نقد فیلم اعترافات ذهن خطرناک من

هرچند که باید پذیرفت ایده فعلی فیلم که توسط سیدی اتخاذشده بسیار سینمایی و به‌نوعی هالیوودی‌تر به نظر می‌رسد اما وقتی در کلیت فیلم جا نمی‌افتد به بلندپروازی و جاه‌طلبی سیدی به‌جای اینکه جلوه هنرمندانه بدهد، شکلی تصنعی می‌بخشد.

شعار زدگی یک ذهن فعال

گلستان 24 :

ذهنیت:

اعترافات ذهن خطرناک من فیلمی است بلند پروازانه از فیلم‌سازی که باوجود کارنامه نه‌چندان بزرگش چهره‌ای مستعد نشان داده است. از گذاشتن آفریقا، فیلم نخست هومن سیدی در کنار اعترافات ذهن خطرناک من به‌روشنی از فاصله این دو فیلم به لحاظ پرداخت سینمایی حکایت دارد، سیدی در فیلم تازه‌اش به‌مراتب مسلط‌تر و پخته‌تر از دو فیلم قبلی خود و چه‌بسا در میان فیلم‌سازان هم‌نسل خود نشان می‌دهد. اما این همه ماجرا نیست.

nw7lofeue4hvbg2nf3bn

نکته اینجاست که آفریقا،از پاره‌ای جنبه‌ها هم  فیلم منسجم و شسته‌رفته تری به نظر می‌رسید و هم پر حس و حال تر، زنده‌تر. آدم‌ها و هم فضای کلی حاکم بر فیلم آفریقا بیشتر از روح زندگی برخوردار است تا اعترافات ذهن خطرناک من. شاید بگویید که سیدی در فیلم تازه‌اش کوشیده فضای سرد و بی‌روح حاکم بر زندگی یک معتاد را به نمایش بگذارد و این نکته می‌تواند تعمدی بوده باشد. شاید! اما بحث در این است که بلندپروازی و جاه‌طلبی همیشه نمی‌تواند به نتایج بهتری ختم شود. به نظر اعترافات ذهن خطرناک من، بیش از هر چیز از این زاویه لطمه خورده که سیدی کوشیده دنیایی خاص و منحصربه‌فرد برای فیلم خود بسازد. دنیایی که قواعد و فلسفه خودش را دارد، دنیایی که نسبت‌هایش با واقعیت بیرونی، آنچه در مناسبات و روابط حاکم بر جامعه ایرانی شاهد هستیم اندک است که این درست برخلاف آفریقا بود که موقعیت‌هایش از واقعیت‌های ساده جاری در زندگی مایه می‌گرفت؛ نکاتی آن‌قدر ساده که به همین خاطر نادیده می‌ماندند و نشان دادنشان توسط فیلم سار جذاب می‌نمود.

اما در اعترافات ذهن خطرناک من، سیدی می‌خواهد دنیای فیلمش متفاوت و پیچیده به نظر برسد؛ چنین تلاشی فی‌نفسه ارزشمند و شایان تقدیر است. به‌خصوص اگر به بار بنشیند، اما اگر چنین فضایی به‌عنوان دنیای درونی و خاص فیلم که مناسباتش منطق قائم‌به‌ذات خود دارد، به شکلی پذیرفتنی از کار درنیاید، این تلاش ارزشمند در مقام عمل بر پاشنه آشیل فیلم بدل می‌شود و این اتفاقی است که در اعترافات ذهن خطرناک من شاهد هستیم.

Negar-Javaherian-www-oVERdOZ-ir (2)

تحلیل:

ایده اولیه فیلم بسیار بکر به نظر می‌رسد. شخصیت یک معتاد که دچار خودویرانگری است، با ذهنی آشفته که دنیا ازنقطه‌نظر او شکلی دیگر و قواعدی متفاوت دارد. شخصیتی که دچار فراموشی شده، کسی که زندگی‌اش را باخته و حالا هویت باختگی نیز بدان افزوده‌شده. کسی که تلاش می‌کند که در این دنیای آشفته ذهنی‌اش هویت خود و واقعیت زندگی‌اش را به خاطر بیاورد.

ماجراهای فیلم تا نیمه آن‌که بدین شکل پیش می‌روند بسیار تکان‌دهنده و تأثیرگذارند، اما وقتی فیلم‌ساز دنیای این آدم را وانهاده و دیگران را در آن دخیل می‌کند، ماجرا شکل دیگری می‌گیرد. این ایده بکر و جذاب زمانی کارکردی وارونه پیدا می‌کند که تماشاگر درمی‌یابد آنچه به‌عنوان توهمات ذهنی ناصر ( شخصیت اصلی فیلم) شاهد هستیم یک بازی ست که توسط زوج فرصت‌طلبی ترتیب داده‌شده که به کشف بخشی از مواد مخدری بینجامد که در چندین ساک توسط ناصر پنهان‌شده.

وارونگی کارکرد این ایده تنها در این نیست که پس از تماشای  فیلم و رو شدن قصه اصلی دیگر کل ماجرا لطف خود را از دست می‌دهد، بلکه با در نظر گرفتن چنین ساختاری برای مضمون فیلم‌نامه منطق روایی همه آنچه به‌عنوان توهمات ذهنی ناصر قابل‌قبول بودند، در دید مخاطب ازدست‌رفته و منطق قابل‌قبول دیگری جایگزین آن نمی‌شود. هرچند که باید پذیرفت ایده فعلی فیلم که توسط سیدی اتخاذشده بسیار سینمایی و به‌نوعی هالیوودی‌تر به نظر می‌رسد اما وقتی در کلیت فیلم جا نمی‌افتد به بلندپروازی و جاه‌طلبی سیدی به‌جای اینکه جلوه هنرمندانه بدهد، شکلی تصنعی می‌بخشد.

با همه این احوال فیلم تازه سیدی لحظه‌های خوب کم ندارد که کماکان هومن سیدی را از چهره‌های مستعد نسل خود نشان می‌دهد.

ذهنیت

اما اگر بخواهیم از زاویه یک دغدغه مند اجتماعی به فیلم نگاه کنیم که کمی هم دانش سینمایی دارد می توان گفت روشنفکر زدگی و ژست هنری آن چیزیست که دغدغه یک هنرمند را تحت تاثیر قرار می دهد و از کیفیت اثرش می کاهد.

اتفاقی که بی تردید فیلم هومن سیدی را زخمی کرده و می توانست این اتفاق نیفتد.

ارسال نظر

آخرین اخبار