تله کابین طرح تبلیغاتی یا  چرخ گوشت جنگلهای هیرکانی

به گزارش گلستان ۲۴؛ یوسف مهقانی طی یادداشتی نوشت: یادمان که نرفته پروپاگاندای تبلیغات برای افتتاح زیرگذر گلشهر، صدها صندلی چیده و هیاهوی توخالی شان پای بزرگان شهر را هم به صندلی ها کشانید  و از آن طرف مردم محروم از دیدن پروژه های بزرگ، چنان هلهله میکردند و....... بعد ، مشخص شد فارغ از هیبت ظاهری ، کمکی به رفع ترافیک سرسام آور خیابان ناهارخوران نداشته تست.....! ، 

طرح تله کابین گرگان که  فی نفسه متعلق به ادوار قبلی شورای شهر است ، سالهای متمادی به دلایل علمی مسکوت مانده بود.!

باشگاه خبرنگاران جوان در این باره  می نویسد درچند ماه اخیر پس از چندین ماه سکوت دوباره اجرای آن بر سر زبان‌ها افتاده 

حالا هنوز اجرا نشده مناقشه برانگیز شده و دو گروه مخالف و موافق را در فضای رسانه‌ای فعال کرده است.

 این منبع ادامه میدهد: کنشگران محیط زیستی می‌گویند این طرح آن هم در محدوده جنگل‌های هیرکانی با مبدا جنگل ناهارخوران گرگان اصولی نیست، اما موافقان و در راس آنها شهرداری گرگان ،  به این طرح بمثابه حلال مشکلات(!)  در توسعه گردشگری استان گلستان می‌نگرند.

بیشترین فعالیت دو گروه موافق و مخالف در هفته‌های اخیر معطوف به فضای مجازی بوده  و هر دو ، خصوصا موافقان (تله کابین) سعی دارند با متهم کردن یکدیگر به مسائل حاشیه‌ای از مساله اصلی و پاسخ به شبهات آن طفره بروند.

 منبع فوق در پایان میگوید: صرف نظر از تحرکات هیجانی هر دو گروه ،....  شاید در بین این سوالات مهمترین آن‌ها نامشخص بودن چگونگی حل مساله ترافیک ناهارخوران گرگان و نبود زیر ساخت‌های گردشگری در این شهر است.

بیل دگرگون سازی را از همین جا میزنیم!!

 

درحقیقت بخش آخر منبع فوق الاشاره درکنارآسیب زدن به جنگل ، مهمترین پاشنه آشیل طرح فوق است و سواری گرفتن از احساسات مردم که خواسته به حق را بدون تخصص دنبال مینمایند، روند ناصواب پوپولیسمی است که موافقین  هلهله نمایی حاضر به پاسخ معقول و منطقی نیستند.

 یکبار ساده مرور میکنیم ، تله کابین دومولفه مثبت دارد ، اول شهروندان گرگانی- گلستانی که غالب مطلق دور دورهای فرسایشی در ناهارخوران بدون هیچ سرگرمی داشته،  ازآن بهره می برند.

نکته دوم  میتواند بعنوان یک مولفه استراتژیکی در ارزش افزوده  تلقی شده و پای میهمانانی که تاکنون بزور یک شب در ناهارخوران و اطراف ،  زیر آسمان خدا شبی را بیتوته مختصر نموده وصبحدم بعد از بهره از سرویس بهداشتی و خرید ابجوش بی آورده مهم ،  گرگان و استان را ترک میگفتند ، میتواند پای بست منطقه نماید.

 صاحب این قلم به زبان ساده موضوع را صدر مکنونات بعدی خویش بیان داشته تا موافقین مثلا دلسوز  نگران مساحت حجم درک ما از موضوع نباشند.

یادآوری خاطره عبرت آمو!

