آداب و رسوم ایرانیان با قدمت چندین هزار ساله اش بر هیچکس پوشیده نیست. ایرانی در سایه همبستگی با هر قومیت، زبانی و یا فرهنگی در سایه اتحاد، نوروز را جشن می گیرد. نوروز تجلی همدلی ملت ایران است. استان گلستان هم در شکل گیری این آداب و رسوم ایرانی-اسلامی سهمی به سزا دارد که مردمان آن با هر قوم و نژاد آن را بر پا می کنند.

آیین ها و سنت های خواندنی نوروز در گلستان

به گزارش گلستان24،  رسیدن به نوروز و بهار و مهربانی دلهایی که قرار است از احوال هم با خبر شوند آدابی دارد که در استان گلستان از گذشت های دور انجام می شده که در فرهنگ ماشینی عصر حاضر بسیاری از این آداب فقط در دفترچه تاریخ بجا مانده اند.

تست لباس عید و شور و حال کودکانه

مرضیه دیلمی بانوی گرگانی از آداب گلستانی ها پیش از آمدن نوروز که در گذشته بیشتر مرسوم بوده می گوید: "در گلستان و بویژه شهر گرگان مردم از یک ماه قبل مقدمات مراسم نوروز را فراهم می آوردند و بیشتر زحمات هم بر دوش بانوان بود. مقدمات رسیدن نوروز از اسفندماه و با خانه تکانی آغاز می شد. هر خانواده ای سعی داشت تا با تمیز کردن منزل و زیبا ساختن محل زندگی خود به استقبال عید برود. زنها بیشتر در این امور دخیل بودند. آنان از نزدیک شدن نوروز شادمان بودند و این شادی همدلی خاصی در بینشان ایجاد می کرد. سعی داشتند به هم کمک کنند تا همه در این شادی سهیم شوند." این نویسنده گرگانی در ادامه می افزاید: "تهیه لباس نو برای اعضای خانواده از دیگر وظایف زنان خانه بود. البته بیشتر مردم خودشان لباس می دوختند تا اینکه آماده بخرند. تک تک افراد باید از سر تا پا لباس هایشان را نو می کردند. بیشتر شادی خرید لباس نو برای بچه ها بود که تا رسیدن روز عید چندین بار لباس هایشان را تست می کردند."امروزه این سنت های دیرینه هم تکرار می شود.اما فرهنگ ماشینی در عصر حاضر شکل و قالبش را کمی تغییر داده است.

آداب پخت و پز شیرینی  و حلواهای مخصوص در گرگان

دیلمی به آداب پخت و پز شیرینی و حلواهای مخصوص گرگان اشاره می کند و می گوید: "زنان گلستانی که فامیل نزدیک هم بودند مثل مادر، خواهر و... یک هفته قبل از تحویل سال دور هم جمع می شدند تا نوبتی برای هم شیرینی های محلی مانند نان زنجبیلی، نان خرمایی، حلوا اماج، سرغبیلی، نان شیرمال و نان پادرازی درست کنند. البته امروزه دیگر بیشتر مردم این شیرینی ها را آماده می خرند اما هستند خانواده هایی که هنوز هم همچون گذشته این شیرینی ها را خودشان در منزل می پزند. سبزه ریختن هم از دیگر آداب نوروز بود که از 15 اسفند هر خانواده سبزه پرورش می داد تا سفره هفت سین را با آن تزئین کند. و این سبزه ها می توانست به فراخور علاقه هر خانواده از عدس، گندم، شاهی، ماش، و.. باشد."سبزه هم آداب ماشینی به خود گرفته بطوریکه اغلب مردم سبزه را از بازار تهیه می کنند.

سمنو پزون; آیینی خاص گلستانی ها

سمنو پزون

"سمنو پزون آیینی خاص داشت که در اسفند ماه انجام می شد.هنوز هم در گلستان  این آیین برگزار می شود. چند خانواده با هم این مراسم را انجام می دهند و سپس سمنو را در ظرف های کوچک می ریزند و به فامیل و همسایه ها هدیه می دهند. در گذشته سمنو را در کاسه های سفالی می ریختند و بعد ها چینی و.. و این ظروف خالی برگردانده نمی شد و بیشتر در کاسه ها سمنو، قند، شکر و یا تخم مرغ می گذاشتند اما امروزه این رسم با ریختن سمنو در کاسه های یکبار مصرف دیگر از شکل سنتی خود خارج شده و دیگر کاسه ای بر نمی گردد تا هدیه ای داخلش باشد! سمنو از جوانه گندم و آرد درست می شود که تهیه آن نیازمند مشارکت چند نفر است. وقتی قرار است سمنو پخته شود فامیل ها و دوستان دعوت به همکاری می شوند. این دور هم بودن هم از برکات دیگر عید نوروز است. اشخاص با هم زدن سمنو نیت و آرزو می کنند و از خداوند به برکت این همدلی طلب حاجت کرده تا سال آینده به خواسته خود برسند. در بیشتر مواقع هم خداوند پاسخ دلهای آنان را می دهد و سال بعد این دیگ سمنو بزرگتر از قبل می شود. شخصی که به آرزوی خود می رسد سال بعد با خود بادام و گردو می آورد تا دیگران را هم در شادی خود سهیم کند."

