که جسارتش رانها آوینی داشت کباب آن هزینه داد

آوینی به شکل کاملا دقیق و عمیقی مبانی نظری غرب مدرن وتوسعه را ابتدا تبیین و سپس مورد نقد قرار داده است.رویکرد آوینی نه تنها انتقادی است بلکه اولا تنها سلبی نیست وایجابی هم هست ثانیا رویکردش اسلامی است نه اینکه براساس برخی مکاتب دیگرغربی به نقد توسعه بپردازد.به عنوان مثال به جای اقتصاد از بیع و به جای توسعه رشد یا پیشرفت اسلامی را بامبانی اسلامی طرح میکند.نگارش مطالب هم درعین سادگی وروانی باتوجه به اهمیت موضوع استخوان دار است.

این کتاب نه تنها برای شکستن تابوی انگاره های مدرن برای مدرنیست هاپیشنهاد می شود بلکه به منتقدین مدرنیته چه درداخل که صرف باسنت فکری خود غربیها نقد غرب پرداخته اند بلکه به منتقدین غربی هم پیشنهاد می شود.انید است روزی پیداشود تامین کتاب به زبان های عربی وانگلیس زبان ترجمه شود اگرچه آوینی دیگر به مانند روزها که در سوره تنها بود امروز تنها نیست ودر روزگار مکرلیل النهار شناخته شده است که درجای خود به آن خواهیم پرداخت.بیشتراز این به تطویل کلام درباب این کتاب ادامه نمی دهیم تاامکان معرفی سایر آثار دیگر این" متفکر دوران گذار"را داشته باشیم.

photo_2019-04-23_16-39-22

 

10_6آیینه جادو (3جلد)

متن این نوشتار طولانی شده و از ابتدا نیت بر دراز کردن رشته کلام نبود.لذا باتوجه به وحدت موضوعی کتابهای آیینه جادو به اختصار ودر ساحت اجمال معرفی این آثار را خواهیم داشت تافرصتی دست دهد ودرساحت تفصیل میراث سید شهدای اهل قلم رابهتر تبیین وارزیابی کنیم.

جلد یک این کتاب در زمان حیات سید چاپ شد.برای اولین بار درجهان از منظر حکمت شیعی یاحکمت دینی به سینماپرداخته شد.به عبارتی سید خواست سینما را درفرهنگ ما رنگ وبوی ایرانی واسلامی بدهد اگر چه به زعم سید سینما شاید اسلامی نشود ونتوان به "سینمایی اسلامی"قائل بود.سید مرتضی آوینی دراین کتاب از حقیقت سینما ونسبت تاریخی انسان وطبیعتا ما با آن اندیشیده است.یشتراز او نیز کسانی در سنت فکری غرب ورق وحی عالم اسلام کوشش های اینچنینی کرده اند اما جنس این کوششها متفاوت بوده است.به عنوان مثال در ژاپن آکیری کوروساوا تلاش کرد سینمایی ژاپنی ارائه کند ویا مصطفی عقد در جهان عرب کوششهای درخوری از خود برجای گذاشت

درایران نیز فروغ بامستند جذامی قدمهایی برداشته بود.انا آوینی هم درساحت نظر وهم درساحت عملاولین نفر درایران بود که به تبیین نظری و تلاش عملی برای تعریف سینما وارائه یک سینمای خاص قدم برداشت.

10_7جلد دوی آیینه جادو بسیار بحث برانگیز است وچالشی.اگر در جلد یک بحث تئوری ونظری بود آنهم درباب سینما ومستند ونسبت ما باان که مخاطب خاص داشت وانهم در آن برهه زمانی کمتر فهمیده میشد جلد دو مناقشه برانگیز است.

جلد دو مجموعه مقالاتی است که به معرفی سینمای ایران ونقد تند ورادیکال سینمای ایران اعم از فیلمفارسی (سینمای به اصطلاح آبگوشتی یازرد قبل انقلاب) و سینمای به اصطلاح روشنفکری(غربزده) می پردازد وبا اصحاب سینمای روشنفکری خود را در می اندازد. (سلوک امروزه مسعود فراستی نیز بیانگر نگاه شهید آوینی است)

از جمله نقد های تند شهید میتوان به نقد های او به عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی، بیضایی،مخملباف،علی حاتمی و...نام بردکه تنها نام های بزرگی را به مدد پروپاگاندای غرب رقم زدند.این به معنی نگاه سلبی نیست چراکه آوینی دستاوردهایی خوب سینما رانیز نادیده نمیگیرد.به عنوان مثال فیلم عروس بهروز افخمی راستاییش میکند.همچنانکه قصه های مجید کیومرث پوراحمد وقیصر کیمیایی و بدوک مجید مجیدی را مثبت ارزیابی میکند ونهایتا به ققنوس سینمایی ایران ابراهیم حاتمی کیا می رسد.شهید عنوان ققنوس سینمایی ایران وبلکه جهان راتنها برازنده نام ابراهیم حاتمی کیا می داند