اجازه بدهید  مستند سری به یکصد سال قبل بزنیم 

 تاریخ مستند میگوید: در سال ۱۳۱۱ خورشیدی به دستور رضاخان خیابانهای  پهلوی باعنوان کنونی امام خمینی(ره)  و همچنین خیابان شاهرود باعنوان کنونی شهید بهشتی در گرگان ساخته شد. 

صرفا جهت آگاهی  اضافه شود خیابانهای  سرخواجه ونیزخیابان فرح که بعدها ملقب به خیابان مجاهدین و سپس به نام خیابان شهید رجایی تغییر نام داد  در همان سالیان  دهه سی  قرن گذشته بنا نهاده شد. 

قصد مقصود نگارنده از بیان ، امر دیگریست که در ادامه خواهد آمد

 پانزده متری های مشهور مهرآئین و پاسرو

در دوره رضاشاه تعداد ماشین های فعال در شهر مان به انگشتان  دست هم شاید نمی رسید و اکثر خیابانها در قرق درشکه ها قرار داشت ( بمنظور راحتی تصورخواننده گرامی این بخش را با نام  فعلی خیابانها خواهم گفت)..

 آنزمان برای آنکه  بار ترافیک به میدان مهم مرکزی شهر (شهرداری) کشانده نشود ، معبر های‌به نام ۱۵ متری در نظر گرفته شد .

 فی المثل  درشکه ها یا رخودروها که از سمت خیابان  بهشتی قرار بود به سمت خیابان شهدا بروند ، پیش از آنکه به دایره فلکه شهرداری برسند از مسیر ۱۵ متری مهرآیین وارد خیابان شهدا شده و فلکه شهرداری را اشغال نمینمودند 

همچنین درشکه هاو خودروهایی که از خیابان شهدا قراربوده به سمت خیابان امام خمینی بروند پیش از آنکه به فلکه شهرداری برسند ، از طریق ۱۵ متری پاسرو وارد خیابان امام خمینی شده  تا بار ترافیک در حول فلکه شهرداری را  تشدید ننمایند.

اکنون پانزده متری مهرآیین بخاطرپارک افراطی و ناموزون چپ و راست خودرو ، اهمیتی برای کاهش ترافیک نداشته وآنسوتر  پانزده متری پاسرو نیز اهمیتش برغم سرسام اور بودن ترافیک،  منسوخ شده می بیند

 یعنی ایام مدیدی دراشغال وانت وچرخهای میوه فروش قرار داشته و اکنون سنگفرش شده ، صرفا تنها نقش آمدوشد عابرین را بازی می نماید

.

 بر سر دو پانزده متری بعدی چه آمد ⁉️

 جهت تکمیل این بخش  علیرغم بررسی به جواب مستندی نرسیده .

برای ما مجهول مانده آیا در ضلع جنوبی میدان شهرداری  هم رضاشاه که مصلحت ! سرش نمیشده ، فضاهایی بنام پانزده متری را تعبیه نموده است یا خیر؟

در بازدیدهای میدانی دقیق چیز زیادی عایدمان نشد و پرسمان از  کهنسالان شهر هم مطلب مهمی دستگیرمان نساخت

دراین باره "استاد اسدالله معطوفی" مورخ نگار شهیر گرگانی طی تماس تلفنی اینگونه میگوید : بحث شما  باب جدیدی است که اینجانب درهیچ یک از بررسی ها و یافته هایم درباره ان  بررسی نداشتم . 

وی ادامه میدهد: باشگاه کشتی سابق که به نام شهید علیجان بیدرنامنی هم مزین شده بود،  بطور یقین متعلق به ادوار پیشین پهلوی نبوده و استدلال شما  قابل بررسی می باشد .

 وی همچنین  درباره پانزده متری ضلع خیابان پاسدارن(پارک شهر)به سمت خیابان  شهید بهشتی (شاهرود) میگوید: از پدربزرگم بطور شفاهی شنیدم که معبری در اینجا برای آمدوشد یا رفت آمد درشکه ها(شاید) ایجاد شده بود.، وجود داشت

استاد معطوفی درباره چگونگی شکل گیری پاساژ موسوم به شیرنگی از سرحد جنب سینمابهمن تا  ضلع ایستگاه تاکسی خیابان بهشتی اطلاعی نداشت.

