به گزارش گلستان 24، حاشیه های بازداشت حمید بقایی همچنان ادامه دارد و در آخرین رویداد، دفتر احمدی نژاد با صدور اطلاعیه ای از وی دفاع کرده و او را پاکدست دانسته، همین موضوع مورد توجه بیشتر روزنامه های اصلاح طلب قرار گرفته است. محمدباقر قالیباف نیز در مورد تحریم ها و دولت اظهاراتی داشته که این سخنان در روزنامه ها با رویکرد سیاسی مخصوص خود بدان پرداخته شده است.
چرا احمدی نژاد به دفاع از بقایی پرداخته؟
روزنامه اصلاح طلب آرمان در ادامه مشی اصلاح طلبان برای مصادر شخصیت های سیاسی کشور، حجت الاسلام ناطق نوری را به عنوان سوژه امروز خود انتخاب کرده است. این روزنامه با یادآوری خاطرات انتخابات ریاست جمهوری سال 76، و رقابت اصلاح طلبان با ناطق، شرایط کنونی را به نحوی توصیف کرده که لاجرم مواضع ناطق نوری با اصلاح طلبان به یکدیگر نزدیک شده و احتمال ائتلاف برای انتخابات مجلس دهم را نیز دور از ذهن ندانسته است: حجتالاسلام ناطق نوری و رئیس دولت اصلاحات پس از انتخابات دوم خرداد 76 و پس از بروز جریانات تندروانه در دو اردوگاه، دیگر «رقیب گذشته» به شمار نمیروند و شاید بتوان آنها را «رفیق امروز» نامید. اصلاحطلبان امروز معتقدند که کشور به حضور افرادی مثل شیخ نور در عرصه اجرایی نیاز دارد و شرکت وی در انتخابات مجلس به مثابه جانی تازه در رگهای آنهاست و برعکس گذشته، این بار پیروزی او برای آنها مسرتبخش است. بنابراین حضور ناطق در انتخابات مجلس و انتخاب مجدد وی میتواند این اوقات فراغت و فرصت را برای بسیاری از دلواپسان ایجاد کند تا به رفتارهای گذشته خود جدیتر فکر کنند.
آرمان در ادامه برای شیخ نور، تعیین تکلیف نیز کرده و از وی خواسته با فراموشی شکست سال 76 از اصلاح طلبان، این بار به عنوان ناجی آنان در انتخابات مجلس دهم ظهور یابد،که شاید مرهمی باشد بر زحم فقدان رهبری در اصلاح طلبان:حجتالاسلام ناطقنوری نباید همچون برخی افراد به این فکر کند پیشینه شکست او در دوم خرداد 76 در دیگر عرصههای انتخاباتی برایش تکرار خواهد شد. حضور شیخ نور در انتخابات مجلس دهم فارغ از همراهی اصلاحطلبان و اصولگرایان میتواند شوری دیگر در انتخابات به پا کند. اعلام کاندیداتوری دقیقه 90 آیتا... هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم توانست موجی از امید ایجاد کند که در نهایت منجر به شکست تندروها شد. چرا این اتفاق این بار در انتخابات دهمین دوره مجلس و به دست حجتالاسلام ناطق روی ندهد. او ثابت کرده همواره پایبند به تفکرات میانهروانه است و افراط را برنمیتابد بنابراین شاید بتوان امیدوار بود در مدت باقیمانده، شیخ نور در خود احساس تکلیف کند و همچون هاشمی در سال92 به دعوت مردم و بزرگان میانهروی و اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی پاسخ مثبت دهد.
آرمان به بیانیه دفتر احمدی نژاد نیز نگاه تحلیلی داشته و آن را مورد بررسی قرار داده است. یکی از ویژگی های ریئس جمهور سابق به اذعان همگان، شجاعت و صراحت لهجه او در مقابل رقیبان بود، شاید کسی تصور نداشت پس از ماجرای محمدرضا رحیمی و عدم دفاع از وی، احمدی نژاد از بقایی نیز حمایتی بکند، اما این بار به نظر می رسد رئیس دولت سابق، تمام قد به دفاع از یار سابق خود پرداخته است: دیروز دفتر رئیس دولتهای نهم و دهم یعنی محمود احمدینژاد در ارتباط با دستگیری حمید بقایی، معاون اجرایی دولت دهم بیانیهای صادر و در آن تاکید کرد که «رئیسجمهور دورههای نهم و دهم بهطور قاطع از پاکی، پاکدستی و حقانیت بقایی تا آخر دفاع خواهد کرد.» همگان منتظر بودند تا نامه اعلام برائت دیگری از دفتر احمدینژاد صادر شود و برخی به شوخی این موضوع را مطرح میکردند که بقایی هم برای احمدینژاد ناشناس شده است تا اینکه دیروز نامهای به این شرح منتشر شد. شاید اشتباه افکار عمومی بود که در سال90 تصور کردند خط قرمز احمدینژاد معاون اول او یعنی محمدرضا رحیمی است و ذهنها به سمت یک مرد ساکت در گوشه پاستور راهنمایی نشد اما امروز مشخص شد اگر خط قرمزی بوده بیشتر به طیف مشایی در دولت نزدیک بوده است که بقایی در آن میگنجد. آیا اگر محمدرضا رحیمی هم در آن حلقه حضور داشت بهجای نامه حمایت از او، رسانهها اقدام به انتشار نامه برائت میکردند؟ یک بام و دو هوای احمدینژاد در این نمونه کاملا هویداست. او بهطور قاطع از پاکی، پاکدستی و حقانیت بقایی دفاع کرده و نکته جالب اینجاست که هنوز درباره اتهامات بقایی خبری درز پیدا نکرده است.
