به گزارش گلستان24، حضور ظریف و تیم مذاکره کننده در مجلس شورای اسلامی برای ارائه گزارش از روند مذاکرات و پایان آن، مورد توجه روزنامه های صبح کشور قرار گرفته و اکثر روزنامه ها، تیتر نخست خود را به آن اختصاص داده اند.
هیات 100 نفره فرانسه در راه ایران/ آب خوش ظریف حال خوش منتقدان/ دو حقوقدان دو پیروزی/ واکنش اصولگرایان به توافق/ دلیل انصراف علی کریمی از حضور درخندوانه
روزنامه اصلاح طلب آرمان، در مصاحبه با معاون بین الملل اتاق صنایع و معادن ایران، خبر "هیات 100 نفره فرانسه در راه ایران "، را اعلام کرده است: اگر رقابتهای انتخاباتی سال 29 را مرور کنیم، به یاد خواهیم آورد که در آن ایام شیخ دیپلمات ایران، بیش از هر کاندیدای دیگری بر پرونده هستهای ایران تاکید میکرد. حسن روحانی در آن زمان اعلام کرد که کلید تدبیر و امید میتواند قفل هستهای را بگشاید و قطعنامههای ظالمانه بینالمللی را بردارد. چند روز پیش در32 تیرماه وعده روحانی محقق شد و 92 تیرماه با رای قاطع شورای امنیت، یعنی 5 عضو دائم و یک عضو غیردائم، 6 قطعنامهای که قبلاً در همین شورا علیه ایران وضع شده بود، لغو گردید و تا یک سال آینده پرونده ایران بهطور کامل و بدون نیاز به تصویب در این شورا از دستور کارش خارج خواهد شد و بعد از لغو تحریمها فرصت سرمایهگذاری زیادی در ایران برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی به وجود خواهد آمد. سرمایههایی که در بخشهای زیربنایی در حوزههای نفت، گاز، پتروشیمی و در صنایع فولاد و خودروسازی، میتواند رشد اقتصادی خوبی را در سالهای آینده برای ایران به وجود آورد. وجود نیروی کار متخصص در ایران باعث خواهد شد که از این نیروها در پروژههای سرمایهگذاری داخلی و خارجی استفاده شده و تعداد قابل توجهی از نیروهای تحصیلکرده ایران که در حال حاضر فرصت کار مناسب را ندارند شاغل شده و آمار بیکاری در ایران خصوصاً در میان قشر تحصیلکرده کاهش یابد. شرکتهای سرمایهگذاری خارجی به خوبی میدانند با وجود نیروی کار تحصیلکرده و متخصص و همچنین منابع انرژی سرشار، ایران بهشت سرمایهگذاری است. ضمن اینکه ایران در میان کشورهای منطقه امنترین کشور است و قانون سرمایهگذاری خارجی اصل و سود سرمایه خارجی را تضمین میکند. به بهانه ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران علیاکبر فرازی، معاونت امور بینالملل اتاق صنایع و معادن ایران با «آرمان» به گفتوگو پرداخته است که متن آن را در ادامه میخوانیم.
در ادامه مصاحبه فرازی مدعی شده: گرچه در دوران گذشته هر روز برخی آمارهای نادرست از رشد سرمایهگذاری خارجی ارائه میشد اما همانطور که کارشناسان و آگاهان به امور واقف بوده و هستند، واقعیت چیز دیگری است البته زمینههای جذب سرمایه و خصوصاً سرمایهگذاری خارجی باید از قبل فراهم شود و شرایط برای سرمایهگذاری باید مهیا باشد. با آغاز کار دولت تدبیر و امید و آغاز مذاکرات ایران و 1+5، رفت و آمد هیاتهای تجاری، بازرگانی و سرمایهگذاری از کشورهای مختلف به ایران اوج گرفت و ما با ترافیک عجیب هیاتهای پذیرشی از همه جای دنیا روبهرو شدیم، از آمریکای لاتین گرفته تا آسیا و اروپا. مشخصاً از اروپا هیاتهای بسیاری به ایران سفر کردند که عمدتا این هیاتها برای اهدافی از جمله بازسازی حضور سابق خود و همچنین زمینهسازی حضور مجدد در ایران به مقصد ایران حرکت میکنند یا هیاتهایی به ایران سفر میکنند تا مطالعات امکانسنجی برای سرمایهگذاری خود انجام دهند. وانگهی این کشورها برای دیدن شرایط ایران بعد از تحریم و سرمایهگذاری در ایران مقصد سفر خود را کشور ما تعیین میکنند. واقعیت این است هیاتهایی که از اروپا، آسیا، اقیانوسیه و آمریکای لاتین به ایران سفر میکردند، معترف بودند ایرانی که مشاهده و ارزیابی کردند با ایرانی که شنیده بودند تفاوت بسیار دارد و همچنین اعتقاد راسخ پیدا میکردند که ایران سرزمین بسیار مستعد و مناسبی برای سرمایهگذاری است، زیرا داشتن نیروی کار تحصیلکرده و قرار گرفتن در مسیر ترانزیت جهانی، کریدور شرق غرب و شمال جنوب و همچنین داشتن زیرساختهای ارتباطی به لحاظ راه، جاده و دریا و داشتن منابع سرشار انرژی آنقدر ایران را برای سرمایهگذاری آنها چشمنواز کرده است که به راحتی نمیتوانند از آن چشم بپوشند. در سال گذشته شاهد سفر بیش از صد هیات از کشورهای مختلف به ایران بودیم که حدود 60 درصد این هیاتها از کشورهای مختلف اروپایی و 34 درصد از کشورهای آسیایی و مابقی سفرها از کشورهای آفریقایی به ایران بود. هیاتهایی از آلمان، فرانسه، لوکزامبورگ، لهستان، مجارستان، ایرلند، اندونزی، کویت، دانمارک، کره، ژاپن، تایلند، هند و... به ایران سفر کردند و متقابلا ایران نیز هیاتهایی را به کشورهای مختلف فرستاد که این رفتوآمدها منتج به این شد که زمینه خوبی برای ایجاد دوران پس از تحریم ایجاد شود. به زودی نیز شاهد سفر هیات 100 نفره فرانسه به ایران خواهیم بود که در اواخر شهریورماه به کشورمان ورود پیدا میکنند. همچنین سفر هیات بلندپایه آلمان را شاهد هستیم که به ایران سفر کردند. هیاتهای متعددی نیز از کشورهای اروپایی و آسیایی در نوبت ورود به ایران قرار دارند که انشاا... به نوبت پذیرش خواهند شد. در نظر داریم که سفر این هیاتها برای ایران خروجی خوب و مثبتی داشته باشند و به نظر میرسد اکنون که مذاکرات به پایان رسیده و زمینه مناسب برای حصول سرمایهگذاری به وجود آمده است، شاهد رشد سرمایهگذاری در همه زمینهها از نفت، گاز و پتروشیمی گرفته تا زمینههای صنعتی باشیم و از هماکنون میبینیم که هیاتهای زیادی تمایل دارند به ایران سفر کنند و ما به تمام این هیاتها خوشامد میگوییم و به ترتیب پذیرای هیاتهای مختلف خواهیم بود. در اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاوزی ایران به داد و ستد و بالا رفتن واردات فکر نمیکنیم بلکه اعتقاد داریم که رشد اقتصادی زمانی محقق خواهد شد که سرمایهگذاری خارجی و صادرات غیرنفتی ما به کشورهای دنیا رشد پیدا کند که خوشبختانه این روند آغاز شده است.
"آب خوش ظریف حال خوش منتقدان"، عنوان گزارش آرمان از روز هسته ای مجلس با حضور ظریف و صالحی است: بهارستان روزگذشته در حالی اولین جلسه علنی خود را بعد از ماه مبارک رمضان برگزار کرد که حال و هوایی کاملا هستهای داشت. راس ساعت هشت و یازده دقیقه صبح سهشنبه صحن علنی مجلس با ریاست علی لاریجانی آغاز شد و از آنجایی که طی روزهای گذشته خبرها حاکی از حضور تیم مذاکره کننده در ساختمان هرمی شکل میدان بهارستان بود اولین روز بعد از تعطیلات عید سعید فطر، مجلس میزبان اعضای وزارت امور خارجه بود. به هر صورت قریب یک هفته است که از مهمترین توافق بینالملل که میتوان آن را توافقی تاریخی در عرصه جهانی دانست میگذرد و بر اساس قراری که وزیر امورخارجه با نمایندگان گذاشته بود باید به بهارستان میرفت و در مورد آنچه در وین رخ داد و آنچه توافق شد گزارشی ارائه میکرد. محمدجواد ظریف و علی اکبر صالحی و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده در میان استقبال نمایندگان وارد صحن شدند تا در وقت خود به پشت تریبون بروند و آنچه باید بگویند را از بلندگوی مجلس به گوش ملت و نمایندگان آنها برسانند. ظریف گزارشی از نتیجه مذاکرات و جزئیات توافق وین را به اطلاع بهارستاننشینان رساند و پس از تلاشهای 22ماهه بالاخره توانست در انتهای این ماراتن آب خوشی بنوشد همانطور که دیروز در مجلس به نظر میرسید برخی منتقدان وی نیز خیالشان راحت شده است!