پرداختن به پرداخت شهید آوینی به سینمای روشنفکری و مواجحه ومحاجه او در این چند سطر نمیگنجد وخوانندگان رابه خوانش کتاب آیینه جادو جلد دو دعوت میکنیم.فقط من باب مثال به مخملباف اشاره میکنیم که شهید در دورانی که وی چفیه می انداخت وبه فیلمساز حزب الله. ..معروف بود گفته بود:مخملباف مهمل می بافد.او به جای اینکه فیلم بسازد جر میزند.او فیلم نمیسازد بلکه شک خود رابیان میکند.مخملباف به کمونیسم جنسی رسیده است.او هرگز به یقین نخواهد رسید!!!!این جملات درهیاهوی رسانه ای که مخملباف بر امواج آن سوار شده بود وبا اورکت بسیجی به محل کار میرفت هیچگاه جدی گرفته نشد تازمانیکه تحقق پیداکرد! !!متاسفانه همان سینمای روشنفکری امروز در قامت امثال اصغر فرهادی ها باحمایت کامل جریان غربزده در جمهوری اسلامی حمایت وبولد میشود واز فستیوالهای جهانی سر در می آورد!

10_8:آینه جادو جلد سه مجموعه برخی مصاحبه ها،مقالات وسخنرانی های شهید پیرامون سینماست.از نکات جالب این کتاب دیدگاه خاص شهید پیرامون تکنیک است. شهید از تفاوت میان تکنیک ومحصول تکنولوژی میگوید و اینکه میتوان بانگاه حکمی در تکنیک تصرف کرد وولایت تکنیک مطلق نیست.این نگاه که بر گرفته از نگاه انقلاب اسلامی وامام (ره)لست بانگاه حکیم انسی استاد سیداحمد فردید (ره)که تکنیک را به کلمه تخنه یونانی می رساند ودر همسخنی باهیدگر تکنیک را گشتالت میدانست زاویه دارد.اگرچه بین برخی کلمات آوینی با فردیدیها اشتراکات لفظی وجود داشت اما سلوک فکری وعملی آوینی برخاسته از انقلاب اسلامی وپیر جماران بود وهیدگری خواندن سید ظلم به اوست.

photo_2019-04-23_16-39-25

      9-10حلزونهای خانه به دوش

سه کتاب حلزونهای خانه به دوش،آغازی بریک پایان ورستاخیزجان:

این آثار مجموعه مقالات سید در نقد روشنفکری ومواجحه باروشنفکری سکولار وتبیین انقلاب وحوزه فرهنگ وتفکر است. برخی ازاین مقالات برای سید هزینه بسیار داشت وبرای ایشان اتفاقاتی رارقم زد که بدان درفرصتی دیگر اشاره خواهد شد واین نوشتار به درازاکشیده شده و دراین مقال مجال تفصیل بیشتر نیست.

کتاب حلزونهای خانه به دوش مجموعه 12مقاله است که نام کتاب از عنوان یکی از مقالات برگرفته شده است.این کتاب در چاپ توسط اتشارات ساقی طرح جلدبینظیری داشت که بعداز واگذاری حق چاپ آثار شهید به خانواده ایشان تحت عنوان انتشارات واحه از آن طرح های عالی بی نصیب شده است.

photo_2019-04-23_16-39-47

شاید مقاله تحجر وتجدد به سبب اهمیت تاریخی مهمترین نوشتار این کتاب باشد.دراین مقاله که نوعی نامه به وزیر فرهنگ و ارشاد بود_سال 72سید محمد خاتمی وزیرارشاد بود_از صداقت وزیرتشکر کرده اما از رویکرد چندگانه والتقاطی ولیبرالی او گله کرده است. سید خطاب به وزیر وقت دراین نامه نوشته

«تحجر و تجدد دو پرتگاه جهنمی هستند که در این‌سوی و آن‌سوی صراط عدل دهان بازکرده‌اند: زاهدان متنسّک و عالمان متهتّک؛ آنان فلسفه و عرفان و شعر و موسیقی را تکفیر می‌کنند و اینان فقه را از پاسخگویی به مسائل روز عاجز می‌دانند، و صراط عدل از میانه این دو پرتگاه و از بطن آن می‌گذرد. وزیر محترم ارشاد فقط به تحجر و عوام‌زدگی تاخته‌اند و از غرب‌زدگی و تجدد سخنی به میان نیاورده‌اند».

photo_2019-04-23_16-39-39

 

