وبلاگ "این جا یک منبر دیجیتال است!" نوشت:

لطفاً نفرمایید ما فقط برای ارتباط سالم با خانواده و دوستان خوبمان از امکانات رایگان این شبکه ها استفاده می کنیم. زیرا حتی اگر کتب ضاله برای من گمراه کننده نباشد، بازهم استفاده از آن حرام است.

وایبرکم الله

           بسمه تعالی

دینگ دینگ!

با شنیدن این صدا به یاد چه می افتیم؟ با شنیدن این صدا چه کاری انجام می دهیم؟ چقدر به شنیدن این صدا اعتیاد داریم؟ این صدا چه مقدار از اطلاعات ما را می سازد؟ و چقدر می تواند عملکرد ما را سازمان دهی کند؟ این صدا چه تأثیری بر روابط اجتماعی، خانوادگی و در یک کلام اخلاقیات ما گذاشته است؟ این صدا چقدر مسائل شخصی ما - که دانستنشان نیاز به داشتن پسورد دارد - را تغییر داده است؟ پس از شنیدن این صدا چند درصد از کلید «حذف» و چند درصد از کلید «ذخیره کردن» استفاده می کنیم؟ چقدر به حال فرستنده مطلب تأسف می خوریم؛ چقدر به فکر می افتیم؛ چقدر می خندیم و چقدر بی تفاوت هستیم؟ چند درصد از اعضای گروهی که در آن عضو هستیم را به خوبی می شناسیم؟ و...

می توان مطمئن بود که پاسخ همه ما به این پرسش ها تقریبا یکسان است. زیرا همه ما در یک جامعه زندگی می کنیم و با حقایق مشخصی سر و کار داریم. همه ما دور شدن افراد از خانواده و پناه بردن به فضای مجازی را دیده ایم. همه ما با موج کارناوالیستی مرگ پاشایی؛ موج امنیتی اسیدپاشی در اصفهان؛ موج سیاسی توهین به حضرت امام؛ و موج تفریحی تمسخر زنان و دختران روبرو بوده ایم. همه ما می دانیم که تعداد فایلهای پسورد دار در موبایلها هر روز بیشتر و بیشتر می شود و همه ما از رفتار به شدت متفاوت بعضی از افراد در محیط واقعی و محیط مجازی کاملاً متعجب شده ایم و متاسفانه بعضی از ما به اقتضای شغلمان آمار و اطلاعات هشدار دهنده ای از مشکلات ایجاد شده توسط شبکه های مجازی داریم.

اکنون سوال این است: با توجه به همه محاسن و معایب شبکه های مجازی، برخورد من – یعنی همان بچه شیعه معتقدی که به دنبال نظام سازی اسلامی است – با این شبکه ها چگونه باید باشد؟

وایبرکم الله

به اعتقاد بنده، می توان پاسخ این پرسش را ذیل عنوان «کتب ضاله» یافت. در فقه اسلامی، خرید و فروش، نگهداری و استفاده از کتب گمراه کننده حرام است. و البته در این حکم، چند نکته وجود دارد:

اول- حرمت کتب ضاله منحصر به منشورات مکتوب نیست و شامل هرگونه محتوای گمراه کننده اعم از مکتوب، صوتی و تصویری و... می شود.

دوم- تعیین ابزار و مصداق کتب ضاله مسئله ای عرفی و کاملاً تابع شرایط زمانی است. یعنی ممکن است ابزار یا کتابی در یک زمان و شرایط، مصداق کتب ضاله باشد و در زمان دیگر اینگونه نباشد.

سوم- لازم نیست همه محتویات یک محصول گمراه کننده باشد. بلکه اگر تنها بخشی از آن – مثلاً بیست صفحه از یک کتاب پانصد صفحه ای؛ یا پنج دقیقه از یک سخنرانی یک ساعته – گمراه کننده باشد؛ آن محصول، مصداقی از کتب ضاله است.

چهارم- لازم نیست یک محصول، گمراه کننده تک تک افراد یک جامعه باشد. بلکه کافی است یک محصول برای بیشتر افراد جامعه گمراه کننده باشد تا استفاده از آن را برای همه حرام بدانیم.