صادق زیباکلام نیز در یادداشتی به چرایی دفاع احمدی نژاد از بقایی پرداخته و دلیل آن را معرفی بقایی برای اولین بار توسط خود احمدی نژاد دانسته است: درعینحال این احتمال هم وجود دارد که بازداشت آقای بقایی به مسائل مالی مربوط نباشد زیرا اگر درخاطرداشته باشیم حدود یک سال پیش یکی از دوستان و همکاران آقای احمدینژاد برای مدتی بازداشت شد. علت بازداشت او مربوط به مسائلی خاص بود اما این احتمال برای آقای بقایی بعید است. زیرا آقای بقایی فعال مطبوعاتی نبود و میتوان گمانههای دیگر برای بازداشت او مطرح کرد. البته زمانی که آقای محمدرضا رحیمی -معاون اول دولت دهم- مجرم شناخته و راهی زندان شد، آقای احمدینژاد رسما وی را تکذیب کرد ولی این کار را درمورد آقای بقایی نمیتواند انجام دهد. زیرا رحیمی در دولت آقای هاشمی نیز مسئولیت داشت و فرماندار بود در نتیجه احمدینژاد میتوانست اعلام کند اگر رحیمی معاون اول من بود به طور یقین فرماندار آقای هاشمی هم بوده است!در نتیجه نوع برخورد با رحیمی و بقایی از طرف احمدینژاد دوگانه نیست! احمدینژاد بقایی را شخصا وارد عرصه مدیریتی کشور کرده است و به هیچ شکل نمیتواند انتصاب وی را به خود تکذیب کند. علیالظاهر حمید بقایی یعنی احمدینژاد و احمدینژاد با بقایی است؛ البته جالب اینجاست که برخی اصولگرایان که پایگاه اجتماعی و سیاسیشان متزلزل شده بهخوبی میدانند که هیچ چهره و شخصیتی وجود ندارد که در انتخابات مجلس برای اصولگرایان رایآور باشد. احمدینژاد درمیان مردم رای خوبی دارد و اگر احمدینژاد نباشد، روز خوبی برای آنها نخواهد بود و احتمال میرود در هر انتخاباتی شکست بخورند.
هدف دولت رفع تحریم نیست
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست خود به اظهارات بی سابقه شهردار تهران در انتقاد از دولت و سیاست های آن پرداخته است و تیتر این مطلب را نیز " هدف دولت رفع تحریم نیست" برگزیده: محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در جمع تعدادی از دانشآموختگان دانشگاه تهران نکات قابل توجهی را درباره برخی از رویکردهای دولت یازدهم مطرح کرد. به گزارش «وطن امروز»، قالیباف ضعف مدیریت را موثرتر از تحریمها دانست و تاکید کرد: این نحوه مدیریت اقتصاد کشور است که مذاکرهکنندگان را تضعیف میکند. قالیباف تاکید کرد عملکرد برخی مسؤولان به گونهای است که گویی هدف آنها از مذاکرات، پیروزی در انتخابات است نه رفع تحریمها. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران گفت: از امام یاد گرفتیم دستمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و بلند شویم. درست است تحریمها اقتصادمان را تحت فشار قرار داده ولی این فقط به خاطر تحریمها نیست. بیبرنامگی و ضعف مدیریت در این دولت و دولت پیشین از تحریمها هم مؤثرتر است. آمریکا نباید احساس کند ما وابسته به تصمیم و اراده او هستیم. انقلاب و جنگ ثابت کرده ما وابسته به هیچکس نیستیم. قالیباف در این دیدار با اشاره به گسترش سیاستزدگی در کشور اظهار داشت: بعضی دلشان میخواهد همهچیز را دوقطبی کنند. باور کنیم مسائل اصلی کشور دوقطبی نیست. آنچنانکه در زمان انتخابات مسائل کلان نظام را دوقطبی کردند و کاش نمیکردند. نباید دوران «بگمبگم» به دوران «تقصیر قبلیها بود» تبدیل شود. محمدباقر قالیباف ترکیب «هوشمندی مدیریتی» و «وحدت ملی» را رمز عبور کشور از شرایط حساس فعلی دانست و اظهار داشت: معتقدم با در پیش گرفتن یک راهبرد صحیح اقتصادی، رسانهای و منطقهای، دولت میتوانست به یکی از بهترین توافقهای تاریخ ایران دست یابد اما متأسفانه رویکرد مدیریتی دولت در 2 سال گذشته شرایط را بهگونهای رقمزده که جامعه حس میکند انرژی مسؤولان بهجای حل مشکلات آنها صرف مسالهسازیهایی میشود که هدف از آن وابسته کردن کشور به مذاکرات هستهای و گریزناپذیر نشان دادن توافق به هر قیمت است. گویی هدف دولت برای دستیابی به توافق، رفع تحریمها نیست بلکه جلب آرای سیاسی برای پیروزی در انتخابات آتی است. ما باید تاریخ را آینه عبرت خود کنیم؛ تاریخی که به ما میگوید گره زدن همه امورات کشور به راضی کردن بیگانگان نتیجهای جز سرنگونی دولت ملی مصدق نداشت.
قالیباف در ادامه انتقاد از روند مذاکرات هسته ای گفته: اگر اقتصاد مبتنی بر توان داخلی در دولت مصدق عملیاتی شده بود و نگاه به خارج از مرزها در کشور حاکم نمیشد، ریزش نیروهای اجتماعی به آن حد نمیرسید که کودتای انگلیسی علیه دولت ملی موفق شود. شهردار تهران در ادامه اظهار داشت: تردیدی در این نیست که قدرت دفاعی و اقتصادی کشور امکان چانهزنی و دستیابی به توافقی باعزت را افزایش میدهد و امروز تأسفانگیز است که دولت با دست خود، خود را در میز مذاکرات خلع سلاح کرده است. وی تصریح کرده است: این نحوه مدیریت اقتصادی در داخل کشور است که مذاکرهکنندگان را تضعیف میکند نه منتقدان.