آرمان در یادداشتی به مقایسه دو شخصیت سیاسی معاصر پرداخته است. "دو حقوقدان دو پیروزی"، عنوان این گزارش است که به مقایسه محمد مصدق، نخست وزیر، نماینده مجلس شورای ملی و پیگر ملی کردن صنعت نفت با حسن روحانی، رئیس جمهور کنونی، نماینده مجلس، دبیر شورای امنیت ملی و پیگیر پرونده هسته ای ایران، پرداخته است. پس از آنکه روزنامه های اصلاح طلب با پایان مذاکرات هسته ای وین، ظریف را به امیرکبیر و مصدق، تشبیه کرده بودند، این مقایسه های تاریخی به سمت روحانی چرخش پیدا کرده است: 63سال پیش در چنین روزی محمد مصدق توانست در دادگاه لاهه پیروزی پرونده نفت ایران در برابر دولت انگلیس را به ارمغان بیاورد. سهشنبه هفته گذشته نیز در دولت حسن روحانی سرانجام پرونده هستهای ایران به توافق رسید. قطعا تفاوتهای زیادی بین این دو پرونده مشاهده میشود اما اگر نیک بنگریم این دو پیروزی بینالمللی در دولتهایی به ثمر نشست که روسای آنها حقوقدان بودند. با نگاه به این دو شاید بتوان در برابر این جمله معروف که «وظیفه یک سیاستمدار صدیق خوشبخت کردن جامعه یا تقلیل بدبختیهای آن است» بگوییم «این سیاستمداران حقوقدان هستند که راه خوشبخت کردن جامعه را بهتر میدانند.» ..مصدق حقوق خوانده بود و در راس هیات ایرانی در لاهه ظاهر شد. وی دکترای حقوق خود را از دانشگاه نوشاتل فرانسه دریافت کرده بود. روحانی نیز دکترای حقوق خود را از دانشگاه کلدونین گلاسکو دریافت کرده و میدانست حل پرونده هستهای نیازمند روندی دیپلماتیک و حقوقی است. از این رو ترجیح داد با هماهنگی مسئولیت این پرونده را به وزارت خارجه و دستان ظریف بسپارد که تحصیلکرده مطالعات بینالملل در حوزه دیپلماسی بود و سابقه طولانی در امور سیاست خارجی داشت. فارغ از اینکه این سه نفر چه مسیری را برای حل پروندههایی که در آنها صاحب مسئولیت بودند طی کردند، میتوان گفت بسیار خوب از آموختههای خود برای متقاعد کردن طرفهای غربی بهره بردند و این نشان میدهد آشنایی با زبان دیپلماتیک از یک طرف و مسائل حقوقی از طرف دیگر چقدر میتواند یک مسئول را در راستای تحقق منافع ملی کمک کند و به دور از جار و جنجال در مقابل قدرتهای برتر جهان حقوق ملت را استیفا نماید.
صادق زیباکلام در یادداشتی کوتاه به "واکنش اصولگرایان به توافق "، پرداخته است: بعد از حصول توافق هستهای و تصویب قطعنامه2231 در شورای امنیت واکنشهای مختلفی از سوی اصولگرایان به آن صورت گرفته است. در مجموع میتوان واکنش این گروه سیاسی به توافق را در سه بخش طبقهبندی کرد؛ گروه اول اصولگرایان تندرو متشکل از جبهه پایداری و طرفداران احمدینژاد هستند که درطول 22ماه گذشته همواره انتقادات زیادی به روند مذاکرات و تیم مذاکرهکنندگان انجام دادند اخیرا نیز با موادی از توافق وین مخالفت میکنند و از روز توافق تا امروز این شیوه را در تریبونهای مختلف اعلام کردهاند. این گروه مدام تکرار میکند که آمریکاییها توافق را قبول ندارند و زیر توافق خواهند زد و همچنان به دنبال تحریم هستند و.... گروه دوم اصولگرایان در طول مذاکرات مخالفتی با اصل مذاکرات نشان نمیدادند و حمایتهایی نیز از روند آن و مذاکرهکنندگان انجام میدادند، این طیف شامل اصولگرایان معتدل مانند لاریجانی، توکلی، جلالی و علی مطهری هستند. این گروه با احتیاط مشهودی از توافق حمایت کرده و خوشحالند که کشور با توافق هستهای از موضوعی که 12سال وقت کشور را گرفت خارج خواهد شد. گروه سوم نیز کسانی هستند که کاملا موافق مذاکره بودند و موافق این هستند که تحریمها برداشته شود. این گروه در طول مذاکرات نزدیک به خطفکری دولت و اصلاحطلبان رفتار میکردند. طبیعی است که ازگروه سوم نمیتوان انتظار داشت که ابراز احساسات کنند؛ به این دلیل که میدانند توافق به نفع دولت و به نفع اصلاحطلبان و جریانهای معتدل و میانهرو تمام شده است. اما در هفتهها و ماههای آینده این سه جریان تغییر عمدهای در مواضع قبلی خود نخواهند داد یعنی منتقدین به بهانههای مختلف به انتقادات خود ادامه خواهند داد. جریان دوم اصولگرایی همچنان به حمایت خود ادامه خواهد داد و با بهترشدن وضع اقتصاد کلان کشور این جریان صدای رساتری درحمایت از توافق هستهای خواهد داشت اما گروه دیگری که تا به الان سکوت کرده است ولی قلبا موافق توافق بوده برای نخستینبار حمایتهای خود را به صورت علنی از مذاکرات اعلام خواهند کرد.
"دلیل انصراف علی کریمی از حضور درخندوانه"، عنوان خبر یکی از شنیده های آرمان است: شنیده شد که علی کریمی دعوت رامبد جوان برای رفتن به خندوانه را رد کرد. خبرآنلاین نوشت؛ اعضای گروه خندوانه در چند تماس مختلف با علی کریمی از او خواستند به خندوانه برود اما او این دعوت را نپذیرفت. ماجرا این بود که علی کریمی اصرار داشت حرف بانمک بلد نیست بزند و برنامه او به جای اینکه خندهدار شود، گریهدار میشود. کریمی که از ابتدای فوتبالش خیلی مصاحبه نکرده است و سالی نهایتا یک مصاحبه تلویزیونی دارد و مصاحبههای روزنامهایاش هم معمولا جنجالی و انتقادی هستند، برای حرف زدن جلوی دوربین، آن هم برنامهای که باعث خنداندن مردم شود، کمی مشکل دارد و برای همین این دعوت را رد کرده است. قبل از او علی دایی و عادل فردوسیپور هم دعوت حضور در خندوانه را رد کرده بودند.
کاغذپاره علیه برجام/ چرا توافق هستهای را باید شبیه «اسب تروا» دید؟/ دیپلماسی پنهان و خلع سلاح
روزنامه وطن امروز، با تیتر " کاغذپاره علیه برجام"، به موضوع گفتگوی عباس عراقچی در یک برنامه تلویزیونی پرداخته است: عباس عراقچی همه انتقادات مربوط به مفاد قطعنامه 2231 مصوب شورای امنیت علیه ایران را پذیرفت! به گزارش «وطن امروز»، عراقچی دوشنبه شب در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه 2سیما حضور یافت تا ساعاتی پس از تصویب قطعنامه ضدایرانی شورای امنیت، درباره مفاد این قطعنامه و نیز اثرات آن بر برنامه جامع اقدام مشترک توضیح دهد. حضور عراقچی در یک برنامه زنده تلویزیونی و دادن یک تریبون یکطرفه به وی در حالی رخ داد که نگرانیها و انتقادات گستردهای در محافل سیاسی و دانشگاهی نسبت به مفاد قطعنامه 2231 و نیز تبعات آن برای برجام مطرح شده بود و این انتقادات به قدری واضح و مستدل بود که عباس عراقچی، برخلاف برنامههای گذشته نتوانست در مقابل آنها قرار گیرد. او دوشنبه شب در برنامه گفتوگوی ویژه خبری رسما همه انتقادات نسبت به مفاد قطعنامه 2231 را پذیرفت. هرچند در برخی موارد تلاش کرد تبعات این قطعنامه بر برجام را توجیه کند، با این حال اما برآیند اظهارات عراقچی که در واقع سخنگوی دولت درباره مذاکرات هستهای است، نشان میدهد قطعنامه 2231 اگرچه اکنون از سوی دولتیها در اندازه یک کاغذپاره تنزل و سبک شمرده میشود اما تبعات خطرناکی هم بر امنیت ملی ایران و هم بر برجام خواهد داشت.آن دسته از مفاد قطعنامه 2231 شورای امنیت که مربوط به برنامه دفاعی ایران است یکی از محورهای نگرانیهای روزهای گذشته بوده است. این قطعنامه برنامه دفاعی ایران را به 2 بخش تسلیحاتی و موشکی تقسیم کرده. یک دوره زمانی محدودیت 5 ساله برای برنامه تسلیحاتی و یک دوره زمانی محدودیت 8 ساله برای برنامه موشکی ایران در نظر گرفته است. این تحریمهای جدید 2 نگرانی ویژه ایجاد کرد؛ اول اینکه امنیت ملی ایران و بنیه دفاعی جمهوری اسلامی ایران در مرزهای جغرافیایی خود را بشدت تضعیف میکند و دوم اینکه با محدود کردن مانور ایران در جغرافیای مقاومت اسلامی، خاکریزهای مقاومت در غزه، لبنان، سوریه و عراق را مورد هدف قرار میدهد. اما جواب عباس عراقچی به این نگرانیها چه بود؟ معاون ظریف درباره تحریم موشکی ایران گفت این تحریم ذیل بند 41 فصلهفتم شورای امنیت نیست و به همین دلیل برای ایران الزامآور نخواهد بود.
در ادامه آمده: معاون ظریف در حالی با استناد به غیر الزام آور بودن محدودیت موشکی، از عدم اجرای آن توسط ایران میگوید که محدودیتهای تسلیحاتی الزامآور بوده و ذیل ماده 41 قرار دارند و عدم اجرای آن میتواند پرونده ایران را ذیل ماده 42 برده و احتمال حمله نظامی علیه ایران را افزایش دهد. در واقع عدم اجرای تحریم تسلیحاتی، بهانه قانونی را به شورای امنیت میدهد تا علیه ایران اقدام نظامی انجام دهند. او در واکنش به سوال مجری برنامه درباره همین موضوع، یعنی احتمال استفاده از گزینه نظامی در صورت عدم اجرای تحریم تسلیحاتی، گفت: احتمال این موضوع روی کاغذ و به صورت تئوریک وجود دارد اما اگر قدرتمند باشیم از لحاظ سیاسی امکان آن وجود نخواهد داشت! این اظهارنظر شگفتانگیز عراقچی که قطعنامه جدید شورایامنیت را بیارزش و در واقع کاغذپاره میداند، در حالی است که نماینده ایران در سازمان ملل از این قطعنامه حمایت کرده و پس از تصویب آن، از اعضا تشکر کرد! بدتر از آن، پیشنویس این قطعنامه در جریان مذاکرات هستهای و در پکیج منتهی به متن جمعبندی برجام مورد تایید تیم مذاکرهکننده ایرانی قرار گرفته است! به عبارتی اکنون ایران رسما خود را متعهد به اجرای قطعنامه 2231 کرده است.