 امیدوارم این استاد محترم که در حوزه تاریخ و پژوهشهای کهن گرگان و دشت ، از سرمایه های کم نظیرمحسوب میشود، بتواند قفل ابهام چگونگی از بین رفتن(احتمالی) معبرهای ضلع جنوبی میدان شهرداری گرگان را بگشاید.

بهرحال آنچه قطعی بوده حدود یک قرن قبل مسئولینی که شاید سواد و تحصیلات پرطمتراق آکادمیک امروزیها را نداشتند ، خیابان هایی اصلی و فرعی ساخته اند که نزدیک به یکصد سال بعد ،  هنوز زیر بار انبوه کمرشکن ترافیک شانه خالی ننموده ، خم به ابرو نیاورده و اصطلاحاً آبروداری می‌کنند. 

حالا زمان را به جلو می بریم و سال ۱۳۱۱  خورشیدی  و رضاخان بدون مصلحت سنجی! را رها کرده و به سال ۱۳۸۰  سری میزنیم

حکایت بلوار صیاد شیرازی!

 شهردار وقت گرگان اقدام به راه اندازی بلواری نمود که حدفاصل میدان الغدیر  را به شهرک دخانیات و همچنین خیابان ناهارخوران وصل مینمود. 

در وهله اول  چنین استنباط می‌شد این بلوار که در منطقه کاملا توسعه نیافته و تقریباً بایر  ایجاد شده  میتواند با "دوراندیشی" بعنوان یک خیابان مهم جهت رد و بدل نمودن بار ترافیک منطقه غرب گرگان به ناهارخوران  و بالعکس باهدف کاهش چشمگیربارترافیک ازمیدان ولیعصر(کاخ) تا خیابان ولیعصر( شالیکوبی) به بالا  عمل نماید.

اما آن بلوار که به نام شهید والامقام صیاد شیرازی نامگذاری شد،   بعنوان یک اتوبان یا جاده بزرگ ، بی اینده نگری با قرار دادن پرحرف وحدیث چند پیچ خطرناک(  بخاطر باغی که مثلا گفته میشد وجودش میتواند اکسیژن ساز منطقه باشد که اکنون هیچ نشانی از آن نیست و....  ) ، باعرض محدود   مقامش در حد یک خیابان کاملا معمولی تقلیل  پیداکرد.!

البته  برخی نیز معتقد بودند صیاد شیرازی اصلاً قرار نبود یک خیابان بزرگ باشد چون به دلیل حجم کم خیابان ناهارخوران ، بار ترافیکی گسترده‌ای را وارد خیابان عنوان شده می‌نمود .

اما در پاسخ این افراد باید تصریح نمود البته اگر قرار بود اختمال ایجاد طرح گشایشی برای  ناهارخوران در آینده رقم میخورد ، طبیعی مینمود "دوراندیشی"  حداقل پنجاه ساله برای بلوار شهید صیاد باید درنظر گرفته میشد که مع الاسف نشد!

درنظر بگیرید اگر قرار باشد بخاطر قفل شدن گشایشها درناهارخوران ، بار ساخت و ساز  قشر مرفه به ضلع جنوبی خیابان صیاد ، ( حول زمین های جاده توشن ) کشیده شود، چه ترافیک سرسام آور  منطقه را فراخواهد گرفت.! 

در اینصورت  بطور مثال هفتاد سال بعد از تاسیس خیابانهای کهن حوال میدان شهرداری گرگان  ، خیابان صیاد شیرازی مملو از دست اندازها و پیچ‌های خطرناک  و عرض محدود ، ، چرا نتوانست( بخوانید نگذاشتند) ، آبروداری نموده و به عنوان یک اثر با شخصیت برای آیندگان جلوه گری نماید.