مهدی محمدی در سرمقاله امروز وطن امروز به موضوع مذاکرات هسته ای، رفع تحریم ها و اظهارات ریئس جمهوری پیرامون گره زدن آب خوردن و تحریم ها پرداخته است: آقای رئیسجمهور با سخنان چند روز قبل خود درباره گره زدن «آب خوردن» مردم به رفع تحریمها، آخرین شانسهای یک توافق خوب را از بین برد. حدود 3 هفته مانده به ضربالاجل 10تیر، رئیسجمهور به آمریکاییها اطمینان داد مطلقا لازم نیست کوتاه بیایند و زحمت اصلاح چارچوب لوزان را به خود بدهند؛ حتی اگر بدترش هم کردند مهم نیست، چرا؟ چون آب خوردن ما هم لنگ کاغذی است که آمریکا پای آن را مهر کند بنابراین «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است». من نه از منظر عزت ملی و نه حتی از منظر مذاکراتی به مساله نگاه نمیکنم. بیایید کاملا معاملهگرانه به مساله بنگریم. آیا دوستان عزیز و خدوم ما در تیم مذاکرهکننده، معاملهگران خوبی هستند؟ از حیث سابقه مذاکراتی، تا امروز، همه مبانیای که میتوانست زیرساخت یک توافق خوب – بخوانید معامله شیرین- را فراهم کند از سوی دوستان مذاکرهکننده نقض شده است...کاری که اکنون همکاران آقای روحانی باید انجام دهند گشتن و پیدا کردن اعمال حیاتی آدمیان و گره زدن آنها به توافق هستهای نیست، بلکه کار آنها این است که در این 4 مورد جلوی نهایی شدن توافق بدی که در لوزان پایههای آن را استوار کردهاند، بگیرند. ما درباره چند ماه و چند سال آینده صحبت نمیکنیم. بحث بر سر اتفاقی است که تا 3 هفته دیگر رخ خواهد داد. 2 سال است تقریبا همه امور کلیدی کشور به مذاکرات هستهای گره خورده است. اکنون زمان آن است که دولت یک بار برای همیشه روشن کند که میتواند به یک توافق خوب برسد یا نه؟ همه بحثهای دیگر به کنار، میتواند تحریمها را بردارد یا خیر؟ پارامترهای یک توافق خوب نه قابل جابهجایی است، نه قابل تحریف و نه با عملیات روانی تغییر خواهد کرد. مردم ایران همانقدر که آماده استقبال شادمانه از یک توافق خوبند، با قدرت به توافق بد –ولو امضا شده باشد- نه خواهند گفت. هیچکس فراموش نکرده است که تیم مذاکرهکننده روز نخست با چه هدفی به این ماموریت فرستاده شد. آنچه از سوی مردم، از آقایان خواسته شده بود این بود که تحریمها را بردارند. حالا میبینیم که این هدفگذاری به تدریج در طول مسیر تحریف شده و به «استثناسازی رسمی ایران از نرمهای بینالمللی» و «استقرار رژیم بازرسی ویژه در ایران در عین حفظ زیرساخت تحریمها» و «تعطیلی همیشگی غنیسازی صنعتی در ایران» تبدیل شده است. پس از 2 سال دوستان عزیز ما ـ حتی اگر نخواهند ـ مجبور خواهند بود با مردم صادق باشند.
"امام خامنهای ایران را به قدرت منطقهای تبدیل کردند"، این بخشی از سخنان سیدحسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان است که وطن امروز آن را تیتر قرار داده است: بعد از ظهر دیروز سیدحسن نصرالله با ایراد یک سخنرانی ماندگار در بیروت در وصف حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، ایشان را مرجع میلیونها مسلمان در جهان دانست.در این سخنرانی که به طور زنده توسط شبکه المنار از «کنفرانس اجتهاد و نوآوری در اندیشه امام خامنهای مدظله العالی» پخش شد، دبیرکل حزبالله لبنان، امام خامنهای را رهبر و اندیشمندی فقیه خواند که مواضعشان برای منطقه مهم و در جهان فراگیر است. از نگاه او یکی از مهمترین خصوصیات ایشان به عنوان متفکر و اندیشمند و فقیه مساله اصالت و مستقل بودن ایشان است: «متاسفانه بسیاری از فرهیختگان با این امر دچار مشکل میشوند و زیر بار فشار، بسیاری از لغات و اصطلاحات خود را تغییر میدهند و این امر باعث میشود آنها چارچوبی جدید از اسلام ارائه کنند. به دلیل فشارها و بویژه انقلاب بزرگی که در عرصه ارتباطات روی داد میبینیم بسیاری به این نتیجه رسیدند اصول و اندیشهها را مورد بازنگری قرار دهند به گونهای که بسیاری به مرز انکار اصول اساسی اسلام رسیدهاند.» سیدحسن نصرالله افزود: «امام خامنهای دارای شایستگی و شجاعت، هوشیاری تاریخی و شناخت سیاسی وسیع و تجربه اجتماعی و سیاسی در بخشهای مختلف زندگی» و در نتیجه صاحب«قدرت بالای مدیریتی و تشخیص دوست و دشمن هستند». او موقعیت سوم امام خامنهای را اندیشه بزرگ اسلامی ایشان دانست و افزود: «ایشان یکی از بزرگترین مراجع تقلید و رهبری هستند که مواضعشان برای منطقه مهم و در جهان فراگیر شده است.» و سپس آشنایی وسیع ایشان را حتی در زمینه علمای اهل سنت و کتابهایشان نیز ستود. دبیرکل حزبالله لبنان همچنین حضرت آیتالله خامنهای را رهبر و فرماندهی توصیف کرد که «هرگز مطالعات و توجهات ایشان در این امور قطع نشده است» به طوری که «هیچ رهبری در جهان تا به این اندازه وقت خود را در امور مختلف صرف نمیکند». در ادامه رهبر مقاومت تشریح کرد چگونه رهبر ایران نگرانیهای امت را بهصورت مستقیم میشنوند تا «بهصورت گسترده و وسیع از امور مطلع شده و بر مسائل فرهنگی جامعه به صورت عمیق اشراف داشته باشند و از مشکلات جوانان باخبر شوند.»
بانک ها واردکننده برنج هم شدند!