"چرا توافق هستهای را باید شبیه «اسب تروا» دید؟"، عنوان یادداشتی است به قلم دکتر تقی راستگو که توافق هسته ای را به اسب تروا تشبیه کرده و آن را برای امنیت و استقلال ایران خطرناک دانسته است: آنگونه که از شواهد و قرائن موجود پیداست، غرب به دنبال آن است تا مطابق با اظهارات «جاش ارنست» ضمن افزایش اطلاعات خود از توان نظامی و تسلیحاتی ایران، مقدمات لازم برای تهاجم نظامی احتمالی علیه کشورمان را فراهم آورد. بر همین اساس میتوان توافق وین را به اسب تروایی تشبیه کرد که قرار است با خود جنگاوران غربی (بخوانید جاسوسان اسرائیل) را به طور پنهان وارد حریمهای نظامی- امنیتی کشور کند. بر همین اساس میتوان با بهرهمندی از داستان تاریخی جنگ تروا، توافق هستهای ایران با غرب در پایتخت اتریش را اینگونه بازخوانی کرد: «غرب (یونان) پس از آنکه نتوانست پس از سالها محاصره و تحریم اقتصادی، ایران (تروا) را به زانو درآورد بر آن شد تا با طرحریزی عملیات فریبی به نام توافق هستهای (اسب تروا) به تقابل با ایران (تروا) بپردازد. بر همین اساس با پنهان کردن سربازان خود در داخل توافق هستهای (اسب زیبای تروا) ضمن وسوسه و فریب سربازان ایرانی (سربازان تروا) موجبات ورود بیسر و صدای جنگاوران خود به قلب ایران (تروا) را فراهم کرد و توانست پس از چند دهه محاصره و تحریم ناموفق، ایران (تروا) را به زانو درآورد».در پایان بر این نکته باید تاکید کرد و نسبت به آن گله نمود که دولتمردان حامی نقد(!) این ادعا را درباره غربیها (مثلا اظهارات سخیف ارنست و کارتر) کاملا رعایت میکنند و با سمحه و سهله از کنار تهدیدات آمریکاییها میگذرند ولی کافی است یک کارشناس فنی یا یک تحلیلگر به قسمتی از توافق خرده بگیرد، داغ و درفش را آماده میکنند! ضروری است سخنگوی محترم دولت، پاسخی متناسب به اظهارات زشت همتای خود در آمریکا بدهد.
وطن امروز در گزارشی به مواضع تند طرف مقابل مذاکرات هسته ای با ایران به خصوص آمریکا پس از پایان مذاکرات پرداخته و در گزارش خود با عنوان "دیپلماسی پنهان و خلع سلاح"، آن را حربه جدید برای فشار و تهدید ایران دانسته است: در پایش اطلاعاتی جامعه حریف 2 موقعیت هراسانگیز و کابوسوار متصور است؛ اول زمانی که دشمن درباره موضوعی بسیار پرحرفی میکند و به صورت مکرر تحلیلهای ضد و نقیض و بیسر و ته ارائه میدهد، دوم هنگامی که طرف مقابل عامدانه سیاست «سکوت مطلق» را در پیش میگیرد. ایام پیش از ارائه متن توافق هستهای با گزینه اول همخوانی داشت و در همین بحبوحه تئاتری بود که سناریوی دیپلماسی نمایشی آمریکایی با شبهدرگیری دوقطبی «حقیقی- ساختگی» اوباما و نتانیاهو روی پرده رفت. نمایشی که حقیقت آن مبتنی بر زیادهخواهی مکرر نتانیاهو در برابر نقشههای آمریکا بود اما بخش دیگر آن یعنی اصل درگیری میان 2 متحد قدیمی، بر سر موضوع توافق با ایران واقعیت نداشت و جعلی بود.اما درباره «قطعنامه به اصطلاح رفع تحریمها» سکوت مطلق بر کل دستگاه اطلاعاتی- تحلیلی آمریکا و اروپا حاکم بود و به همین جهت اطلاق واژه «شبیخون» در توصیف تله حقوقی آمریکا و شورای امنیت که متاسفانه با تأیید تیم مذاکرهکننده کشورمان در وین به سرعت اجرایی شد، دقیق و قابل تامل است. قطعنامهای که حقیقتا میتوان گفت بخش مهمی از نقشه ایران در جنگ حقوقی دقیقه نودی با 1+5 را خنثی کرد و دست ایران را از مدیریت حوادث آینده محتمل نقض توافق کوتاه کرد. حقیقتا میتوان گفت آمریکا این موفقیت بزرگ را مدیون «سکوت» تیم مذاکرهکننده کشورمان است به نحوی که هم اکنون رژیم ملی- حقوقی تعبیه شده در داخل کشورمان برای بررسی متن توافق هستهای عملا از دست رفته و بیاثر است.پ
در بخش پایانی گزارش می خوانیم: اکنون وقت آن است که مجلس شورای اسلامی معین کند هیات مذاکرهکننده کشورمان به چه حقی تاییدیه صدور قطعنامه مذکور را در مذاکرات داده و به بهانه لغو تحریمها آن هم با هزار اما و اگر برآمده از «اعتماد به آژانس و آمریکا» چنین رژیم خطرناک و ضد همه مولفههای امنیت ملی کشورمان را پذیرفته است؟ دوران بیرسانه بودن نظام و عقد قطعنامههای یواشکی مدتهاست سپری شده است! آیا حقیقتا عدهای از سیاستمداران خارجی گمان بردهاند با تمسک به «دیپلماسی مخفیانه»، با پنهانکاری مسیر نگارش قطعنامه مذکور از مردم و مجلس و نخبگان جامعه ایرانی خواهند توانست طرح «خلع سلاح سپاه و ارتش» را با هدف «تامین امنیت رژیم غاصب صهیونیستی» به مرحله اجرا برسانند؟ همه چشمها به عقلانیت و منطق نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی دوخته شده است. به حول و قوه الهی ملت اجازه نخواهد داد!
"اشتباهات ظریف در مجلس"، عنوان گزارش دیگر از وطن امروز در رابطه با حضور ظریف در مجلس و گاف های متعدد او در زمینه توضیح برجام و قطعنامه 2231 است: صبح دیروز محمدجواد ظریف به همراه علیاکبر صالحی و اعضای تیم مذاکرهکننده دولت حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی حاضر شدند تا به سوالات نمایندگان مجلس درباره مذاکرات اخیر وین و جمعبندی مذاکرات پاسخ دهند. ظریف که بیرون از مجلس با استقبال علی لاریجانی مواجه و به همراه وی وارد صحن مجلس شد در برخی موارد سخنان قابل تاملی مطرح کرد. به گزارش «وطن امروز»، از ادعای او درباره عدم استفاده از واژه «تعلیق» در متن جمعبندی تا دبه جدید آمریکاییها برای 15 ساله کردن زمان نظارت شورای امنیت بر اجرای برجام و همچنین اظهاراتش درباره مهمترین دستاورد هستهای دولت در مذاکرات 2 سال اخیر باعث شد حاشیههایی درباره او مطرح شود بهگونهای که در برخی موارد درست نبودن اظهارات او با استناد به متن برجام و نیز ماجرای دستاوردی که پیش از این و قبل از آغاز مذاکرات محقق شده بود، در محافل سیاسی و رسانهای مورد مداقه قرار گرفت. در این میان ظریف هم مانند معاون خود عراقچی درباره برخی مفاد قطعنامه تلویحا گفت که ایران آنها را رعایت نخواهد کرد چراکه این عدم رعایت، تعهدات برجام را نقض نخواهد کرد. او گفت: محدودیت مندرج در قطعنامه جزئی از برجام نبوده و رعایت نشدن آنها به معنای نقض توافق نیست.جواد ظریف دیروز در صحن علنی مجلس در پاسخ به سوالی درباره استفاده از واژه تعلیق به جای لغو در متن برجام درباره تحریمها، گفت: «اصلا تعلیق در هیچ جا نیامده است. در هیچ جای برجام واژه تعلیق نیامده و هرکس تعلیق ترجمه کرده اشتباه ترجمه کرده است. در برجام اصلا تعلیق وجود ندارد و تاریخ اجرای لغو هم زمانی است که آژانس گزارش دهد ایران این اقدامات کمی را انجام داده است.» این عین عبارت ظریف به نقل از خبرگزاری دولتی ایرنا است. اما برخلاف این ادعای آقای ظریف، بررسیهای نسیم نشان میدهد در متن جمعبندی برجام 4 بار از واژه «تعلیق» (Suspend) استفاده شده است. همچنین ۱۱ بار از لفظ «توقف موقت» (Cease) استفاده شده است که همه این موارد مربوط به فرآیند برداشته شدن تحریمهای ایران است.
در ادامه می خوانیم :اما موضوع دوم مربوط به دبه جدید 1+5 درباره مدت زمان نظارت شورای امنیت بر برجام است. در حالی که در برجام و براساس توافق وین، مدت زمان این نظارت 10 سال بوده است اما 1+5 و دبیرکل سازمان ملل متحد خواستار تمدید این زمان به مدت 5 سال دیگر نیز شدهاند تا پرونده ایران به مدت 15 سال در شورای امنیت سازمان ملل مفتوح باشد! این خبر روز دوشنبه منتشر شد. «فرهان حق» سخنگوی دبیرکل سازمان ملل متحد در کنفرانس خبری دوشنبه، خبر پیشین آسوشیتدپرس درباره نامهنگاری 1+5 و اتحادیه اروپا با دبیرکل سازمان ملل و اعلام موافقت با تمدید ۵ ساله دوره بازگشت فوری تحریمهای ایران را تایید کرد. یکی از خبرنگاران به تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ در ساعات صبحگاهی به وقت نیویورک و ۱۰ ساله بودن عمر مکانیسم ماشه در این قطعنامه اشاره کرد و توضیح سخنگو درباره مغایرت این بند و نامه تمدید ۵ ساله را خواستار شد...اما دیگر اظهارنظر جنجالی وزیر امور خارجه درباره دستاوردهای آنها از مذاکرات هستهای است. ظریف در اینباره گفت: حالا باید ببینیم علاوه بر تثبیت عزت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران، ستانده عملی ما در عرصه مذاکرات چیست؟ بزرگترین دستاورد ما، مهر تایید شورای امنیت بر غنیسازی در ایران است که اصولا چنین امری در تاریخ ۷۰ ساله شورای امنیت بیسابقه است! این دستاورد بزرگ البته در حالی است که اساسا موضوع پذیرش حق غنیسازی ایران یکی از مفاد صریح بند 4 انپیتی است! و یک حق مسلم برای ایران بوده است. و موضوع دیگر اینکه اراده تاکید شورای امنیت بر این حق مسلم ایران نیز مربوط به دوران دولت یازدهم نبوده است. براساس اظهارات علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و یکی از اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده در لوزان و وین، آمریکاییها از طریق سلطان قابوس، پادشاه عمان، قبل از دولت یازدهم پیغامی را به مقامات ایرانی رساندند که در آن تاکید شده بود آمریکا حاضر است دور جدیدی از مذاکرات را با ایران آغاز کند که در این مذاکرات حق غنیسازی ایران بهرسمیت شناخته خواهد شد. البته دیگر اظهارات آقای ظریف مبنی بر اینکه «در حد توان خطوط قرمز رعایت شده است» نیز میتواند محل تامل قرار گیرد. از جمله اینکه از وی پرسیده شود کدام خطوط قرمز در متن برجام رعایت نشده است و آیا این خطوط رعایت نشده، مربوط به موضوع تحریمها است یا برنامه دفاعی ایران؟!