 

تله کابین  را درجای دیگری باید پیگیری نمود

قبل اینکه وارد مبحث تله کابین گردیم صرفا جهت افکار عمومی که دلخوش به ایجاد این طرح نموده اند بگوییم درحالی  عبدالرضا دادبود آخرین روزهای خودش را سپری می نماید ،  چرا مصمم شد با ایجاد تبلیغات گسترده ، اجرای تله کابین را از پشت میزهای تخصصی به صحنه افکار عمومی بکشاند؟!

 

 طبیعی مینمود در این کشاندن  کنشگران محیط زیستی  صداقت پیشه  و جمعی  مشکوک! نیز  به حرکت متقابل و در نتیجه  سر و صدای زیاد ، فضای مجازی را پر از  کنش و واکنش های تله کابینی  نمایند 

مسئولینی که طرح فوق  را از طریق  حامیان تبلیغاتی  روانه در فضای مجازی  نمودند صرفاً علاقمند به مانور تبلیغاتی برای کسب شهرت تلقی می شوند ..... بگذریم..!

داشتیم درباره فقدان بستر لازم خیابان ناهارخوران  میگفتیم 

همین شبهای فعلی که غیرهوای خنک ، هیچ چیزی سرگرم کننده برای مردم  وجود ندارد بسیاری از خانواده ها به دلیل  سیل وحشتناک ترافیک ، میل به رفتن به سمت ناهارخوران را ندارند . 

بالفرض تله‌کابین نصب شد و اگرهمگام با مردم شهر گرگان،  روستاهای اطراف ،  شهرستانهای کردکوی ،علی آباد ، بندر ترکمن، آق قلا ، بندرگز  و.... (مسافرین استانهای دیگر را هم اضافه کنید ) ،بخواهند  از تله کابین بهره ببرند،  چه کسی میتواند سونامی ترافیک وحشتناک  کاروان خودرو ها را مدیریت کرده و بطور وسیع به آنها خدمات رفاهی، پارکینگ  و بهداشتی دهد؟!

درحالیکه صرفاً  محل محیط سکوی  فراز  و فرود تله کابین به دلیل وسعت زیادی  دربرگیری ،  محل مناقشه  بوده که قرار است چند صد  اصله درخت کمیاب قربانی  اره موتوری بیرحم  شوند ، تصور کنید قرار بوده،  پارکینگ هزاران خودرو در کجا باشد؟!

مکان های خدمات رسان و بهداشتی آنان کدام محیط را باید اشغال کند و چقدر جنگل باید قطع شود تا این اتفاق بیفتد؟!

پیش تر ذکر شد بسیاری از مباحث مطروحه کاربرد تبلیغاتی داشته ، مثال آنکه وزیر  ورزش چهار سال است پشت سر هم در بلندگوهای تبلیغاتی میدمد که سه ماه دیگر، شش ماه دیگر ، یک سال دیگر  پرسپولیس و استقلال به بخش خصوصی واگذار شوند،  مقدماتش فراهم دیده شده، کارهای اجرایی و اداری آن انجام شده .....ولی می‌بینیم که عمر دولت بی تدبیر و ناامید کننده به سرآمد ، اما هیچ اتفاقی نیفتاد!

 

ارسال نظر

  • صفورا طاطاری
    0

    لطفا بس کنین، هر بار سه موضوع کاملا بی خردانه‌رو مطرح میکنین و کل آدمارو درگیر فکر میکنین، بس نیست؟ تا کی؟ خسته نشدید؟ اگه دین ندارین حداقل آزاده باشید

  • صفورا طاطاری
    0

    لطفا بس کنین، هر بار یه موضوع کاملا بی خردانه‌رو مطرح میکنین و کل آدمارو درگیر فکر میکنین، بس نیست؟ تا کی؟ خسته نشدید؟ اگه دین ندارین حداقل آزاده باشید

آخرین اخبار