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی به ورود بانک ها به عرصه واردات پرداخته و واردات مواد غذایی توسط این بنگاه های اقتصادی را مورد نقد قرار داده است: خرید و فروش ملک، ساخت و ساز و کارخانه داری کم بود حالا واردات موادغذایی هم جزئی از فعالیت بانکها شده است.دسترسی به ارز مبادلهای، بانکها را به سمت واردات محصولات غذایی کشاند. بانکها به عنوان بنگاههای مالی که در سالهای اخیر شرکتداری در آنها به کار سودآوری تبدیل شده است، از سال 91 به دلیل دسترسی آسان به ارزهای مبادلهای رو به واردات محصولاتی آوردند که پرتقاضا و با سودآوری بالاست.برنج و شکر از محصولاتی است که در چند سال گذشته در لیست فعالیتهای وارداتی بانکها قرار گرفته است. هر زمان بازار محصولی دچار تنش میشد و با برهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا قیمتها بالا میرفت، بانکها برای حضور در این بازار دست به کار میشدند. اوج حضور بانکها در بازار برنج به سال91 باز می گردد که توانستند سهمی حدود 20درصد از بازار را در اختیار گیرند.مرتضی شاه حسینی نایب رئیس انجمن برنج در گفتگو با تابناک در این باره گفت: کالاهای اساسی به دلیل قدرت نقدشوندگی بالا بازاری وسوسه انگیز برای بانکهایی بود که راحتتر از دیگران به ارزهای مبادلهای دسترسی داشتند. از این رو، این کالاها و از جمله برنج در لیست واردات فعالان بانکی قرار گرفت.به گفته او، اقدام به واردات از سوی این افراد اما سودی عاید آنها نکرد، چرا که واردات کالاهای اساسی موضوعی تخصصی است و در صورت عدم آشنایی با علامتهای بازار به جای سود، زیان به بار خواهد آمد.به همین دلیل در دو سال 92 و 93 به رغم تمایل اولیه بانکها برای حضور در بازار برنج وارداتی، سهم آنها از واردات به 3 درصد کاهش یافت.زمان مناسب برای واردات، نوع برنجهای پرتقاضا، کیفیت محصولات و... از آیتمهای موثر بر بازار هستند که فرد تاجر برای موفقیت در تجارت خود باید از آنها اطلاعات کافی داشته باشد.در همین حال آلبرت بغزیان اقتصاددان در واکنش به خبر واردات برنج از سوی بانکها به آفتاب یزد گفت: بانکها معمولا به خاطر اینکه واسطه مالی هستند کارشان دریافت و جمع آوری منابع و انتقال آنها به متقاضیان تسهیلات است اما در ایران از سالهای گذشته چون برخی از سازمانها مشکل دریافت وام و یا پرداخت اقساط آن را داشتند اقدام به تاسیس بانک هایی کردند تا نیازهای مالی شان را رفع کنند و این چنین بود که سازمانها و شرکتهای بزرگ وارد کار بانکداری شدند.
آفتاب یزد به اظهارات رحمانی فضلی نیز اشاره ای داشته، فضلی در سخنانی در دفاع از بیت المال خاطر نشان کرده که اگر منتصبین وی به بیت المال دست درازی کند؛ از زندگی ساقطش خواهد کرد: عبدالرضا رحمانی فضلی در جمع معاونین عمرانی استانداری کشور با انتقاد تند از برخی دست درازی ها به اموال بیت المال در برخی از استانهای کشور و همچنین با اشاره تلویحی به خبر منتشر شده از پروژه تعاونی مسکن در کرج گفت: اگر بدانم و بفهمم که معاونی به بیت المال دست درازی کرده آن را رها نمی کنم و بیچاره اش میکنم و از زندگی ساقطش می کنم و تا قران آخر را از او میگیرم. چرا باید به اسم صندوق خیریه و قرض الحسنه از شهرداری ها و فرمانداریها پول بگیرند؟ وی افزود: چرا گزارشی از کمیسیون ماده۱۰۰ تاکنون به دست من نرسیده است؟ آقایان میروند می نشینند ماهی ۲-۳ میلیون تومان حقوق می گیرند بعلاوه هدیه، آن وقت نتیجه آن کلی تصرفات و دست درازی به زمین ها است. به تازگی گزارشی از یک استان آمده که وزارت کشور تعاونی مصرف ایجاد کرده در حالی که این اقدامات بعید نیست و اگر اقدامی قرار باشد انجام شود فقط با امضای شخص معاون وزیر کشور ممکن است. رحمانی فضلی به موضوع عزل شهرداران اشاره کرد و گفت: هم باید به شهرداران احترام گذاشت و هم به اعضای شورای شهر. اما چرا یک شهرداری که ۶ ماه قبل با رای اعضای شورا شهردار شده، یک مرتبه با همان اعضا استیضاح می شود؟ بعدا می فهمیم که شهردار نتوانسته خردهفرمایشات آقایان را انجام دهد که در این خصوص باید استاندار و فرماندار هم پاسخگو باشند.
آفتاب یزد از سرنوشت ایرباس های خریداری شده توسط ماهان گزارشی تهیه کرده و با طرح سوال ایرباس ها به پرواز در می آیند؟، به این موضوع پرداخته است: «هواپیماهای جدید ماهان قابل مصادره است» این ادعایی است که چندی پیش از سوی آمریکا عنوان شد. حالا به نظر می رسد مناقشه ایران و آمریکا بر سر هواپیماهای خریداری شده بالا بگیرد و به زعم برخی، حتی برجریان مذاکرات هسته ای هم تاثیر خواهد گذاشت. نیویورک تایمز در گزارشی جدید نوشت:« در سایه دور نهایی مذاکرات هسته ای، ظاهرا این هفته ایران و آمریکا در مورد خرید اخیر 9 هواپیمای ایرباس دست دوم توسط شرکت تحت تحریم ماهان ایر به سمت رویارویی پیش می روند.» موضوع به چندی پیش برمی گردد، اواسط اردیبهشت شرکت هواپیمایی ماهان با وجود تحریم های گسترده توانست در اقدامی شبانه 9 فروند هواپیمای مسافربری جدید وارد کشور کند. در واکنش به این کار، وزارت خزانه داری آمریکا که مسئول تشخیص اقدامات ناقض تحریم هاست، دو شرکت عراقی و اماراتی را به دلیل فروش هواپیما به ایران تحریم کرد. درست بعد از این کار بود که واکنش ها آغاز شد، عده ای هواپیمای ماهان و عده ای وزارت خزانه داری آمریکا را محکوم کردند. اما امریکا تنها به تحریم دو شرکت اکتفا نکرد، تمام دارایی های دو شرکت که تحت حاکمیت آمریکا بودند، مسدود شد و شهروندان آمریکایی از انجام فعالیت های اقتصادی با این شرکت ها منع شدند. دام جی زوبین، معاون وزیر خزانه داری آمریکا در بخش تروریسم و اطلاعات مالی، طی سخنانی در اینباره تاکید کرد «ما به صورت فعال به مقابله با نقض تحریم های ایران خواهیم پرداخت. ما از تحریم افراد و شرکت هایی که در نقض تحریم ها کمک می کنند، دریغ نخواهیم کرد. این مجموعهها و این اشخاص بر اساس دستور اجرایی 13224، وارد لیست شد.»