10_10کتاب رستاخیز جان:چنانچه درسطور قبل اشاره شد کتاب رستاخیز جان نیز به مانند حلزونهای خانه به دوش مجموعه مقاله در باب ادبیات وفرهنگ است. آوینی به معنایی جمع نقیضین بود.به تعبیر دکتر علی عبدی او در مواجه بامشهورات زمانه که برای غربزدگان مطلق بود آوانگارد محسوب میشد چون به مقابله باان برمیخواست وبرعکس نسبت به انقلاب بنیاد گرابود. همچنانکه پیشتر هم اشاره شده او جمع نظر وعمل بود واز این منظر حضور تاریخی آوینی به عنوان یک متفکر دوران گذار از او یک استثنا ساخته بود.متفکری که بنابراقتضاعات روزگار وضرورت تاریخی مجاهد گونه در همه حوزه ها حضور به موقع داشت بی آنکه به زعم دکتر زرشناس آن را مغایر با متفکر بودن بداند.نگاه آوینی منفعلانه و سلبی نبود بلکه برعکس تهاجمی بود.به عنوان مثال دهمین کتاب مقاله "ویدئو در برابر رستاخیز تاریخی انسانها در آن برهه به ویدیو به عنوان تکنولوژی روز مینگریستند آوینی باردیگر فعالانه ومثبت وایجابی از مواجحه با ویدئو میگوید.

10_11کتاب آغازی بریک پایان:این کتاب چنانکه از عنوان زیبای آن پیداست درباب انقلاب اسلامی وغرب است که شهید از انقلاب اسلامی به عنوان آغازی بر پایان غرب وعده داده است.این کتاب مجموعه 18 مقاله است.

شهید درآین کتاب چون سایر آثارش جملاتقصار زیبایی دارد.مونولوگهایی که میتوان به عنوان شعار،یا جملات ماندگار فعالین حوزه هنر ورسانه ازآن درفضای مجازی استفاده کنند.درپایان این مقاله جنگی از این جملات قصار تقدیم خواهد شد.

تعابیر عجیبی از شهید آوینی در این اثر وسایل آثار او میتوان یافت که جا دارد به طور مستقل به آن پرداخت. این تعابیر گاه از اصطلاحات ادبی وعرفانی محسوب میشود گواه به عنوان یک پیشنهاد وی تز برای تمدن اسلامی درآینده به کار بیابید. به عنوان مثال شهید از تمدن غرب به عنوان تمدن ظاهری و از حرکت انبیا به عنوان تاریخ باطنی یاد میکند.وی در ادامه طرح ارتش امت اسلامی رامطرح میکند (این مقاله در هنگام جنگ صربها بامسلمانان بوسنیایی نگارش یافته)

وی درادامه در بحث پس از ارتحال امام(ره) به عنوان یک فراق عظیم میگوید:

«اکنون این ماییم و امانت او. دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه‌اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول‌الله ظهر حکومت اسلام به غروب خونین شهادت حسین‌بن‌علی و «شب بی‌قمر غیبت» انجامید، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این، خود نشانه‌ای است بر این بار بشارت که خداوند اراده کرده است تا حزب‌الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند.»

وی درپایان با اطمینان وحضورقلبی از پایان غرب وطلوع شرق میگوید که به دست انسانهایی چون امام (ره)رقم خورده است

حتی اگر هیچ برهان دیگری در دست نداشتم، ظهور انقلاب اسلامی و بهتر بگویم، بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی سلام الله علیه برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدّن غرب سپری شده است و تا آن وضع موعود که انسان در انتظار اوست، فاصله‌ای چندان باقی نمانده است. حقیقت دین را باید نه در عوالم انتزاعی، که در وجود انسان‌هایی جست که خلیفه‌اللهی مبعوث شده‌اند.»

photo_2019-04-23_16-39-34

 