البته حکم افراد در برابر کتب ضاله دوگونه است: بعضی از انسانها دارای مبانی اعتقادی محکم و نیز دارای قابلیتهای فردی در ارتباط گرفتن و انتقال مفاهیم هستند. طبعاً برای این افراد استفاده از مصادیق کتب ضاله مجاز و در برخی از موارد واجب است تا بتوانند پاسخ شایسته ای به محتوای این محصولات بدهند. اما افرادی که فاقد این قابلیت ها هستند، اجازه نگهداری و استفاده از اینگونه محصولات را ندارند.

با توجه به تعریف کتب ضاله و چهار نکته ای که بیان شد، و نیز با توجه به واقعیت های عینی، روشن است که شبکه های مجازی، مصداقی از کتب ضاله هستند. بنابراین من - یعنی همان بچه شیعه معتقدی که به دنبال نظام سازی اسلامی است- اگر توانایی اعتقادی و ارتباطی لازم برای حضور در این شبکه ها را دارم؛ واجب است از این ابزار برای ترویج فرهنگ اسلامی استفاده کنم. و اگر فاقد این ویژگی ها هستم و صرفاً برای اصلاح وضعیت دارای انگیزه می باشم؛ حتی داشتن نرم افزار این شبکه ها بر روی گوشی تلفن همراهم حرام است.

پی نوشت اول- لطفاً نفرمایید که نمی توان جلوی موج تکنولوژی را گرفت و اینگونه خودمان را از دنیا دور می کنیم و... زیرا پاسخ این فرمایشات را در نوشته پیشین داده ام.

پی نوشت دوم- لطفاً نفرمایید ما فقط برای ارتباط سالم با خانواده و دوستان خوبمان از امکانات رایگان این شبکه ها استفاده می کنیم. زیرا بر اساس نکته چهارم، حتی اگر کتب ضاله برای من گمراه کننده نباشد، بازهم استفاده از آن حرام است. زیرا این امکانات شرایطی را فراهم می کند که من بتوانم هر لحظه از محیط امن خارج شده و به گروه های ناسالم بپیوندم. آمار نشان می دهد هر فرد به صورت میانگین در هفت گروه عضو است و اینکه من یک گروه سالم تأسیس کنم؛ ضمانتی ایجاد نمی کند که اعضای گروه من در گروه های دیگر نباشند یا ارتباطات خصوصی نداشته باشند.

پی نوشت سوم- دلایلی که بیان شده ارتباطی با حفره های امنیتی این شبکه ها یا دزدی اطلاعات ندارد. بنابراین تفاوتی میان شبکه های ایرانی یا صهیونیستی در این زمینه نیست و استفاده از همه آنها حکم استفاده از کتب ضاله را دارد.

پی نوشت چهارم- بنده هم از اعتقاد بعضی از بزرگان درباره لزوم حضور نیروهای مذهبی در شبکه های مجازی آگاهی دارم. و البته بنده این نوشتار را تخصیصی بر آن فرمایشات می دانم. یعنی اعتقاد دارم صرف حضور پر تعداد نیروهای مذهبی در یک شبکه نه تنها مفید نیست که می تواند آسیب زا هم باشد. بلکه یکی دو نیروی مؤثر، با ویژگی هایی که بیان شد، می توانند گروهی را دگرگون کنند و موج مثبتی ایجاد نمایند.

در یک کلام: صرف احساس وظیفه و داشتن انگیزه کافی نیست.

یا علی مدد!

 

پس نوشت: اولین کسی که این مطلب را خواند – که عاقلان دانند – تبصره ای اضافه کرد که البته همه افراد مذهبی، به توهم، خود را واجد اعتقادات محکم و دارای قدرت بیان می دانند و بر خود فرض می کنند که در این شبکه ها حضور (حتی غیر جدی و تأثیر پذیر) داشته باشند. که خود توهمی قابل تأمل است.

والله العالم بما یکون!

انتهای پیام/

ارسال نظر

  • گلستان بلاگ
    0

    سلام
    مطلب شمادرسایت گلستان بلاگ منتشر شد
    http://golestanblog.ir/%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A8%D8%B1%DA%A9%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87/

    پایدار و پیروز باشید
    یا علی

آخرین اخبار