بی نظیر در تاریخ/ فابیوس و موگرینی در واگن اول سفر به تهران/ دولت مطالبات پس از توافق را برنامهریزی کند/ پیروزی استادان اصلاحطلب در دانشکده حقوق و علوم سیاسی/ محسنتنابنده: در برابر برخی شوخیها احساس گناه میکنم/ پایان متفاوت محسن تنابنده در گینس
روزنامه اصلاح طلب شرق در گزارشی با عنوان "بینظیر در تاریخ"، به روایت ظریف از توافق هستهای در صحن مجلس پرداخته است: محمدجواد ظریف روز گذشته در جلسه علنی مجلس، سخن خود را با گفتن اینکه «بر اساس مصوبه مجلس متن کامل برنامه جامع اقدام مشترک تقدیم مجلس میشود» آغاز کرد و در تشریح مواد توافقنامه وین گفت: «جهانیان از این توافق بهعنوان پیروزی عقلانیت و منطق بر جنگطلبی استقبال کردند و طرح صهیونیستی امنیتیسازی ایران فرو پاشید». گزیده توضیحات ظریف درباره دستاورد دوسال مذاکرات او و تیمش را در ادامه میخوانید: - هیچگاه ادعا نکرده و نمیکنیم که برنامه جامع اقدام مشترک کاملاً به نفع ایران است، مسلماً برای رسیدن به خواستههای خود در حوزه محدودیتها و نظارتها، انعطاف و نرمشهایی داشتهایم. اما این انعطافها همگی هدفمند و با محاسبه کافی صورت گرفته است...قطعنامه ٢٢٣١ دارای یک نقشه کامل از ابتدا تا انتها است و همه گامها تا زمان لغو کل و خاتمه بررسی در شورای امنیت را پیشبینی کرده است. به عبارت دیگر این آخرین قطعنامه شورای امنیت درخصوص موضوع هستهای ایران خواهد بود. به همین دلیل است که برخی مفاد آن پیچیده یا حتی برای برخی از دوستان نگرانی ایجاد کرده است. بنابراین خواهش میکنم به تلاشها و دستوپازدنهای برخی کشورها برای جلوهدادن شکل دیگری از این وضعیت توجه نکنید؛ چراکه قطعنامه صریح است و نامهها بیارزش.
"فابیوس و موگرینی در واگن اول سفر به تهران"، عنوان گزارش شرق از سفر مقامات اروپایی به تهران پس از پایان مذاکرات هسته ای است: درست یک روز بعد از تصویب توافق هستهای در شورای امنیت سازمان ملل، لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، اعلام کرد هفته آینده مسافر تهران است. نزدیکان فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، به خبرگزاری فرانسه گفتهاند این سفر برای روز چهارشنبه ٢٩ جولای، (هفتم مرداد) برنامهریزی شده است. همچنین فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نیز گفته است به تهران سفر میکند. هفته گذشته بود که مذاکرات ٢٢ ماهه ایران و کشورهای ١+٥ به توافق هستهای منجر شد؛ اگرچه در طول این مذاکرات وزیر خارجه فرانسه عمدتا نقشی مخالفخوان ایفا میکرد، اما او اکنون نخستین وزیر خارجه گروه ١+٥ است که بعد از دستیابی به توافق جامع راهی تهران میشود. این اولین سفر وزیر خارجه فرانسه به ایران از ١٢ سال پیش به اینسو است. لوران فابیوس به یک رادیوی فرانسوی گفته است «من هفته آینده در ایران خواهم بود». به گفته او این سفر بهدنبال دو بار دعوت همکارش محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، انجام میشود. او اضافه کرده است «طبیعی است که پس از توافق تاریخیای که صورت گرفت، فرانسه و ایران بتوانند روابط عادیتر خود را از سر بگیرند».روز دوشنبه شورای امنیت سازمان ملل با تصویب قطعنامه ٢٢٣١، توافق هستهای را تصویب کرد و وجاهتی بینالمللی به این توافق داد. با تصویب این قطعنامه، تحریمهای وضعشده علیه ایران از سال ٢٠٠٦ تاکنون، لغو شد.
در ادامه می خوانیم: فابیوس در حالی هفته آینده راهی تهران میشود که یکسالونیم گذشته با اتخاذ مواضعی تندروانه موجب شد توافق موقت در ژنو به دست نیاید؛ البته این توافق یکماه بعد در همان شهر بین ایران و ١+٥ منعقد شد و بسترساز مذاکرات دو سال گذشته شد و بالاخره هفته گذشته به توافق جامع موکول شد. بااینحال فابیوس بهعنوان کسی که موضع سختگیرانهای در مواجهه با مذاکرات هستهای داشته است، شناخته شد. او حتی در آخرین دور مذاکره وین نیز با سه شرط اسرائیلپسند به جمع خبرنگاران آمد؛ اما شنیدهها حاکی است در جریان مذاکرات مواضع نرمتری داشته است. یکی از نزدیکان به تیم مذاکرهکننده ایرانی چندیپیش گفت در یکی از دورهای مذاکراتی، لوران فابیوس بهطور جزئی وارد معرفی پتانسیلهای اقتصادی کشورش برای تجارت با ایران شده است؛ نکتهای که به مذاق جان کری، وزیر خارجه آمریکا، خوش نیامده است. سفر فابیوس به ایران، نخستین سفر وزیر امور خارجه فرانسه به ایران از سال ٢٠٠٣ تاکنون (پس از ۱۲ سال) خواهد بود. آخرین وزیر خارجه فرانسه که به ایران سفر کرد دومینیک دو ویلپن، وزیر خارجه دولت ژاک شیراک، بود که اواخر دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی به ایران سفر کرد.
روزنامه شرق در مصاحبه با عبدالله ناصری، فعال اصلاح طلب، به اقدامات دولت پس از پایان مذاکرات وین پرداخته و برای این مصاحبه عنوان "دولت مطالبات پس از توافق را برنامهریزی کند" را برگزیده است: جوهر بیانیهای که محمدجواد ظریف و فدریکا موگرینی پس از ماراتن ١٨روزه آخرین دور مذاکرات هستهای قرائت کردند خشک نشده بود که در ایران برخی افراد، محافل و رسانههای عمومی با اشاره به برخی بندهای «برجام»، آن را نه یک «دستاورد بزرگ» که یک «شکست قابلپیشبینی» عنوان کردند. ارائه پیشنویس قطعنامه ایالاتمتحده به شورای امنیت سازمان ملل با وجود آنکه به صراحت از لغو شش قطعنامه پیشین تحریم ایران در این شورا سخن گفته بود، از سوی همان محافل و رسانهها بهعنوان امری خطرناک برای منافع و مصالح ملی معرفی شد. این در حالی بود که تیم مذاکرهکننده به دلیل خستگی مفرط ناشی از مذاکرات، امکان پاسخگویی به شبهات مطرحشده را نداشت و رسانههای مستقل هم در تعطیلی چهارروزه عید فطر بهسر میبردند. با توضیحات عباس عراقچی در برنامه زنده شبکه٢ سیما و سخنان روز گذشته محمدجواد ظریف و علیاکبر صالحی در جلسه علنی مجلس، بیدلیلبودن جنگ روانی بهراهافتاده بر سر این «دستاورد ملی» خود را نشان داد. «شرق» پیش از این درباره چرایی این فضاسازی، مطالب مختلف و مفصلی را منتشر کرده است اما با توجه به اهمیت موضوع، با عبدالله ناصری در اینباره به گفتوگو نشستیم. این فعال سیاسی و استاد دانشگاه، در گفتوگو با «شرق» به بیان دلایل رفتارهای القاکننده یأس به مردم پرداخت و پیشبینی خود از تداوم آنها را تشریح کرد. مدیرعامل ایرنا در دولت اصلاحات که از مدیران صداوسیما در سالهای ابتدای انقلاب است، به سبب تسلط بر حوزه رسانه، رویکردهای رسانهای به توافق را نیز مورد بحث قرار داد.
ناصری در بخش های از مصاحبه عنوان داشته: متأسفانه دولت برنامه مشخصی برای تبیین شرایط پس از توافق ندارد. از ابتدا هم همه استادان باسابقه و مدیران توانمند گذشته و حال کشور یکصدا میگفتند که توافق احتمالی هستهای، بههیچروی نمیتواند همه گرههای چندینساله و بیماریهای مزمن ساختار توسعه در ایران را یکشبه حل کند اما امکان انعکاس چندانی پیدا نکرد و طرف مقابل با استفاده از ابزارهای قدرتمندی که دارد، مطالبات اجتماعی را بالا برد. مسئله جدی دیگر، فرورفتن جامعه در حالت انتظار است و فعالیتهای اقتصادی، با نوعی توقف و سکون همراه شده است. دولت برای گذر از این شرایط حتما باید برنامه مشخص داشته باشد. البته از منظر برنامهریزی کوتاهمدت و میانمدت اقتصادی، حتما برنامههای جدی دارد اما از منظر افکارسازی عمومی، باید تدابیری اندیشیده شود که به نظر من، تابهحال چنین نبوده است...من به روندی که میان ایران و قدرتهای جهانی ایجادشده خوشبین هستم و معتقدم اتفاق منفی در اجرائیشدن توافق رخ نخواهد داد و طبق توافق شکل گرفته، همه چیز پیش خواهد رفت؛ چون واقعا امکان بازگشت از آن با این حجم مذاکره و تعهد، غیرمحتمل است. در روز آغاز توافق، فضای طبیعی سیاسی نیمه دوم سال، فضای انتخابات مجلس دهم است و هر جناح به ویژه هواداران گفتمان اصلاحات و نیروهای همسو با دولت حتما در این فضا با اقبال بیشتری از سوی مردم مواجه خواهند شد. قطعا فضای شورانگیزی که دلواپسان علیه توافق ایجاد کرده بودند، با بهثمرنشستن آن کاملا سرد خواهد شد و باید دید این بار چه چیزی را به پیش خواهند کشید...کاندیداها در برنامه تبلیغاتی خود نباید به موضوع توافق هستهای به عنوان یک بهانه یا دستاویز نگاه کنند. البته ضمیر، مرجع خود را پیدا میکند و مردم هم متوجه تفاوت رویکردها در دولت اصلاحات و دولت یازدهم در مقایسه با روش اصولگرایان هستند. مردم نگرش اصلاحطلبانه به سیاست خارجی و داخلی و آثار آن را با گرایش جریان مقابل مقایسه میکنند و البته هر گفتمانی هم طرفداران خاص خود را دارد. آنچه اهمیت دارد این است که این توافق تاریخی، میزان مشارکت در انتخابات آتی را در صورت همراهی سایر مؤلفههای انتخاباتی نظیر فرایند بررسی صلاحیتها، افزایش قابل توجهی خواهد داد. بااینحال، من از الان به هیچ نامزدی پیشنهاد نمیکنم در روند تبلیغات انتخاباتی بخواهد از مذاکرات هستهای چه در مقام موافق و چه منتقد، استفاده جناحی بکند. مردم دراینباره بسیار باهوش هستند و واکنش به موقع خود را نشان خواهند داد. آنچه مهم است و در مصاف خارجی ایران هم مؤثر خواهد بود، مشارکت بالا و برگزاری انتخابات مجلس با حضور همه سلایق و گرایشها برای تشکیل مجلسی کارآمد در راستای شتاببخشی به توسعه ایران پس از لغو تحریمهاست.