  12-10فردایی دیگر:این کتاب معراج ذهنی وزبانی و وجودی آوینی است.آخرین اثرسید.درست مثل کتاب توسعه ومبانی نظری غرب،و فتح خون.گره خوردگی زبان ومعنی.فردایی دیگر چنانکه از نامش پیداست حکایتگر عبور از مرحله ای از تاریخ به عصر دیگر است.پایان دوران رنج بشری.آوینی در طرح کلی خود از عالم انقلاب اسلامی را در حکم "آغازی بر یک پایان"در نظر میگیرد که به حکومت جهانی حضرت ولیعصر منتج میشود.این کتاب از دوبخش کلی تقسیم میشود. بخشی فلسفی که شامل چند مقاله در نقد تجدد است وبخش دوم که عرفانی است.بخش اول رامیتوان تنزیهی وسلبی وبخش دوم راایجابی دانست.نثر خاص آوینی با آن سبک از نوشتار در این کتاب به اوج استعلایی واستعاری خود می رسد.نگارنده ابن کتاب را از ماندگار ترین کتابهایی دوران گذار تاریخی می داند که بین این سی سال مطالعه جزو کتابهایی ماندگار تاریخ وجودی اش بوده است.این اثر اولین اثری بود که نگارنده در دوران دانشجوی آن رامطالعه کرد.بخش اول درباب ژاپن ونسبتش باتجدد،همینطور کتاب 1984جورج اورول و کتاب دنیای قشنگ نو از الدوکس هاکسی میپردازد. همینطور یادداشتی طولانی ومهم بر کتاب "عبور از خط"از ارنست یونگر.آوینی در نوشتار عصاره نگاه خود رامیچکاند. آوینی درغرب شناسی به یک نقطه متعالی رسیده بود که زبان متفکران بزرگ رانه تنها درک کرده بود گویی به تعبیر همسرش باانان زیسته بود.متفکرانی چون نیچه،کامو، داستایوفسکی،هیدگر.....واینگونه بود که آوینی تنهاهنرمند وفیلمساز نبود بلکه انسان ذوابعادی بود که غرب راباهمه وجودش تجربه کرده بود ودر ساحت "نیست انگاری "مدتها به سربرده بود تا باانقلاب اسلامی که به زعم او"فصل توبه تاریخی بشر"فرا رسیده بود ازاین غربزدگی بیرون آمده بود وبه "خود آگاهی تاریخی" رسیده بود.

بخش دوم درباب شعراست وادبیات حقیقی شرق وعرفان تاویل حقیقت عالم و بهدعبارتی آوینی وجود خود رامکتوب کرده کرده از راز وجود مکنون خود برداشته.او به عنوان انسانی که حقیقتا به "فردایی دیگر"تعلق دارد حدیث دل رابازگو میکند. اگربخش اول روایت عقل وغرب بود بخش دوم حکایت دل وشرق است.دو روی یک سکه وجود که آوینی دراین کتاب به آن پرداخته است.

کتاب فردایی دیگر در کنار کتاب آیینه جادو جلد یک دواثری بودند که در زمان حیات شهید چاپ شدند.

تاکنون نگاه اجمالی براندیشه واثار سید داشتیم.گفتیم در هندسه فکری سید عرفان نظری آبشخور هست وانقلاب اسلامی که زمینه ساز ظهور حضرت ولیعصر (عج)می باشد.همین طور نقد جدی غرب.درادامه به وجود ذوبطون وذو ابعاد ایشان اشاره شد که چه درساحت نظری(ادبیات،فلسفه،عرفان وسینما) وچه عملی راشامل میشد

در حوزه تئوریک همکارانی چون یوسفعلی میرشکاک(که رهبری از وی به آوینی زمان یاد کرده)و شهریار زرشناس بودند.اوینی را طیفهای مختلف با نحوه های گوناگون میشناسند عده ای نثر خاص اورا وعده ای غرب شناسی اش،برخی عرفان وسلوک وی وبرخی نظریه پردازی وسینمای او.انچه جالب است تاویلهای متفاوت وگاه متضاد از اوست که شنیده یا دیده میشود وظاهرا ادامه دارد.اوینی راباهر تاویلی بخوانیم جدا از انقلاب نیست.او انسان انقلاب اسلامی است وامروز درحوزه سینماکسانی چون ابراهیم حاتمی کیا رنگ وبوی اورا میدهند.سینمای آوینی یاسینمای اشراقی در جهان امروز معروف است ودوستان آوینی کسانی چون طالب زاده وفراستی در همسخنی بااو قدم بر میدارند. در خارج از مرزها نیز حتی در اروپا وامریکا نیز به طور جد به او پرداخته اند.به عنوان مثال خانم دکتر انیس دو ویکتور استاد دانشگاه سوربن فرانسه و استاد سینماشناس ایرانی.

جا دارد پژوهشگران ومحققان موضوعات بسیاری را از دل اندیشه آوینی بیرون بکشند ویا به تبیین وبررسی مقولاتی چون علم،تکنیک،هنر،عاشورا،انقلاب اسلامی،سینما،سینمایی انقلاب اسلامی،سینمایی روشنفکری،دفاع مقدس،عرفان،نقد روشنفکری،غرب شناسی و....همت کنند.چنانچه بزرگانی چون مهدی نصیری ومحمد مددپور گامهای مهمی برداشته اند.آوینی مردی بود ازتبار تفکر فردا.فردایی دیگر که تحقق آن دورازانتظار نیست وباید باانتظار کنشگرانه به گشایش این فروبستگی تاریخی همت کرد وشاهد انفتاح ساحت قدس وانکشاف ساحت مقدس وطلوع شرق وبامداد اشراق باشیم.در پایان تعدادی از فایلها ورد مقالاتی که درباب سید نوشته شده و گزیده جملات قصار سید تقدیم میشود

photo_2019-04-23_16-39-31

فتح خون :