آفتاب یزد در ادامه آورده است: اما همانطور که بالاترذکر شد، نیویورک تایمز مجددا در گزارشی راجع به این موضوع، نوشت « به احتمال زیاد این هفته ایران و آمریکا در مورد خرید ایرباس های دست دوم به سمت رویارویی پیش می روند.» وزارت خزانه داری آمریکا نوشته بود که این هواپیماها «قابل توقیف» هستند، یعنی از نظر تئوریک می توانند از ترک فرودگاه های کشورهای متحده آمریکا و دیگر کشورهایی که دارای موافقتنامه های مسافربری هوایی با ایران هستند، منع شوند.» اما دو روز پیش، رئیس هواپیمایی کشوری ایران گفت:« تلاش آمریکا برای توقیف یا جلوگیری از پرواز هواپیماهای ماهان ایر به کشورهای دیگر تحمل نخواهد شد. آمریکا حق متوقف کردن هواپیماهای ما را در سفرهای بین المللی ندارد.» مدیر موسسه حقوقی اکریویس لا در واشنگتن در این باره می گوید: «شما این تکه های بزرگ تکنولوژی را در اختیار دارید که دولت آمریکا دارای صلاحیت قضایی بر روی آنهاست.» به گفته وی، دولت آمریکا با طرح احتمال جلوگیری از پرواز این هواپیماها «می خواهد این سیگنال را ارسال کند که ایران برای تجارت آزاد نیست.»
نوبت به «م .ه»رسید!/ قند پارسی در گلوی بی بی سی گیر کرده است
روزنامه جوان با تیتر " نوبت به «م .ه»رسید!"، به سراغ پرونده مهدی هاشمی و تایید حکم وی از سوی دادگاه رفته است: یک منبع آگاه از تأیید حکم مهدی هاشمی از سوی دیوان عالی کشور خبر داد. به این ترتیب پس از یک سلسله اعمال عدالتها در دستگاه قضا، نوبت به «م . ه» رسید. مهدی هاشمی، مجرمی که چندین سال باید از نام او به «م.ه» بسنده میشد، تا جرم متهم به اثبات قضایی میرسید. مهدی هاشمی به اتهام اختلاس، ارتشا و مسائل امنیتی محکوم شده بود. پرونده قضایی مهدی هاشمی به رغم فشارهای سنگین سیاسی و رسانهای یکی از مهمترین پروندههای قضایی در سال 93 بود که پس از سیر مراحل قانونی به نتیجه رسیده است. مهدی هاشمی پس از سفر تقریباً طولانی به فرنگ به بهانه آنچه «ادامه تحصیل» عنوان کرده بود، دوم مهرماه سال 91 به ایران بازگشت و یک روز پس از ورودش به کشور به دادسرای امنیت رفت تا پاسخگوی اتهامات مالی و امنیتی مطرحشده باشد. دادستانی تهران در ساعات پایانی همان روز یعنی سوم مهر 91 اعلام کرد که مهدی هاشمی از سوی بازپرس پرونده تفهیم اتهام شد و با صدور قرار بازداشت موقت به زندان رفت. وی پس از حدود سه ماه بازداشت موقت در زندان اوین، 27 آذر 91 با تودیع وثیقه 10میلیارد تومانی آزاد شد. کمتر از یک ماه بعد یعنی 20 دی 1391 عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران از صدور کیفرخواست برای مهدی هاشمی خبر داد و گفت: این کیفرخواست مشتمل بر 125 صفحه با 12 عنوان اتهامی است. پس از تعیین قاضی ناصر سراج برای رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی، با تعیین وقت قبلی قرار بود نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات مهدی هاشمی، 15 اردیبهشت92 در دادگاه انقلاب برگزار شود ولی بهدلیل موافقت دادگاه با استمهال مهدی هاشمی و همچنین وجود نقص در کیفرخواست، این پرونده به دادسرا بازگشت. ناصر سراج چندی بعد درباره وضعیت رسیدگی به این پرونده در جمع خبرنگاران گفت که پرونده مهدی هاشمی ایرادات سنگینی دارد و ارسال آن از دادسرا به دادگاه زمان زیادی میبرد. پس از وقفه طولانی برای رفع نواقص مدنظر دادگاه در دادسرا و تعیین قاضی و شعبه جدید به علت انتصاب سراج بهعنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور، نخستین جلسه محاکمه مهدی هاشمی 11 مردادماه سال 93 در شعبه 28 دادگاه انقلاب بهریاست قاضی مقیسه برگزار شد. با برگزاری 26 جلسه محاکمه، دادگاه با برخی تحقیقات و استعلامها، تنفس اعلام کرد. در نهایت، شعبه رسیدگیکننده طی دو جلسه، آخرین دفاعیات مهدی هاشمی را اخذ کرد و وکلای وی نیز (سید محمود علیزاده طباطبایی و وحید ابوالمعالی) لایحه آخرین دفاع خود را ارائه کردند. اواخر اسفندماه سال گذشته بود که حکم دادگاه انقلاب صادر و 26 اسفندماه به مهدی هاشمی ابلاغ شد که بهگفته غلامحسین محسنیاژهای، وی به حبس، جزای نقدی و انفصال از خدمت محکوم شده است.