"پیروزی استادان اصلاحطلب در دانشکده حقوق و علوم سیاسی"، عنوان خبری است که صادق زیباکلام از روند انتخاب رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ارائه کرده است: از میان سه فردی که نامزد ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی بودند باید انتخاب دکتر تخشید را به فال نیک گرفت. دکتر کدخدایی، سخنگوی سابق شورای نگهبان و دکتر صادقیمقدم از گروه حقوق و دکتر تخشید از گروه روابط بینالملل نامزد این سمت بودند که با آرای استادان، دکتر تخشید بیش از همه رأی آورد. رأی محرمانه بوده و مشخص نیست که هرکدام از نامزدها چه تعداد رأی آوردهاند. نماینده رئیس دانشگاه برای برگزاری انتخابات حدود شش، هفت روز، هرروز در وقت اداری به دانشکده میآمد و استادان برای رأیدادن به ایشان مراجعه میکردند. جریان استادان اصلاحطلب دو، سه نامزد دیگر هم داشتند، ازجمله دکتر عباس کریمی که زمان دولت اصلاحات هم رئیس دانشکده بوده و دکتر داوود آقایی، استاد گروه علوم سیاسی و دکتر طبیبا. در جریان انتخابات، دکتر عباس شیری و دکتر داوود فیرحی زحمت زیادی کشیدند که طرفداران اصلاحات بتوانند به یک نامزد برسند و آرایشان نشکند. آنها از الگوی انتخابات ٩٢ کمک گرفتند و موفق هم شدند و در نهایت دکتر آقایی و کریمی و طبیبا بهنفع دکتر تخشید کنار رفتند و اعلام هم کردند. بنابراین میشود گفت که در حقیقت هرکس طرفدار اصلاحات و مخالف خط تندروها بود به تخشید رأی داد.
روزنامه شرق با توجه به اکران فیلم سینمایی گینس، مصاحبه ای را با عنوان " به قطار ِدر حال حرکت سنگ میزنند"، با کارگردان و بازیگر آن ترتیب داده است: محسن تنابنده نیاز به معرفی ندارد. او در زمینه فیلمنامهنویسی کارهای قابلتوجهی دارد؛ از کمدیهای پرفروشی مثل «چند میگیری گریه کنی» تا فیلمهای ضدجریان بدنهای مثل «استشهادی برای خدا» یا فیلمهای اجتماعی مثل «هفت دقیقه تا پاییز». در زمینه بازیگری نیز انواع و اقسام نقشها در کارنامه سینمایی او قابل مشاهده است. از «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» گرفته تا «سنپترزبورگ». او که به واسطه بازیهایش دو بار موفق به کسب سیمرغ بلورین جشنواره فجر شده از اوایل تیر، فیلم «گینس» را بهعنوان اولین تجربه کارگردانی خود بر پرده سینماها دارد که این روزها رکورد پرفروشترین فیلم را در اختیار دارد و نشان میدهد که علاوه بر استقبال مخاطب از کارهای تلویزیونیاش در سینما هم میتواند برگ جدیدی برای روکردن داشته باشد. او که حضورش در «ایرانبرگر» بهعنوان برگ برنده فروش چندمیلیاردی فیلم ارزیابی شد، در گینس هم زوج عطاران - تنابنده را بهعنوان یک روش متضمن موفقیت برای سینمای تجاری پیشنهاد میدهد و هم به سهم خود معضلات روز جامعه را نشان میدهد. با تنابنده در شمال کشور و در پشت صحنه سریال پایتخت٤ درباره گینس گفتوگو کردهایم.
تنابنده در بخش هایی از مصاحبه گفته: در دو هفتهای که از اکران گینس گذشته، برخلاف استقبال فوقالعاده مخاطبان، برخی منتقدین به آن تاختهاند و انواع و اقسام ایرادها را به آن گرفتهاند. باید قبول کنیم که خنداندن مخاطب ایرانی مخصوصا در شرایط کنونی کار دشواری است. نمیتوان همه ابزار را از فیلمساز گرفت اما توقع این را داشت که همچنان طنز ایجاد کند. اینکه نباید با هیچچیز شوخی کنیم و پاستوریزه باشیم که در یک فیلم کمدی جواب نمیدهد. کمی سخت میگیریم و به شکلی آنقدر دچار سانسور بودهایم و شدهایم که در برابر برخی شوخیها احساس گناه میکنیم در صورتی که واقعا برای یک کمدی لازم است و علاوهبراین مابهازاهای بیرونی هم میتواند داشته باشد...باید توجه داشت که تهیهکننده، خیلی سریع توقع بازگشت سرمایه را دارد، فیلم لوکیشنهای مختلفی دارد و از همه سختتر قرار است با یک شترمرغ و یک فرد معلول ذهنی سروکار داشته باشیم و مجموعه دلایل ریزودرشتی که منجر به یک پایان محافظهکارانه میشود. پایان مدنظر من شکل دیگری بود که دچار سانسور و ممیزی شد. داستان اینطور تمام میشد که گروه میخواستند رکورد طولانیترین ساندویچ را بزنند اما درست در لحظه آخر و قبل از ثبت رکورد مردم حمله میکردند و ساندویچها را میخوردند و همهچیز خراب میشد که بر اساس یک ماجرای واقعی این موقعیت را طراحی کرده بودم، اما با آن مخالفت کردند و حتی معدود صحنههایی که مردم در حال خوردن ساندویچ بودند را حذف کردند...ر همه کارهایی که تا حالا داشتهام سعی کردهام که این توهم و رؤیاپردازی را ایجاد کنم. مثلا در همین سریال پایتخت ارسطو را اغلب در حال رؤیاپردازی میبینیم. آدمهای گینس، آدمهای بیدستوپایی هستند که به حداقلها هم نرسیدهاند. بیک که آنقدر به کوچکترین چیزها قانع است که قضیه چک را فوری به همه میگوید و بهمن که یکجا در توهم، خانواده همسر آیندهاش را کنار جاده میبیند و همین توهم باعث میشود که حضور واقعی آنها را نیز نادیده بگیرد. به نظرم در طبقه فرودست و متوسط میتوان این خیالپردازیها را جستوجو کرد.
تردید دولت امریکا نسبت به سرنوشت «برجام»/ قرار نیست کالاهای خارجی به کشور سرازیر شود/ تدبیر طوفان نداریم!/ رفتار منطقهای ایران در دوره پساتوافق
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان "تردید دولت امریکا نسبت به سرنوشت «برجام»"، به واکنش مقامات آمریکایی در روزهای بعد از پایان مذاکرات هسته ای نسبت به سرنوشت توافق پرداخته است: دو روز بعد از ارائه رسمی برنامه جامع اقدام مشترک برای بررسی کنگره امریکا، نمایندگان کنگره کمربندها را برای رویارویی با نتیجه مذاکرات وین بستهاند و تل آویو برای رویارویی با مذاکرات 1+5 با ایران تا کنون 2میلیون دلار هزینه مستقیم کرده ولی جان کری وزیر خارجه امریکا درباره تبعات فاجعه بار رد نتیجه مذاکرات هستهای بر اعتبار جهانی امریکا هشدار داده و گفته که چنین رویدادی، اعتبار امریکا را در جهان از بین خواهد برد. اشتون کارتر، وزیر دفاع امریکا در سفر به سرزمینهای اشغالی که دیروز با نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی دیدار کرد. به نوشته لسآنجلس تایمز کارتر تلاش میکند به اسرائیل اطمینان خاطر دهد، او در یک کنفرانس خبری در تل آویو تصریح کرد که امریکا مصمم است همچنان رژیم صهیونیستی را به عنوان قدرت برتر خاورمیانه حفظ کند وتأکید کرده که به ارائه پیشرفتهترین سامانههای نظامی خاورمیانه به تلآویو متعهد است. کاخ سفید همچنین در نشستهایی علنی و غیرعلنی با اعضای مجلس نمایندگان و مجلس سنا سعی دارد آنها را برای تأیید نتیجه مذاکرات وین متقاعد کند.