آه ازشفقی که روزرابه شب می رساند وآه ازدهر آنگاه که برمراد سفلگان می چرخد!    فتح خون ،آوینی

سراینکه دهربرمرادسفلگان میچرخداین است که دنیاوارونه اخرت است!فتح خون،اوینی

اه یاران!اگردراین دنیای وارونه،رسم مردانگی این است که سربریده مردان رادرتشت طلانهند وبه روسپیان هدیه کنند...بگذاراینچنین باشد.این دنیاواین سرما!فتح خون،اوینی

عجب تمثیلی است این که علی مولودکعبه است،یعنی باطن قبله رادرامام پیداکن!اوینی،فتح خون

آیینه رارسم این است که (اناالشمس)بگوید،اماتواورااذن مده تااین(انا) راحجاب (هو)کند!(اوینی)فتح خون

کربلاامیزه کرب است وبلا...وبلاافق طلعت شمس اشتیاق است!وآن تشنگی که کربلاییان کشیدندتشنگی رازاست. شهیدآوینی،فتح خون

هرانسانی را"لیله القدری"هست که درآن ناگزیرازانتخاب می شود.شهیدآوینی،فتح خون

یاران شتاب کنید...گویندقافله ای درراه است که گنهکاران رادران راهی نیست،اری گنهکاران راراهی نیست،اماپشیمانان رامی پذیرند!اوینی،فتح خون

مگرنه این است که هیچکس راتابه بلای کربلا نیازموده اند ازدنیانخواهدبرد؟!شهید آوینی،فتح خون

چه سری است دران که ارای اهل کفرمتشتت است،اماملت واحدی دارند؟!شهیدآوینی،فتح خون

صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یک «یالیتنی کنت معکم» ختم نمیشود.شهیدمرتضی آوینی.فتح خون

سرآنکه آتش برابراهیم گلستان می شودنیزیقین است.اگرتونیزیقین کنی که آتش بی اذن خالق آتش نمی سوزاند،برتونیزسردوسلامت خواهدشد.  شهیدآوینی،   فتح خون

خوف فرزندشک است وشک زاییده شرک واین هرسه،خوف وشک وشرک،راهزنان طریق حقند.شهیدآوینی،فتح خون

احرارازمرگ دربستربه خداپناه می برند!اوینی،فتح خون

طلسم شیطان ترس ازمرگ است واین طلسم نیز جز در میدان جنگ نمی شکند. شهیدآوینی،فتح خون

درشب چه سری نهفته است که درروزنیست وخراباتیان چگونه براین رازآگاهی یافته اند؟شهیدآوینی،فتح خون

صدفه رادرکارخلقت راهی نیست وسرانجام کارما،بلااستثنا،انعکاس چهره باطن ماست درآیینه دهر.شهیدآوینی،فتح خون

اگرناشئه لیل نباشد،رنج عظیم روزراچگونه تاب آوریم؟شهیدآوینی،فتح خون

این محضرعظیم حق جایی برای پنهان شدن ندارد.اوینی.فتح خون

عقل میگوید بمان و عشق میگوید برو ...و این هر دو ،عقل و عشق را،خدا افریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود.

در روز هشتم ذی الحجه ،یوم الترویه،امام حسین آگاه شد که عمروبن سعید بن عاص با سپاهی انبوه به مکه وارد شده است تا اورا مخفیانه دستگیر کنند و به شام برند و اگر نه...حرمت حرم امن را با خون او بشکنند.آنان که رو به سوی قبله خویش نماز میگذارند ،معنای حرمت حرم امن را چه میزانند? کعبه آنان که در مکه نیسترتا حرمت حرم مکه را پاس دارند،کعبه آنان قصر سبزی است در دمشق که چشم را خیره میکند.آن جا بهشتی است که در زمین ساخته اند تا انان را از بهشت اسمان کفایت کند...و از انجا شیطان بر قلمرو گناهوحکم میراند ،بر گم گشتپان برهوت وهم،بر خیال پرستانی که در جوار بهشت لایتناهای رضوان حق ،سر به اخور غرایز حیوانی و دل به نرغ زار های سبز نمای حیات دنیا خوش داشته اند ،حال آن کهواین همه،سرابی است که از انعکاس نور در کویر مرده دل های قاسیه پیدا امده است.

photo_2019-04-23_16-39-43

انفطارصورت:

صبح دولت اولیاءالله نزدیک است.شهیدآوینی،انفطارصورت

انسان هم می تواندمحکوم تاریخ باشدهم سازنده آن.شهیدآوینی،انفطارصورت: دورتاریخی تمدن غرب به تمامیت رسیده وفرداعرصه  حاکمیت تاریخی صالحین ومستضعفین است.شهیدآوینی،انفطارصورت

انسان عین ربط وتعلق است به حق،و وجودش درقرب و بعدو وصل وهجران است که معنامیگیرد.شهیدآوینی، انفطارصورت

لوازم دنیای جدیدومقتضیات آن،آنچنان بهم پیوسته اندکه هیچ یک رانمی توان ازدیگری جداکردویاهیچ یک راازکل آن.شهیدآوینی،انفطارصورت

هنرمدرن ماهیتاهبوطی ونزولی است وباتوجه تاریخی بشربه دنیاپدیدآمده است.شهیدآوینی،انفطار صورت

هنرحقیقی لزوماوحدت گراست،وحدتی که عین توحیداست.شهیدآوینی، انفطارصورت.

انسان موجودتاریخی است،چه محاط درتاریخ وچه محیط برآن.شهیدآوینی،انفطارصورت

آینه ازخودهیچ ندارد،وهرچه هست آن وجودحقیقی است که خودرادرآینه می نگرد.شهیدآوینی،انفطارصورت

انسان ازحیرتی به حیرتی دیگرمی آیدوازاینجابه حیرتی دیگرمی رودتاخودرا،آن سان که هست،بازیابد،وچون اینچنین شودخدارایافته است.حقیقت وجودانسان دراین برگذشتن هاست.شهیدآوینی، انفطارصورت

رسالت مارسالتی است که دراستمرارنهضت انبیاء برعهده گرفته ایم.شهیدآوینی،انفطارصورت

راه ماراه خون است واسلام،تاشهیدندهیم پیروزنمی شود.شهیدآوینی،نسیم حیات

ای اشک،مهلتی،تابازگویم حکایتی راکه قرن هاست درسینه ام مستورمانده است ودردآشنایی نیافته ام که این رازسربه مهررابااوزمزمه کنم.شهیدآوینی،

شیعیان علم راآن روزبرداشتندکه دست عباس قطع شدوعلمش برخاک افتاد.

نسیم حیات:

زمان می گذرداماعاشورانمی گذرد.غم عاشوراریشه درجایی داردکه ازگذرزمان آسیب نمی بیند. شهیدآوینی،نسیم حیات

شایدجنگ خاتمه یافته باشد امامبارزه هرگزپایان نخواهدیافت وزنهار،این غفلتی که من وتورادرخودگرفته است ظلمات قیامت است.شهیدآوینی،نسیم حیات

شب هدیه پروردگاربه عرفاست.شب،عرصه ظهورمعادن نوراست وصحنه تجلای ستارگان.شهیدآوینی،     نسیم حیات

عرفات بیابانی است که درآن آدم(ع)به عرفان رسیده است.عرفات سرزمین بیعت دیگرباره باولایت است.شهیدآوینی،نسیم حیات

نام مهدی درمیان مازنده شده است وبانامش خون غیرتی دررگهای ماجریان یافته که دیگرتن به ذلت وتظلم نخواهیم سپرد.شهیدآوینی،نسیم حیات

وقتی روح مبارزه درمردم بیدارمی شود،دیریازودپیروزی ازآن آنهاخواهدشد.شهیدآوینی، نسیم حیات

اسرائیل می خواست که مااوراببری تیزدندان بینگاریم،امامابه تجربه دریافتیم که او ببری کاغذی بیش نیست.شهیدآوینی، نسیم حیات

گاه نبردبایزیدیان تنهادستهایی سلاح برمیگیرندکه باعشق حسین برسینه فرود آمده اند.شهیدآوینی،نسیم حیات

گل وجودانسان رادرکوره رنج پخته اند وحقیقت آن جزدرکشاکش بلاظهورنمی یابد.شهیدآوینی،نسیم حیات

هیچ چیزنمی تواندماراازاندیشه سرهای بریده وسینه های دریده وقلب هایی که برای همیشه ازتپش افتاده اند بیرون بیاورد.شهیدآوینی،نسیم حیات

پس برادرخوبم!برای جانبازی در راه آرمانهایادبگیر که دراین سیاره رنج،صبورترین انسانهاباشی!شهیدآوینی، نسیم حیات

دوران خردسیاسی به سرآمده وراهی جزمبارزه وجودندارد.نسیم حیات

انقلاب سنگ انقلاب ایمان است دربرابرقدرتهای دنیایی،وپیروزی بدون تردیدباایمان است.نسیم حیات