قاشق زنی، از رسوم مهم شب چهارشنبه آخر سال

این نویسنده گلستانی می افزاید: "شب چهارشنبه آخر سال در گلستان مراسمی خاص داشت. مردم در این شب از زمان تاریک شدن هوا آتش کوچکی روشن می کردند و از روی آن می پریدند. هر خانواده کوزه ای تهیه می کرد و در جلوی حیاط منزل می شکست. با این آرزو که تا چهارشنبه سوری سال بعد همه اعضای خانواده همیشه خوش باشند. بعضی ها هم یک آیینه و شانه جدید می خریدند تا سال جدید برایشان پرمنفعت باشد." دیلمی قاشق زنی را از دیگر رسوم شب چهارشنبه آخر سال می داند و اضافه می کند: "هر شخص با نیت بر آورده شدن حاجتش با یک کاسه مسی و یک قاش در حالی که صورتش را پوشانده بود جلوی در همسایه ها و یا فامیل می رفت و با قاشق به روی کاسه می کوبید. مردم در این شب منتظر می شدند و می دانستند که حتما کسانی به جلوی در آنها خواهند آمد. بنابراین شکلات و آجیل آماده می کردند تا به این اشخاص بدهند و سر آخر هم در حقش دعا می کردند که تا سال بعد خدا حاجت شما را برآورده کند. قاشق زن هدیه ها را جمع می کرد با این نیت که تا سال بعد مشکل و جاجتش برآورده شود. این اتفاق که جزو باور مردم شده بود می افتاد و شخص به آرزویش می رسید." اما امروزه از این سنت فقط آتش بازی آن بجا مانده است.آتش بازی برخی ها باعث می شود تا عده ای دچار سوختگی و نقص عضو شوند.

رشته پلو غذای شب الفه

وی اشاره می کند: "مردم اعتقاد داشتند که نباید در این شب نیت و حرف بدی داشته باشند چون آن اتفاق خواهد افتاد. پس سعی می کردند تنها برای هم طلب خیر کنند تا سال جدید به خیر و خوشی آغاز شود. غذای این شب هم بیشتر آش رشته بود. البته روز چهار شنبه مردم نهار آش گزنه می پختند و بر این باور بودند که با خوردن این آش در تمام طول سال هیچ حشره ای به آنها نیش نخواهد زد." دیلمی می افزاید: "با نزدیک شدن عید و شب قبل از سال تحویل که عید الفه هم گفته می شد- یعنی انس و الفت با اموات و رفتگان- مردم رشته پلو درست می کردند و با خوردن این غذا علاوه بر اینکه به یاد اموات بودند بر این اعتقاد نیز بودند که رشته کارهایشان در سال جدید باز شود و مشکلی برایشان پیش نیاید. اولین شب بعد از سال تحویل هم شام سبزی پلو با ماهی می پختند. عید را جشن می گرفتند و غذاهای مخصوص مانند پلو مرغی( زرشک پلو) به همراه سوپ ساک درست می کردند. ساک یک سوپ محلی گرگانی ها است." پختن این نوع غذا ها هنوز هم در خانواده گلستانی ها مرسوم است. سبزی پلو و ماهی هنوز هم غذای شب عید گلستانی است.

تخم مرغ رنگی; عیدی در گلستان

مرضیه دیلمی می گوید: "رنگ کردن تخم مرغ از دیگر مقدمات رسیدن به سال تحویل بود. بطوریکه این تخم مرغ های رنگ شده  هم سر سفره هفت سین قرار می گرفت و هم به عنوان عیدی به بچه های فامیل داده می شد." وی اضافه می کند: "از دیگر مراسم سنتی گلستانی ها این بود که یک نفر از اعضای خانواده را که اعتقاد داشتند قلب صافی دارد و قدمش خیر است قبل از سال تحویل به یک امام زاده می فرستادند- که در گرگان بیشتر به امامزاده نور می رفتند- سپس فرد مورد نظر تا چند دقیقه مانده به سال تحویل پشت در منزل منتظر می ماند تا بعد از تحویل سال اولین شخصی باشد که در سال جدید با خیر و برکت وارد منزل می شود. البته هنوز هم این رسم در بعضی خانواده ها اجرا می شود. این اعتقاد به قدری در گذشته پررنگ بود که اعضای فامیل در انتظار می ماندند تا این فرد به چند خانواده سر بزند و عیدی بگیرد و بازگردد و اگر دراین فاصله شخص دیگری در منزلشان را می زد در را باز نمی کردند! منتظر می شدند تا اول آن نفر زیارت کننده وارد شود. به او نیز یا تخم مرغ هدیه می دادند یا پول که ازقبل هنگام سال تحویل لای قرآن گذاشته بودند. در گذشته عیدی در استان گلستان و بویژه گرگان تخم مرغ رنگی و پول بوده . البته عیدی کسی که تازه ازدواج کرده و یا زوجی که اخیرا صاحب نوزادی شده باشد مخصوص بود. هنوز هم این رسم از گذشته باقی مانده. سیزده بدر نیز آیینی است که در کل کشور انجام می شود و همه به برکت سال جدید در این روز که روز خانواده هم نام گرفته با هم در دل طبیعت، آخرین روز تعطیلات نوروزی را جشن می گیرند."

"بی خبر از هم نوعت نباش!"  مهمترین پیام نوروز

آنچه که در این گزارش بیان شد، آیین و سنت هایی بود که از گذشتگان به جا مانده و مهم نیست که کجا هستیم و در کجای ایران زندگی می کنیم و دقیقا به چه شکل این رسوم برگزار می شود، مهم این همدلی و یکرنگی است که به بهانه سال جدید اتفاق می افتد تا در آغاز سال جدید با صفای درون به استقبال عید و نوروز رفته باشیم. این مهمترین پیامی است که نوروز با خود دارد: بی خبر از هم نوعت نباش! اگر می خواهی انسانیت را با افتخار فریاد بزنی!

انتهای پیام/

 

ارسال نظر

آخرین اخبار