در ادامه می خوانیم: با این حال، نتانیاهو از قطعنامه دوشنبه شورای امنیت سازمان ملل متحد به شدت انتقاد کرده و گفته که این قطعنامه آخر ماجرا نیست. نتانیاهو قطعنامه ۲۲۳۱ را «قطعنامه منافقانه» توصیف کرده و گفته تا زمانی که تحریمهای اعمالی از سوی کنگره امریکا علیه ایران وجود داشته باشند شکی نیست که باعث میشود تهران امتیاز بدهد. همزمان لابی صهیونیستی در واشنگتن تلاشهای خود را برای جلب مخالفت نمایندگان کنگره افزایش داده است. روزنامه امریکایی واشنگتنپست دیروز گزارش کرد لابی صهیونیستی «آیپک» برای تصویب قانونی که به کنگره اجازه رد توافق هستهای ایران و 5+1 را میدهد تاکنون نزدیک به ۲ میلیون دلار هزینه کرده که در ۱۶ سال گذشته بیسابقه بوده است. واشنگتنپست با استناد به آمارهای پایگاه داده «اداره بایگانی عمومی مجلس سنا» میافزاید: آیپک در طول هفت سال گذشته دستکم ۲ میلیون دلار در سال برای لابیگری هزینه کرده اما مخارجش در سال ۲۰۱۵ به احتمال زیاد این رقمها را رد خواهد کرد. شبکه تلویزیونی فرانسه نیز گزارش کرده که احتمالا دیپلماتهای اسرائیلی تلاش خواهند کرد کنگره امریکا رأی مخالف به این توافق دهد. گزارش شده که «ران درمر» سفیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن با اعضای انجمن سیاهان این کنگره دیدارهایی انجام داده و این دیدارها طی ماههای اخیر با 30 عضو این انجمن انجام شده است.هر چند گفته میشود که مخالفان توافق هستهای در کنگره آرای لازم برای رویارویی با آن را ندارند ولی صداها در واشنگتن علیه نتیجه مذاکرات وین و قطعنامه روز دوشنبه در شورای امنیت طی روزهای اخیر در حال بالاتر رفتن است. جان بینر، رئیس مجلس نمایندگان امریکا میگوید: «این آغازی بد برای یک توافق بد است. مردم امریکا انتظار دارند نمایندگان امریکا این توافق بالقوه را بازبینی کنند و جلوی پیشروی ایران به سمت سلاح اتمی را بگیرند و ما به اقدامات اساسی خود در این راستا ادامه خواهیم داد. به گفته رئیس مجلس نمایندگان امریکا، دادن اجازه رأیگیری درباره سند برجام در شورای امنیت « نگرانیهای مردم امریکا و اعضای ارشد حزب خود اوباما را نادیده گرفته است.»
"قرار نیست کالاهای خارجی به کشور سرازیر شود"، این عنو ان گزارشی از جوان درباره اظهارات نوبخت در کنفرانس خبری دیروز است: سخنگوی دولت حجم ذخایر بانک مرکزی کشور را بالغ بر 100 تا 115 میلیارد دلار اعلام کردو گفت: بخش دیگری از منابع بانک مرکزی ارزی است که تبدیل به ریال نشده است، چون این منابع ارزی قابل ورود به کشور نبوده و همانطور که رئیس کل بانک مرکزی هم قبلاً اعلام کرده حجم آن بیش از 23 میلیارد دلار دلار است. وی همچنین این گمانه را که ایران مقصد واردات کالاهای خارجی خواهد شد، رد کرد. اخیراً پس از انجام توافقات هستهای، بحثهای فراوانی درخصوص میزان دارایی بلوکه شده ایران انجام و اعداد ضد و نقیضی نیز در این خصوص اعلام شده است، اما روز گذشته محمد باقر نوبخت در جمع خبرنگاران ارقام صحیح داراییهای بانک مرکزی را اعلام کرد. نوبخت افزود: منابع مربوط به بانک مرکزی دو بخش است که یکی از این بخشها ذخایر ارزی بانک مرکزی محسوب میشود. سخنگوی دولت با اشاره به منابع ارزی کشور گفت: اگر واردات داشته باشیم این واردات صرفاً برای تأمین مواد اولیه و تبدیل آن به ارزش افزوده انجام خواهد شد و برای واردات کالاهای ساخته شده نخواهد بود. سخنگوی دولت در ادامه نشست خبری با اشاره به سفر هیئت عالیرتبه اقتصادی آلمان به ایران گفت: این سفر با هدف جذب سرمایهگذاری خارجی و افزایش صادرات کشور انجام شد. محمدباقر نوبخت با رد گمانه زنیها درباره ورود کالاهای خارجی به ایران گفت: به زودی هیئتهای خارجی دیگری به کشورمان سفر خواهند کرد اما هدف از این سفرها جذب سرمایهگذاری در کشور است.
روزنامه جوان در گزارشی انتقادی با عنوان "تدبیر طوفان نداریم!"، به نقد نهادهای مسئول خسارت های جانی و مالی طوفان تهران پراخته است: ما تدبیر طوفان نداریم. این اولین بار نیست که نه طوفان را پیشبینی میکنیم و نه میتوانیم از آن جان سالم به در ببریم. ناگهان سیلی به ارتفاع شش متر جادههای باریک ما را درمینوردد و کوهو درخت و خانه را روی سرمان آوار میکند. بیشترین آسیبرا آنها دیدند که راهی جادههای شمال کشور یا شمال پایتخت شدند. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و بحرانی خلق شد؛ بحرانی که در وقوع آن تدبیر نیست.وزش طوفان، جاری شدن سیلاب و ریزش کوه در روزی که مسافران در حال سپری کردن آخرین ساعات تعطیلات عید فطر بودند، باعث مرگ 14 نفر در دو استان تهران و البرز شد. در حالی که آمار متناقضی از شمار جانباختگان حادثه اعلام شده است، اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور گفت احتمال افزایش این آمار وجود دارد. بارش بارانهای شدید از روز یکشنبه و در حالی که مسافران دور دوم تعطیلات تابستانی را شروع کرده بودند، آغاز شد. وزش باد همراه با گرد و خاک در تهران تا ۷۸ کیلومتر رسید. طوفان سبب شکستن درختان، واژگونی داربستها و قطع کابلهای ارتباطی شده و برنامه پروازهای فرودگاه مهرآباد هم دچار اختلال یک ساعته شد. شامگاه یکشنبه، آبگرفتگی یکی از پلهای منطقه کن باعث بروز سیل و به دنبال آن ریزش کوه در جاده امامزاده داوود شد. بر اثر سیلاب و ریزش کوه بیش از سه کیلومتر از مسیر عبور خودروها در نزدیکی تونل سولقان مسدود و برق تعدادی از روستاهای منطقه هم قطع شد.
در ادامه آمده است: عیسی فرهادی، فرماندار تهران گفت: در 40 سال گذشته چنین سیلی در منطقه کن و سولقان اتفاق نیفتاده بود به طوری که سیلاب در عرض چند دقیقه تبدیل به بحران شد و در برخی از نقاط، آب در مسیر جاده به ارتفاع 6 متر رسید. وی ادامه داد: جستوجو برای پیدا کردن اجساد در رودخانه کن ادامه دارد. یکی از شاهدان عینی گفته است که رودخانه در مسیر امامزاده داوود طغیان و به دنبال آن کوه ریزش کرد. تونل سولقان بسته شد و افرادی که برای تفریح به کن آمده بودند، پشت تونل گرفتار شدند. در تاریکی هوا همه جاده را گل و لای گرفته بود و خودروهای بسیاری پشت ریزش کوه گرفتار شده بودند. راهداری باید راه را باز میکرد.
"رفتار منطقهای ایران در دوره پساتوافق"، عنوان سرمقاله امروز جوان به قلم دکتر یدالله جوانی است: غربیها اینگونه تصور میکنند که بالاخره جمهوری اسلامی پس از 12 سال مذاکره تسلیم شد و خواست آنان را در موضوع هستهای پذیرفت و از طریق توافق هستهای، ایران قبول کرد که هرگز به سمت ساخت و تولید سلاح هستهای نخواهد رفت! غربیها بر اساس چنین تصور و پیشفرضی، از آرزوهای بعدی خود در خصوص ایجاد تغییر در رفتار منطقهای ایران سخن میگویند، یکی میگوید، ایران باید اسرائیل غاصب را به رسمیت شناخته و به شعار مرگ بر اسرائیل پایان داده و به روند صلح خاورمیانه کمک کند. دیگری میگوید ایران باید دست از حمایت از گروههای تروریستی مانند حزبالله لبنان و گروههای فلسطینی برداشته و سیاستهای خود را در سوریه، عراق، بحرین و یمن در راستای سیاست کشورهای غربی تغییر دهد! آیا اینچنین خواهد شد و رفتار منطقهای ایران در دوره پساتوافق، بر اساس خواست غربیها و مبتنی بر نگاه آنها تغییر خواهد کرد؟.. بر اساس مبانی و اصول شکل دهنده به رفتار منطقهای ایران است که حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی)، برای پایان دادن به توهمات غربیها و دیگران در منطقه، در خطبههای نماز عید فطر با اشاره به مذاکرات و متن جمعبندی شده در آن فرمودند: «چه متن تصویب بشود و چه نشود، از حمایت دوستانمان، فلسطین،یمن، دولت و ملت عراق و سوریه و مردم مظلوم بحرین و مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین دست نخواهیم کشید.» معظمله بر اساس منطق همین رویکرد و نگاه اصولی و اعتقادی، در خصوص تداوم سیاست استکبارستیزی و مبارزه با سیاستهای امریکا در منطقه به عنوان مصداق کامل و اتم استکبار فرمودند: «با این مذاکرات در هر صورت سیاست ما در قبال دولت مستکبر امریکا هیچ تغییری نمیکند.» بنابر این با قاطعیت میتوان گفت، همانطور که غرب با عقبنشینی از مواضع مستکبرانه خود واقعیت ایران هستهای را پذیرفت در آینده نیز به ناچار باید تسلیم واقعیتهای خاورمیانه اسلامی شده و غرب آسیا را به ملتهای این منطقه واگذارد.
« شهادت» هستهای در پارلمان/ رمز و رازهای بابک زنجانی ٢/ در باره مسوولیت پذیری یک مقام مسوول
روزنامه اصلاح طلب اعتماد، با تیتر "« شهادت» هستهای در پارلمان"، گزارش خود را از جلسه دیروز مجلس ارائه داده است: بهارستان بالاخره یک جلسه بدون حاشیه را با مردان هستهای تجربه کرد. دو ساعت و نیم گزارش محمدجواد ظریف و علیاکبر صالحی در میان دو ساعت و نیم تکاپوی منتقدان مذاکرات به مجلس ارایه شد. سنگینی فضای مجلس اما آنچنان از نخستین دقایق جلسه دیروز روی صحن علنی خیمه زده بود که هیچکدام از رفت و آمدهای پر تعداد نمایندگان دلواپس به جایگاه هیات رییسه هم کارگر نیفتاد. دو ساعت و نیم تمام علی لاریجانی پاسخگوی منتقدان مذاکرات بود، منتقدانی که در جایگاه هیات رییسه هم همراهانی داشتند؛ ضرغام صادقی، مهردادبذرپاش، محمدحسین فرهنگی و محمد دهقان. رییس مجلس اما هر طور که بود کاری کرد تا ظریف و صالحی بدون حاشیه از بهارستان بدرقه شوند، گاه با گفتوگوهایی تند و جدی و گاه با بیتوجهی. سیل کاغذها و نوشتهها بود که از پایین صحن میآمد و روی میز لاریجانی جمع میشد. جلسه ساکت بود و آرام. همین هم رفت و آمدهای معدود نمایندگان منتقد را بیشتر از همیشه به چشم میآورد. فعالترینشان دیروز افرادی مثل سیدمحمود نبویان، امیرآبادی فراهانی، علیرضا زاکانی، حمید رسایی، اسماعیل کوثری، حسین نجابت و محمد دهقان بودند. نطق طولانی مردان هستهای دولت اما اکثریت غالب مجلس را ترغیب کرده بود تا بیهیچ رفتو آمدی فقط شنونده باشند؛ چیزی که به مذاق منتقدان هستهای خوش نمیآمد. آنقدر که مهدی کوچکزاده در یادداشتی برای رییس مجلس گزارش ظریف و صالحی را مصداق «خودگویی و خود خندی» دانست.