عجب ازعالم ظاهرکه مارادرجستجوی شهدابه قبرستانهامیکشاند... نسیم حیات

درجهانی که قدرتمندان عدالت راتعریف میکنند،مظلومیت گناهی نابخشودنی است.نسیم حیات

مرگ آکاهی،انسان راازغفلت بیرون می آوردوبیماریهای روح رادرمان میکند.      نسیم حیات

چاره ای نیست جزآنکه ایمان بیاوریم به معجزه دردناک عشق!نسیم حیات

عشق است که آدمی رابه سوی تجربه وکشف افقهای متعالی وجودخویش می راند.نسیم حیات

نمازتقدیرعالم رارقم خواهدزد.نسیم حیات

زیستن درپناه حقیقت اگرچه رنج داردامازیباست.نسیم حیات

ای شقایق های اتش گرفته،دل خونین ماشقایقی است که داغ شهادت شمارابرخوددارد،ایاان روز نیزخواهدرسیدکه بلبلی دیگردروصف ما سرودشهادت بسراید؟!نسیم حیات

سلام.گزیده ای ازجملات قصارازکتاب حلزونهای خانه به دوش: ققنوس: که بودند آنان که جنگیدندتاآبادان عبادان نشود؟که بودندآنان که هویزه راکربلاکردند.شهیدآوینی، حلزون های خانه به دوش

تحجروتجدددوپرتگاه جهنمی هستندکه دراین سوی وآن سوی صراط عدل دهان بازکرده اند:زاهدان متنسک وعالمان متهتک،وصراط عدل ازمیانه این دوپرتگاه وازبطن آن می گذرد،شهیدآوینی،حلزون های خانه به دوش

حقیقت آزادی حریت است.شهیدآوینی،حلزون های خانه به دوش

بایدروی به مبارزه آورد،بااین اطمینان قلبی که مامبشرهمان تفکرنجات بخشی هستیم که جهان امروزبه آن نیازمنداست ودرانتظارآن بوده است.شهیدآوینی،حلزون های خانه به دوش

دموکراسی غربی،حکومتی فرعونی است که بنیاد استعبادواستثمارخویش رابارشته هایی پنهان بربهیمیت بشراستوارداشته است.شهیدآوینی،حلزون های خانه به دوش

سرگردانی قلمروحکومت لیبرالیزم است.شهیدآوینی،حلزون های خانه به دوش

ماشینیسم ذات تکنولوژی است.حلزونهای خانه به دوش

اگرانسانهایی که ماموربه ایجادتحول  درتاریخ هستند ازمعیارهای عصرخویش تبعیت کنند،دیگرتحولی درتاریخ اتفاق نخواهدافتاد.شهیدآوینی، حلزون های خانه به دوش

آفات غرض ورزی همواره دامان همان کسی راخواهدگرفت که بدان دست یازیده است.حلزونهای خانه به دوش

وجودوبقای انقلاب به دین ودینداری مردم رجوع دارد،پس هرچه انسان رابه غفلت بکشاندمی توانداسباب یک مبارزه سیاسی باانقلاب اسلامی واقع شود.شهیدآوینی

photo_2019-04-23_16-39-37

انسان درمبارزه تعالی می یابدواگرچنین نبودنظام عالم بربنیان دیگری استواربود.حلزونهای...

وارونگی بشرجدیدچنین اقتضاداردکه همه چیزوارونه شودوکلمات به مفاهیمی وارونه حقیقت دلالت یابند.حلزونهای...

ند تا فرمان چه رسد./شهید آوینی.گنجینه آسمانی

ای شهید!ای انکه برکرانه ازلی وابدی وجودبرنشسته ای!دستی برار ومابلانشینان عادات سخیف راازاین منجلاب بیرون کش!گنجینه آسمانی

گریه تجلی آن اشتیاق بی انتهایی است که روح رابه دیارجاودانگی ولقای خداوندپیوندمیدهدواشک،آب رحمتی است که همه تیرگی هاراازسینه می شویدودل رابه عین صفا،که فطرت توحیدی عالم باشد،اتصال می بخشد.گنجینه آسمانی

بسیجی عاشق کربلاست،وکربلاراتومپندارکه شهری است درمیان شهرها،ونامی است درمیان نامها،نه،کربلاحرم حق است،وهیچکس راجزیاران امام حسین راهی به سوی حقیقت نیست!گنجینه آسمانی

کربلا!مارانیزدرخیل کربلاییان  بپذیر.مامی آییم تابرخاک توبوسه زنیم وآن گاه روانه دیارقدس شویم.گنجینه آسمانی