موضوع جاسوسی رژیم صهیونیستی از هتل های محل مذاکرات هسته ای ایران و 1+5، مورد توجه جوان قرار گرفته و با تیتر " جاسوسی هم به گره کور مذاکرات اضافه شد"، به آن پرداخته است: ظاهراً مذاکرهکنندگان ایرانی علاوه بر توجه به پیچیدگیهای سیاسی و دیپلماتیک مذاکرات، از این به بعد، باید مواظب جاسوسیهای دستگاههای اطلاعاتی هم باشند.روزنامه امریکایی وال استریت ژورنال نوشته که نهادهای جاسوسی اسرائیل از هتلهایی که مذاکرات ایران و شش قدرت جهان در آنها برگزار شده، جاسوسی کرده است. روزنامه امریکایی والاستریت ژورنال روز چهارشنبه فاش کرد که بررسیهای شرکت کاسپرسکی که در امنیت سایبری پیشرو است نشان می دهد که اسرائیلیها از هتلهای محل مذاکرات ایران با 5+1 نیز جاسوسی میکنند. این شرکت سال قبل به وجود ویروس رایانهای «دوکو» پی برد که عمدتاً گفته میشود توسط جاسوسان اسرائیلی مورد استفاده قرار میگیرد، ولی اخیراً تصمیم گرفته که بررسی و مشخص کند که چه افراد دیگری در فهرست هدفهای این ویروس هستند.برای این کار، شرکت کاسپرسکی میلیونها دستگاه رایانه را در سراسر جهان بررسی کرد و به سه هتل مجلل اروپایی مظنون شده است. محققان کاسپرسکی حالا افشا کردهاند که این سه هتل اروپایی دقیقاً همان هتل هایی هستند که مذاکرات هستهای ایران و 5+1 در آن انجام می شود. روزنامه والاستریت سعی دارد تلویحاً این گونه بیان کند که اسرائیلی ها به خاطر بیاعتمادی به طرف امریکایی دست به این جاسوسی ها زده اند ولی نکته قابل توجه این است که مقامات ارشد امریکایی در سال 2014 متوجه شدهاند که اسرائیلیها از مذاکرات هسته ای جاسوسی می کنند و زمانی جزئیاتی در مورد تاکتیکهای اسرائیل ارائه کردهاند ولی ظاهراً هیچ اقدامی برای جلوگیری از این کار نکردهاند.
روزنامه جوان در ادامه این گزارش آورده: این گزارش وال استریت ژورنال نشان می دهد که مذاکره کنندگان ایرانی، حالا باید علاوه بر اینکه مواظب باشند «شیطان در جزییات» توافق احتمالی لانه نکند، باید از لانه کردن شیطان در در و دیوارهای اتاق های شخصی و مکان مذاکرات نیز مواظبت کنند. خبر وال استریت ژورنال،مذاکرات دقیقه نودی آذرماه 1393 را در خاطر تداعی می کند که اعلام شد مقامات ایرانی حاضر در مذاکرات هستهای وین یک پیشنهاد هستهای جدید از سوی گروه 5+1 دریافت کردهاند ولی به دنبال یک خط ارتباطی امن هستند تا آن را با تهران در میان بگذارند. همان موقع گزارشهایی هم منتشر شد مبنی بر اینکه ظریف مجبور شده که به تهران برگردد.نکته قابل توجه این بود که در آخرین روزهای مذاکرات آذرماه 1393، وزیر خارجه عربستان به وین سفر کرد و این مذاکرات تنها نتیجه اش این بود؛ «توافق ژنو در وین تجدید شد.»
تغییر خط زبان فارسی، پروژه ای است که بی بی سی فارسی آن را در دستور کار خود قرار داده و با تهیه برنامه های درحال پررنگ کردن این موضوع است. جوان با تیتر " قند پارسی در گلوی بی بی سی گیر کرده است" به این موضوع پرداخته است: شبکه بیبیسی خواستار تغییر بسیاری از چیزها در ایران است اما به شکلی سربسته و غیرعلنی. حالا مدتی است که عبارت «تغییر خط فارسی در ایران » بر سر زبان مجریهای این شبکه و محتوای برنامههای آن افتاده است. داستان از بررسی جوابگو بودن یا نبودن خط فارسی در یکی از برنامههای این شبکه شروع شده و حالا به طرح این مسئله از سوی یکی از مجریان این شبکه انگلیسی رسیده است که آیا موافق تغییر خط فارسی در حوزههای علمی هستید؟برخی کشورها همچون ترکیه و هند زیر بار رفتهاند و برخی دیگر همچون افغانستان بر حفظ فرهنگ و سنتشان پایبند بودهاند، حالا نوبت به ایران رسیده است. داستان این مأموریت فرهنگی، دو هفته پیش با پخش برنامه «پرگار» از این شبکه آغاز شد، برنامهای با محوریت خط فارسی که هدف آن ستایش خط فارسی به عنوان یکی از مواریث ماندگار فرهنگی ایران نبود بلکه هدف، رساندن این مطلب بود که خط فارسی دیگر جوابگوی زبان فارسی نیست. حالا مرحله دوم مأموریت شبکه بیبیسی آغاز شده است، «آیا موافق تغییر خط فارسی در حوزههای علمی هستید؟»، این پرسشی است که مجری بیبیسی بر آن تأکید کرده است.برخی کشورها همچون ترکیه و هند زیر بار رفتهاند و برخی دیگر همچون افغانستان بر حفظ فرهنگ و سنتشان پایبند بودهاند، حالا نوبت به ایران رسیده است. داستان این مأموریت فرهنگی، دو هفته پیش با پخش برنامه «پرگار» از این شبکه آغاز شد، برنامهای با محوریت خط فارسی که هدف آن ستایش خط فارسی به عنوان یکی از مواریث ماندگار فرهنگی ایران نبود بلکه هدف، رساندن این مطلب بود که خط فارسی دیگر جوابگوی زبان فارسی نیست. حالا مرحله دوم مأموریت شبکه بیبیسی آغاز شده است، «آیا موافق تغییر خط فارسی در حوزههای علمی هستید؟»، این پرسشی است که مجری بیبیسی بر آن تأکید کرده است.