در ادامه این گزارش آمده است: گزارشها اما هر چه جلوتر میرفت سنگینی فضا را بیشتر میکرد و سکوت را حاکمتر. حرفهای ظریف را قبلتر معاونش هم کم و بیش به شیوهای دیگر زده بود. حرفهای صالحی اما حرفهایی دست اول بود؛ حرفهایی که قبلا از هیچ تریبون رسمی و علنی مطرح نشده بود. مخصوصا جایی که از زوایای فنی و توان هستهای کشور گفت و مقداری از داشته و نداشتهها را بازگو کرد؛ حرفهایی که گویا بیشتر از آن را هم قبلا در جمع نمایندگان به زبان آورده بود، اما در جلسه غیرعلنی. در همان جلساتی که نمایندگان منتقد و موافق هم تریبون داشتند و خیالشان برای اعتراض کردن راحت بود. دیروز اما علی لاریجانی خودش جور طرح سوالات و ابهامات منتقدان را کشید. گویا میخواست زبان گویای آنها هم باشد؛ البته زبانی کنترل شده. منتقدان از ته دل راضی نبودند اما باید به همین اندازه اکتفا میکردند. هر چند پایان گزارش علی اکبر صالحی آغاز فرصتی بود برای دادن تذکرهایی که گویا در تمام دو ساعت و نیم قبل از آن در سینه منتقدان حبس شده بود.
"رمز و رازهای بابک زنجانی ٢"، عنوان گزارشی از اعتماد است که به اخبار و گزارش هایی اشاره دارد که در چند ماه اخیر درباره بابک زنجانی های دیگر در صنعت نفت منتشر شده اند. بابک زنجانی به نمادی از تخلفات گسترده در اختلاس، پولشویی و واسطه گری صنعت نفت ایران تبدیل شده است: پای بابک زنجانی دو در حالی به جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی باز شد که جهانگیری معتقد است طرح نام وی برای کماهمیت جلوه دادن تخلفات بابک زنجانی واقعی است. فردی که برخی رسانهها از وی به عنوان بابک زنجانی دو یاد میکنند، واسطهگری در فروش نفت ایران را در امارات عهدهدار بوده است. او که با هدف دور زدن تحریمها میعانات گازی ایران را به شرکتی اماراتی میفروخته است با استناد به «تحریم» نتوانسته پنج میلیارد و ٣٠٠ میلیون دلار از محل فروش میعانات گازی را به دولت ارایه دهد. نخستین بار اردیبهشت ماه سال جاری بود که نام «بابک زنجانی دو» بر سر زبانها افتاد. محسن قمصری در مصاحبهای با خبرگزاری مهر اعلام کرده بود که فردی چند محموله میعانات گازی ایران به ارزش پنج میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار را به یک پالایشگاه اماراتی فروخته است.
در ادامه این گزارش آمده: در حالی که برخی پرونده بابک زنجانی اصلی با بدهی ٨/٢ میلیارد دلاری به وزارت نفت را با پرونده م. س با بدهی ٣/٥ میلیارد دلاری به وزارت نفت شبیهسازی میکردند و معتقد بودند بابک زنجانی یک محصول دولت دهم و بابک زنجانی دو محصول دولت یازدهم است، کمیسیون انرژی مجلس نیز به این پرونده وارد شد و مذاکراتی میان اعضای کمیسیون انرژی و زنگنه در این خصوص صورت گرفت. هر چند زنگنه هیچگاه در این زمینه به کمیسیون انرژی احضار نشد و توضیحات وی سوالکنندگان را قانع کرد که نیازی به جلسه خاص نیست اما پیگیریها در این زمینه تداوم یافت. وزیر نفت دیروز در جلسه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی توضیحاتی در این زمینه داد. زنگنه در این جلسه که معاون اول قوه قضاییه، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، وزیر دادگستری، رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، رییس کل بانک مرکزی، رییس سازمان بازرسی کل کشور و دادستان تهران نیز حضور داشتند، گفت: این پول بدون هر گونه آسیب در محلی مطمئن قرار دارد و همانند سایر داراییهای بلوکه شده، پس از لغو تحریمها به کشور بازخواهد گشت. زنگنه چندی پیش اعلام کرد ایران دیگر به هیچ واسطهای نفت نمیدهد و فروش نفت توسط واسطهها کاملا متوقف شده است. توضیحات معاون اول رییسجمهور نیز در این خصوص روشن بود. حالا آدرس غلطهایی که جهانگیری در حوزه مبارزه با فساد از آن گلایه داشت مصداق پیدا کرده است. وی میگوید: متاسفانه عدهای با بزرگنمایی و حاشیهسازی و طرح مطالبی تحت عنوان وجود بابک زنجانی دوم، سعی دارند تخلفات بابک زنجانی را کماهمیت جلوه دهند و با سیاهنمایی، اقدامات شایسته قوه قضاییه در برخورد با تخلفات را نادیده بگیرند. به گفته وی پرونده بابک زنجانی، پروندهای منحصر به فرد بود که به دلیل سوء مدیریت و بیتدبیری در گذشته ایجاد شد و اطمینان داریم با اقدامات انجام شده در وزارت نفت، دیگر شاهد تکرار وقوع چنین تخلفی در کشور نخواهیم بود.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به تقدیر از رفتار دیروز صالحی در مجلس پرداخته و تیتر "درباره مسوولیت پذیری یک مقام مسوول"، برای آن انتخاب کرده است: سخنان دیروز علی اکبر صالحی در مجلس، ارزشمند و قابل توجه است؛ نه اینکه در این جلسه از جزییات تازه و مسائل پشت پرده مذاکرات هستهای و تواناییهای ایران سخن گفته باشد که الحق حرفهای تازه و مهمی هم گفته است، بلکه از زاویهای دیگر سخن او مهم و درسآموز است. دکتر صالحی دیروز هم مسوولیت فنی توافق هستهای را بر عهده گرفت و هم آنکه به یاد داشت پیروزی هستهای، نه یک پروژه که یک پروسه بوده و شرکای دیگری هم داشته است؛ کسانی که پیش از تیم فعلی مذاکرات و در دورههای قبل دستی بر آتش گفتوگوهای هستهای داشتند و حالا کمتر از آنها اسمی به میان میآید. توجه رییس سازمان انرژی اتمی به این دو نکته، نشان از رفتار ملی و انسانی یک مقام مسوول در مدیریت اجرایی کشور است. توجه به این دو مساله، دو یادگاری ارزشمند از او را در میدان سیاست ایران بر جای میگذارد؛ اول و مهمتر اینکه او وقتی در سخنان خود گفت: «بنده اینجا آمدهام که شهادت بدهم مسوولیت شرعی، وجدانی، عرفی و عقلانی آنچه را که در بعد فنی به دست آوردهایم، میپذیرم»، نشان داد که «اهل مسوولیتپذیری» است. طبعا سیاستمداران اخلاقگرا جملگی بر مسوولیتپذیر بودن کنشگر سیاسی در برابر «اجتماع خویش» و حتی «جامعه جهانی» تاکید دارند و در عمل نسبت به عقاید و باورهای خود و تیم همراهشان رفتارهای مسوولیتپذیرانه نشان میدهند. این اقدام یک رفتار اخلاقی مناسب است. دکتر صالحی هرچند با مجوز مقامات عالیرتبه نظام به مذاکرات رفته است، هرچند از نظر قانونی در برابر مجلس پاسخگو نیست و هر چند میتوانست هیچگونه مسوولی تی در برابر عواقب احتمالی توافق بر عهده نگیرد و تمام مسوولیت را به تصمیمات عالیه نظام واگذار سازد اما با پذیرش مسوولیت توافق در بعد فنی، از خود یک رفتار پسندیده و قابل تقدیر بر جای گذاشت و نشان داد که میشود ماموریت را توامان با مسوولیت بر عهده گرفت. کافی است همین رفتار، با رفتار مسوولان در ماجرای سیلهای اخیر در برخی مناطق کشور مقایسه شود؛ اتفاقی تلخ که هیچ فردی در هیچ نهادی، مسوولیت اشکالات و عدم پیشبینی و تاخیر در رسیدگی به سیلزدگان را نمیپذیرد و به طور کلی نسبت به غفلتها و تغافلهایش پاسخگو نیست.
ورق خوردن تاریخ با سیبزمینی سرخ کرده؟!/ بدهکاران طلبکار!/ توافق وین ریسک تجارت با ایران را بالا نگه میدارد
روزنامه کیهان در گزارشی سیاسی با تیتر "ورق خوردن تاریخ با سیبزمینی سرخ کرده؟!"، به تلاش برخی از رسانه ها و مقامات دولتی برای تقلیل مطالبات پس از پایان مذاکرات هسته ای پرداخته است: در حالی که قرار بود توافق هستهای زمینه آزادسازی 150میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران را فراهم کند، یک جریان خاص سعی دارد سقف انتظارات از توافق را به چشیدن طعم سیب زمینی سرخ کرده و همبرگر مک دونالد تقلیل دهد! «جهان بهایران سلام کرد»! «خجسته باد این پیروزی»! «پیروزی بدون جنگ»! «آغازعصر ایرانی»! «ایران بر قله توافق»! «پیروزی استقامت، شکستتحریم»! «جهان تغییر کرد»! «پیروزی تاریخی ملت ایران»! «گلصدبرگ توافقشکفت»!«کلید تدبیر قفل تحریمها را گشود»! «خورشید درخشان شد، تا باد چنین بادا»! «دنیا به احترام ایران ایستاد»! «کلید چرخید، ایران خندید»! «تدبیر کارساز شد، توافق تاریخی»! «فتحالفتوح دیپلماسی ایران»! «پیروزی ایران در جنگ ارادهها»! «تثبیت ایران هستهای با ایستادگی ملت»! «تاریخ ورق خورد»! و... اینها تنها چند نمونه از تیترهای پرطمطراقی است که پس از پایان مذاکرات هستهای در وین، رسانههای داخلی انتخاب کرده و به خورد مخاطبان خود دادند. محتوای تحلیلها و گزارشها و اظهارات نیز در این زمینه همگی حاکی از اتفاقی بزرگ و تاریخی و فتح الفتوح است! در حالی که تا چندی پیش این رسانهها و برخی از دولتمردان از آزادسازی 150 میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در خارج میگفتند و نوید گشایشی عظیم را در پی توافق هستهای میدادند اما به ناگاه اعلام شد که این مبلغ کمتر از 30 میلیارد دلار است و خیلی هم نباید انتظار معجزه داشت!