معرفت امام زمان شرط خروج ازجاهلیت است.گنجینه آسمانی

گمنامی تنهابرای شهرت پرست هادردآوراست وگرنه همه اجرهادرگمنامی است!گنجینه آسمانی

خوشاانانکه مردانه می میرند،وتوای عزیز!خوب میدانی که تنهاکسانی مردانه می میرندکه مردانه زیسته باشند!گنجینه آسمانی

سربازان امام زمان(ع)ازهیچ چیزجز گناهان خویش   نمی هراسند.گنجینه آسمانی

مومن اگر وابستگی داشته باشد نمی تواند قیام کند و عصر ما عصر قیام است.گنجینه آسمانی

دل شکسته عاشق برای پروازنیازی به بال ندارد.گنجینه آسمانی

شهادت قلبی است که خون حیات رادرشریان های سپاه حق می دواندوآن رازنده نگه می دارد.گنجینه آسمانی

راه ما راه سیدالشهدا است وانانکه پای یقین دراین راه نهادند،ارزوی سرباختن دارند،تابه ذبیح الله اعظم ازهمه نزدیکترشوند! گنجینه آسمانی

در ملکوت اعلا جز شهید زنده نیست و حیات دیگران اگر هم باشد به طفیل شهداست وباشفاعت آنها. گنجینه آسمانی

تقدیرحقیقی جهان درکف مردانی است که پروای نام ندارند.گنجینه آسمانی

راه حق آنگاه پایان خواهدگرفت که جهان ازسیطره ظلم وشروفسادرهایی یافته باشد واهل نمازبرجهان حاکم شوند.گنجینه آسمانی

غایت خلقت جهان پرورش انسانهایست که دربرابرشدایدبرهرچه شک وترس وتردیدوتعلق غلبه کنندتاحسینی شوند.گنجینه آسمانی

ماگمان میکنیم شهدارفته اندومامانده  ایم درحالیگه زمان ماراباخودبرده است وانان مانده اند!گنجینه آسمانی

شهید آوینی: ما اهل ولایت و اطاعت هستیم و دل به فرمان عشق سپرده ایم, هنگام جنگ اهل جنگیم و هنگام صلح اهل صبر, اما  نه آنکه دل به فراغت بسپاریم و از افق خون بار آینده غافل شویم.گنجینه آسمانی

مگرنه انکه گردن هاراباریک افریده اند تادرمسلخ کربلای عشق آسان تربریده شوند؟!گنجینه آسمانی

آنان راکه ازمرگ می ترسندازکربلامی رانند!گنجینه آسمانی

تاریخ سازان آینده انسان همه گمنام اند.گنجینه آسمانی

ووای برآنکس که درصحرای محشرسرازخاک برداردونشانه ای ازمعرکه جهاددربدن نداشته باشد.گنجینه آسمانی

مباداغافل شویم وروزمرگی ماراازحضورتاریخی خویش غافل کند.گنجینه آسمانی

آرمان ماکربلاست...آنکه باسپاه اسلام درگیرشودسرنگون خواهدشد.گنجینه آسمانی

باب جهاد،باب اولیای خاص خداست ودری نیست که برهرکس که دم ازمسلمانی میزندگشوده شود.گنجینه آسمانی

الهی،اگرجزسوختگان رابه ضیافت عنداللهی نمی خوانی،مارابسوزآنچنان که هیچکس راآنگونه نسوخته باشی!گنجینه آسمانی

شیطان فقط تهدیدمیکندوتنهاهنگامی جرأت میگیردکه ازاوبترسند.گنجینه آسمانی

جنگ ماباشیطان ازمحراب نمازآغازمیشود.گنجینه آسمانی

عمری که درمبارزه باباطل صرف نشودبه هیچ نمی ارزد.گنجینه آسمانی

هیچکس جزآنکه دل به خداسپرده است رسم دوست داشتن نمی داند.گنجینه آسمانی

اشک شوره زاردل رامیشویدوآن رامستعدباروری می سازد.گنجینه آسمانی

ماراهی راپیموده ایم که درطول تاریخ هم نمیتوان طی کرد.گنجینه آسمانی

گلستان عدالت درباطن آتشی است که نمرودبرافروخته است.گنجینه آسمانی

یاس ازجنودشیطان است ومومن هرگزدل به یاس نمی بازد.گنجینه آسمانی

همسنگر/ منتظران موعود اهل مبارزه اند, اما از آن فراتر, اهل ولایت و اطاعت اند و انتظار می کشند

ارسال نظر

  • روشن
    0

    جناب، براتون متاسفم که بدون اطلاعات لازم نرگس ابیار رو جزو جناح انقلابی حساب می کنید.ایشون متاسفانه افکار التقاطی دارند....
    لطفا بدون تحقیق ،صرفا نظرات شخصی، درباره مسائلی چنین مهمی به گونه تی اظهار نکنیم که بعدا هرینه بدیم

آخرین اخبار