پایان سکوت مرد همیشه دوم
روزنامه شرق در شماره امروز خود با چاپ کاریکاتوری از مهدی هاشمی به موضوع پرونده قضایی وی پرداخته و هر چند خواسته جنبه بی طرفی را در پرداختن به این موضوع رعایت کند اما خط مشی اصلاح طلبی این روزنامه سعی نکرده همچون پرونده های فساد اقتصادی دیگر که مربوط به دولت سابق است، به پرونده هاشمی بپردازد و موضوع را به نحوی جلوه داده که مهدی هاشمی قربانی سیاست های پدر و قربانی بازی های سیاسی شده : بر اساس آنچه در خبرهای خبرگزاری فارس منتشر شده و با توجه به اعمال ماده ١٣٤ میتوان نتیجه گرفت مهدی هاشمیرفسنجانی نهایتا هفت سال را در زندان خواهد گذراند.تأیید حکم جلب مهدی هاشمیرفسنجانی توسط مقامات قضائی، شاید زندگی سیاسی مهدی را وارد مرحله تازهای کند. پس از انتخابات سال ١٣٨٨ بود که سیل اتهامات اصولگرایان به سمت مهدی هاشمی رفت و او را مرد پشت پرده حوادث خیابانی آن سال دانستند. البته از مدتها پیش از آن، نام مهدی هاشمی در یک پرونده نفتی آمده بود. گفته میشد در سال۲۰۰۷ مدیرعامل و چند کارمند شرکت نفتی «توتال» توسط مقامات قضائی فرانسوی به اتهام پرداخت حدود ۶۰میلیونیورو رشوه به مقامات ایرانی برای مشارکت در احداث میدان گازی پارسجنوبی بازداشت شدند و نام مهدی هاشمی بهعنوان فردی که بخشی از این مبلغ را دریافت کرده، به میان آمد. توتال در سال۱۹۹۷ بههمراه شرکت گازپروم روسیه و پتروناس مالزی در مناقصه احداث این میدان گازی پیروز شده بود. البته با انتشار فایلهای صوتی مکالمات مهدی هاشمی با نیکآهنگ کوثر هم اتهاماتی در رابطه با دوران حضور او در ستاد سوخت مطرح کرد. اتهاماتی که از سالها پیش از آن مطرح بود. مهدی اما به گفته برخی نزدیکانش برای مأموریتهایی در راستای اهداف دانشگاه آزاد به خارج از کشور رفت. آذرماه سال ٩٠ آیتالله هاشمی رفسنجانی در مشهد اعلام کرد در صورتی که فرزندش توسط مقامات قضائی احضار شود، به ایران بازمیگردد. ..در سوی دیگر ماجرا، اما نزدیکان هاشمی رفسنجانی بر این عقیده بودند که مخالفان و منتقدان آیتالله میخواهند تسویهحسابهای سیاسی خویش با پدر را با قربانیکردن فرزند جبران کنند. ..بالاخره حکم اعلام شد و وکیل مهدی هاشمی تقاضای تجدیدنظر کرد. وکیل مهدی هاشمی خواستار برگزاری جلسات علنی دادگاه تجدیدنظر بود که این امر محقق نشد. دیروز و درست یک روز پس از اعلام خبر بازداشت حمید بقایی، معاون اجرایی احمدینژاد حکم مهدی هاشمی هم تأیید شد. حال با توجه به خبر خبرگزاری فارس باید دید در نهایت سرنوشت مهدی هاشمی و پرونده او چه خواهد شد.
شرق، با انتخاب تیتر"پایان سکوت مرد همیشه دوم"، به اظهارات قالیباف و انتقادات وی از دولت پرداخته است: رقیب انتخاباتی روحانی پس از مدتها به عرصه سیاست بازگشته است. محمدباقر قالیباف، پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ٩٢ مجددا با گذشتن از سد محسن هاشمی، به «بهشت» بازگشت. شهردار تهران از ٢٤ خرداد ٩٢ تاکنون چندان وارد منازعات سیاسی نشده بود، اما در آستانه سالروز همان انتخابات طی سخنانی در جمع تعدادی از دانشآموختگان دانشگاه تهران انتقاداتی جدی به عملکرد دولت یازدهم وارد کرده است. شرق در ادامه با انتشار سخنان قالیباف، زندگی سیاسی وی را نیز مروری کرده و برای پیروزی انتخاباتی وی نیز نسخه ای تجویز کرده است: سالهاست که عرصه سیاست در ایران دو جناح اصلی به خود میبیند؛ اصلاحطلب و اصولگرا. این دو جناح هر یک بر گفتمانی استوارند و مشخصههای خاص خود را دارند. بهطورقاطع میتوان گفت به غیر از هاشمیرفسنجانی، هرکس دیگری خواسته بین این دو جناح قرار بگیرد و هر دو سمت را راضی کند، محکوم به شکست بوده است. حتی اکبر هاشمیرفسنجانی هم در مقاطع مختلف مورد حمله و هجمه هر دو سوی منازعه قرار گرفته است. باقر قالیباف تلاش کرد با سیاست گاهی به نعل، گاهی به میخ در هر دو جناح سیاسی کشور متحدانی برای خود دستوپا کند، اما نتوانست و طبیعی هم بود که نتواند. پیش از او دیگر سردار حاضر در عرصه سیاست، محسن رضایی، هم نتوانست به این مهم نائل آید. چون ذات فعل سیاسی در همهجای دنیا با این کنش در تناقض است. مردم ایران به یک نظامی ولو سابق در هر لباسی که باشد، باز هم به چشم نظامی مینگرند. در کنار این در سیاست نمیتوان در میانه دو طرف ایستاد چراکه هر زمان منازعه تشدید شود، از تیر و ترکشهای سیاسیای که به سوی هم پرتاب میکنند، قطعا چند عدد نصیب فرد میانه میشود. شاید بههمیندلیل بود که فرمانده اسبق قالیباف، بعد از سالها تلاش سیاسی و شکست، به دانشگاه امامحسین(ع) بازگشت. ضمن اینکه وسط قرارگرفتن، هوش و ذکاوت سیاسی خاصی میطلبد تا آسیبها به حداقل برسد که کنش سیاسی قالیباف حاکی از این هوش نیست. میتوان تصور کرد که رویای پاستور برای سردار خلبان به حدی اغواکننده است که بار دیگر میخواهد شانس خود را بیازماید. موفقیت او در این راه بستگی به نوع کنش انتخابیاش دارد تا بتواند بعد از یک دهه سیاستورزی، انتخاب اول باشد.