در ادامه این گزارش انتقادی آمده: اما روند ماجرای دستاوردهای این توافق به اصطلاح تاریخی با گذشت زمان به مسائل قابل تاملتری نیز رسیده است. در حالی که کشور از مشکلات مختلف بسیاری رنج میبرد و دولتمردان مدعی بودند با حصول این توافق همه مشکلات -از سرمایه گذاری گرفته تا اشتغالزایی و حتی محیط زیست و آب شرب!- حل خواهد شد، جریانی مرموز در حال تنزل و تقلیل مطالبات و انتظارات بحق مردمی به مسائلی سخیف و انحرافی است. ذوق و شوق عجیب و غریب این جریان داخلی و خارجی که پیوندی آشکار دارند در حالی است که روسیه سال گذشته چهار شعبه مک دونالد از جمله اولین شعبه آن در میدان پوشکین را تعطیل و اعلام کرد بستن این شعب آغاز یک عصر تاریخی است. فضاسازی و هیاهوی یک جریان کم تعداد اما پر سر و صدا درباره یک شرکت تولیدکننده همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده نشان میدهد موضوع هسته ای، تحریمها و پروندههای ملی برای آنان اهمیتی نداشته و سقف انتظارات آنان از توافق به اصطلاح تاریخی و ورق خوردن تاریخ، خوردن سیب زمینی سرخ کرده آمریکایی است! کارشناسان معتقدند دولت برنامه اقتصادی مدون و خاصی برای دوران پساتحریم نداشته و خطر واردات بیرویه محصولات لوکس مانند خودروهای گرانقیمت و... محتمل است. تنزل دادن گشایش اقتصادی به حضور چند برند مشهور و لوکس جهانی در کشور خطی است که جریان فوق در حال فضاسازی درباره آن است. این نوع از گشایش اقتصادی تنها به درد چند صد نفری میخورد که شب توافق سوار بر ماشینهای لوکس خود در چند نقطه شمال تهران به دست افشانی پرداخته و رهایی خود از زیر بار تحریمها را جشن گرفتند!
"بدهکاران طلبکار!"، عنوان یادداشت روز کیهان است که به سفر وزیر اقتصاد و قائم مقام صدراعظم آلمان به ایران و درخواست وقیحانه او اشاره دارد: در خبرها آمده بود که قائم مقام صدر اعظم و وزیر اقتصاد آلمان، پیش از سفر به کشورمان، بدون در نظر گرفتن آداب مهمانی و رعایت حداقل ادب و عرف دیپلماتیک، برای گسترش روابط تجاری کشورش با ایران، پیش شرط تعیین کرده بود! پیش شرطی که از قضا، از مهمترین اصول مبنایی جمهوری اسلامی ایران بود. وی راه هموار شدن روابط کشورش با ایران را به رسمیت شناختن رژیم جعلی و کودککش صهیونیستی اعلام کرده بود و بدون آن این امر را غیرممکن دانسته و حتی برای میانجیگری میان ایران و آن رژیم مجعول، اعلام آمادگی هم کرده بود! اینکه متاسفانه مقامات کشورمان در دیدارهای مختلف با این مقام آلمانی، به این گستاخی پاسخی ندادند و یا پاسخ ضعیف وزارت خارجه، موضوع این نوشتار نیست. آنچه در این نوشتار حائز توجه و پرداختن است، چرایی این رخداد است و پاسخ به این پرسش که چه شده و چه اتفاقی افتاده که یک مقام خارجی به خود جرات میدهد اصلیترین موضوع سیاست خارجی ما را شرط روابط تجاری با کشورش قرار دهد و از آن بعنوان حربه گرو کشی استفاده کند!؟ آن هم در حالی که رهبر انقلاب، صراحتا فرموده بودند: «توافق بشود یا نشود، اسرائیل روز به روز نا امنتر خواهد شد» یا چه شده که فلان مقام آمریکایی، از ضرورت آزادی هم جنس گرایان و توجه به آزادیهای آنان و همینطور فرقههای ضاله، بعنوان شرط ورود ایران به جامعه جهانی سخن میگوید!؟ همه این سخنان در فضای روزهای پر هیاهوی پس از متن وین و نیز تصویب قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت مطرح میشود. در روزهایی که هم طرف غربی جشن پیروزی گرفته و نمایندهاش از شادی در جلسه رسمی میرقصد و هم در ایران سخن از پیروزی و فتحالفتوح و تغییر تاریخ است!
در ادامه می خوانیم: نمونه دیگر فرش قرمز پهن کردن پیش پای بازرگانان- و نه سرمایهگذاران- آلمانی در شرایطی که با گستاخی و طلبکاری با ما مواجه میشوند و با لحاظ کردن دشمنیها و خباثتهای دیرینه آنها است که باید پرسید آیا چنین وادادگیهایی، آنها را گستاختر نمیکند و این پیام را به غرب نمیدهد که هرچه بگویید و هرچه بکنید، دری به روی شما بسته نمیشود!؟ گفتنی دراینباره فراوان است اما آنها که سرمست جشن هستند گوش شنوایی ندارند، پس چه خوبست نمایندگان مجلس، منفعل نباشند و به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل کنند و پیش از شکل گیری روندی ناصواب و افسوس خوردن - احتمالی- و بیفایده آتی، آستین همت بالا زده، مقرراتی برای سرمایه گذاری و بازرگانی خارجی در شرایط جدید تدوین و تصویب کنند. مقرراتی با رویکرد حفظ عزت و اقتدار کشورمان، صیانت از سرمایههای ملی، جلوگیری از باج خواهی و زیاده طلبی دولتهای بد سابقه و بدکار و بالاخره با چشماندازی که به تکامل شاخههای مهم علمی و صنعتی در کشور منتهی شود. تنها در سایه چنین رفتار قاطع و محکمی میتوان امیدوار بود که از یک سو بیگانگان و دشمنان دیروز و امروز ملت، برای رسیدن به منافع اقتصادی، نه تنها گردن فرازی نکنند، بلکه آستانه ادب ببوسند و با احترام و عرض نیاز با ملت ایران روبرو شوند و از دیگر سو برخی مدیران و وابستگان آنها، عرصه اقتصادی کشور را به عرصه منافع قومی و قبیلهای تبدیل نکرده و نتوانند با زد و بند و ارتباط گیری، فرصت سرمایهگذاری را به زراندوزی برای خود از کیسه ملت تبدیل کنند.به یاد بیاورید که سالها قبل، مرحوم امیر کبیر، با اقتدار و شجاعت، جلوی گستاخی و زیادهخواهی نمایندگان روس و انگلیس را گرفت و نامی نیکو از خود در تاریخ برجای گذاشت و در دل هر ایرانی میهن دوستی، به عظمت و بزرگی جای گرفت. اقدام امروز شما نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی هم میتواند سند زرینی در کارنامه نمایندگیتان بوده و گستاخان را نا امید کند.
کیهان در بخش اخبار ویژه خود، گزارش روزنامه فایننشالتایمز را مورد توجه قرار داده است و به نقل از این روزنامه انگلیسی تیتر " توافق وین ریسک تجارت با ایران را بالا نگه میدارد" برگزیده است: روزنامه اقتصادی فایننشال تایمز با انتشار این تحلیل، از قول مقام ارشد یک بانک آمریکایی نوشت: فعلا طرحی برای تجارت با ایران نداریم.فایننشال تایمز میافزاید: اکثر بانکهای غربی محتاطانه با قضیه برخورد میکنند. مدیر ارشد اجرایی یک بانک بزرگ اروپایی دراینباره میگوید: ما در رابطه با ایران کاملا محتاطانه برخورد میکنیم، چرا که دچار مشکلاتی هستیم. فایننشال تایمز نوشت: تحریمهای اقتصادی و مالی آمریکا و اروپا تنها زمانی برداشته خواهد شد که ایران به تعهداتش در توافق هستهای عمل کند و انتظار این است که این مدت زمان 6 تا 9 ماه باشد. حتی در توافق قید «الزام بازگشت سریع» تحریمها در صورت تخلف ایران از عمل به تعهداتش پیشبینی شده است. متیو اورسمان مشاور حقوقی تحریمها در شرکت حقوقی «پیلزبری» در این زمینه میگوید: حتی الان هم که توافق بدست آمده باز هم روند کارها بسیار کند خواهد بود به خصوص برای شرکتهای آمریکایی؛وانگهی تحریمهای آمریکا درخصوص حمایت ایران از تروریسم به قوت خود باقی خواهد ماند، یعنی این که همه اتباعی که مشمول قوانین حقوقی و کیفری آمریکا هستند، لازم است عمیقا محتاطانه عمل کنند. این روزنامه خاطر نشان میکند: درخصوص وام دادن به ایران، موسسات مالی وامدهنده آمریکایی که به دنبال احیای جریان وامدهی به ایران هستند از بیم آنکه مبادا مورد پیگرد دستگاه قضایی آمریکا قرار گیرند امکان دارد با مشکلاتی مواجه باشند...فایننشال تایمز میافزاید: از نگاه اکثر ایرانیها مهمترین تحریمی که باید لغو شود تحریم منع وصل شدن ایران به سوئیفت. (جامعه ارتباطات مالی بینالمللی بین بانکی نهادی) است که در کار نقل و انتقال وجوه بین مرزها ایجاد تسهیلات میکند. دان نیوکامب وکیل موسسه حقوقی شرمن اند استرلینگ در نیویورک معتقد است: آنچه که ایرانیها بیش از همه مشتاق آنند این است که صاحب درآمد فروش نفت خود باشند و پول نفتی که میفروشند را بیهیچ منعی دریافت کنند اما شرکت سوئیفت که مقر آن در بلژیک است اعلام کرده که ممنوعیتش در مورد ایران دست کم تا زمانی که تحریمهای اروپا علیه ایران پابرجاست به قوت خود باقی است./ فرهنگ نیوز
ارسال نظر