امکانات هست اقتصاد مقاومتی عَُرضه میخواهد
روزنامه کیهان به پیام آیت الله جوادی آملی به همایش امنیت پایدار اشاره ای کرده و بخشی از پیام ایشان را تیتر اصلی خود قرار داده است، " امکانات هست اقتصاد مقاومتی عَُرضه میخواهد": آیتالله جوادی آملی در پیامی به همایش امنیت پایدار تاکید کرد: امنیت بدون اقتصاد مقاومتی هم حرفی پوچ است. هم امکانات هست هم جوانان و فقط مقداری عرضه برای اقتصاد مقاومتی میخواهد.در بخشی از پیام آیتالله جوادی آملی آمده است: برای تامین امنیت باید اضطرابزدایی کرد و امنیت بدون اقتصاد مقاومتی هم حرفی پوچ است. هم امکانات هست هم جوانان و فقط مقداری عرضه برای اقتصاد مقاومتی میخواهد. در ادامه این پیام تاکید شده است: با نصیحت نمیتوان ملت گرسنه را امنیت بخشید زیرا نه او آرام میشود و نه امنیت فراهم خواهد شد. همچنین حجتالاسلام ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور، در دومین همایش «امنیت پایدار» که در در دانشگاه جامع امام حسین(ع) برگزار شد، اظهار داشت: امنیت یعنی مصونیت بخشی به فرد، جامعه، اسلام و نظام برای نیل به اهداف عالی قرآنی.
کیهان در ادامه آورده است: وی با بیان اینکه مهمترین مولفه امنیت ملی ما، اعتقاد و ایمان مردم است، افزود: ظرفیتسازی در فرد و جامعه برای ایجاد امنیت، باعث کاهش تهدیدات دشمن میشود. رئیسی با بیان اینکه نظام جمهوری اسلامی در بحث امنیت، تنها به امنیت شهروندان ملی خود نمیاندیشد، با اشاره به حوادث کشور سوریه اظهار داشت: آنچه که امروز در این کشور اتفاق میافتد، دفاع از امنیت پایدار است. دادستان کل کشور با تاکید بر اینکه اعتماد به دشمن با منظومه امنیت ملی و نظام سازگاری ندارد، تصریح کرد: امنیت هر فرد دلدادهای به خدا در هرجای دنیا به امنیت ما وابسته است.رئیسی گفت: اینکه آب خوردن خود را به مذاکرات وابسته بدانیم، یک خطای راهبردی است که دشمن خواسته یا ناخواسته از این کد استفاده خواهد کرد. انسان نباید خود را محتاج دشمن نشان دهد. در ادامه سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، طی سخنانی در همایش «امنیت پایدار» اظهار داشت: نظامهای پیشرفته و مقتدر جهانی صاحب فناوری با انتقال ایدهها و فیلمها و مطالب مبتذل، فروپاشی نظام اخلاقی جهان را تعقیب میکنند و دراین صورت جهان به سمت ناامنی سوق مییابد. وی افزود: وقتی قدرتهای بزرگ بیش از حد در عالم گسترش نظامی مییابند و با توحش سیاسی و سقوط ارزشهای الهی همراه میشوند، زوال قدرتها شکل میگیرد و این منطق آمریکاست.
کیهان در یادداشت روز خود به موضوع آینده علمی کشور با توجه به سیاست های علمی دولت یازدهم پرداخته است: زمزمههایی مبنی بر اینکه وزارت علوم در دولت یازدهم، سهمیه یک جریان خاص و تندرو است در اوایل رأی آوردن آقای روحانی به گوش میخورد. این زمزمهها با معرفی اولین نامزد تصدی وزارت علوم توسط آقای روحانی بیشتر شد، اما با هوشیاری نمایندگان مجلس پروژه تسخیر وزارت علوم توسط جریان تندروی اصلاحطلب ناکام ماند. در ادامه رئیس جمهور محترم با سرپرست کردن توفیقی در وزارت علوم، خود به شائبه اختصاص وزارت علوم به جریان تندرو و بدسابقه عینیت بخشید؛ گویی تمام آن زمزمهها درست بود و وزارت علوم «باید» به فتنهایهای تندرو میرسید. در همان برهه سرپرستی توفیقی بود که بحث سیاسی و کذب غیرقانونی بودن دانشجوهای بورسیه پیش آمد و .... اما این همه ماجرا نبود و نیست. سیر کند شدن، توقف و در نهایت نزول رتبه علمی ایران، وجه دیگر این ماجراست. علاوه بر این، نتایج غیرقابل قبول دیگری هم از «سهمیه»ای شدن وزارت علوم پدید آمده و بعد از این هم خواهد آمد که اشارهای هرچند گذرا به آنها خالی از لطف نیست. با تأسف باید گفت، آقای دکتر فرهادی اگر نگوییم کاملاً، لااقل در غالب موارد تحت تأثیر جریان خاص و تندرو و البته ظاهراً در حاشیه وزارت علوم قرار گرفته و بر خلاف اظهارات صریح خود در محضر نمایندگان ملت عمل کرده، چرا که در دوره ایشان، دانشگاههای ما افت شدید علمی و تنزل رتبه در سطح منطقه و جهان را به خود دیده است. آقای فرهادی برای انتخاب رؤسای دانشگاهها از مشورت شورای عالی استفاده نکرده که هیچ، در عمل و با معرفی نکردن اساتید نخبه و دلسوزی که در سطح دانشگاهها مشغول فعالیت هستند به شورای عالی انقلاب فرهنگی برای احراز ریاست دانشگاهها، راه را برای کمیته غیرقانونی 5 نفره که جایگزین 40 عضو فرهیخته شورا شده، هموار کرده است.
حسن معصومی نگارنده یادداشت در ادامه افزوده است: پرواضح است که استمرار چنین وضعیتِ سیاستزدهای، موجب افت بیشتر علمی کشور و بدبینی بیش از پیش جامعه دانشگاهی به دولت تدبیر و امید خواهد شد. این سیر قهقرایی در حوزه آموزش و آموزش عالی باید در نقطهای متوقف شود؛ هنوز هم فرصت باقی است، در صورت لغو مصوبهای که کار دانشگاهها را به یک هیئت پنج نفره واگذارده است، میتوان باز هم به رشد علمی کشور در فضایی به دور از تشنج امیدوار بود. در این بین مجلس محترم نیز با درک حساسیتی که در مقوله آموزش و آموزش عالی از خود نشان داده میتواند با وضع فوری قانون به قضیه خطیر اداره دانشگاهها ورود کند؛ در غیراینصورت، نه تنها خبری از تحقق به موقع «سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404» نخواهد بود، بلکه باید مترصد حوادثی هم بود که پیش از این و در زمان حاکمیت «جریانِ خاصِ تندرو» بر دانشگاهها رخ داد.
ارسال نظر